در شرایطی فعلی فوتبال ایران و وضعیت زیرساختها پرسشی مطرح میشود که کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها دیگر چه صیغهای است! وقتی از اساس ورزشگاهی وجود ندارد یا همانهایی هم که هستند غالباً با مشکلات و کاستیهای بزرگ مواجهند، مشخصاً چنین کارگروهی نمیتواند جای خالی دردسرساز در فوتبالمان را پر کند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، حالا میشود به جرأت گفت که مدت زیادی از اعتراضها و انتقادها نسبت به وضعیت نامطلوب ورزشگاهها و زمین چمن آنها که قرار است میزبان مسابقات فوتبال در «بالاترین سطح!» آن باشد، میگذرد. ورزشگاههایی که هم مربی ناراضی است و هم هوادار. بازیکنان امکان اجرای دستورات تاکتیکی را ندارند و نمیتوانند فوتبال قابل قبولی ارائه دهند. قصه پر غصه هواداران هم که مسأله جدیدی نیست و تا جایی که حافظهمان یاری میکند، سختیهای ورود به ورزشگاهها و امکانات ناچیز آن حتی در مواردی چون سرویس بهداشتی، به قوت خود باقی است؛ دیگر حتی توانی برای اعتراض باقی نمیگذارد.
در چنین شرایطی صحبتهای یکی از چهرههای کمحرف و موجه فوتبال ایران، اهمیت بیشتری پیدا میکند. در واقع وقتی صدای کریم باقری هم در میآید و با جملاتی نسبتاً تند علیه وضعیت موجود، موضع میگیرد یعنی اوضاع از آنچه به نظر میرسد هم بدتر است. کریم باقری بعد از بازی پرسپولیس مقابل چادرملو اردکان در استادیوم تختی که با تساوی بدون گل به پایان رسید، موضوعی را مطرح کرد که قابل تأمل است. مربی پرسپولیس که معمولاً حرف تند نمیزند و جنجالی بهپا نمیکند، اینبار گفت که مسئولان همه خواب هستند و خطاب به آنها ادامه داد: «اگر نمیتوانید لیگ را تعطیل کنید، در این زمین نمیشود فوتبال بازی کرد.» بیان این جملات آن هم از زبان چهرهای که در تمام سالهای حضورش در فوتبال، کمتر پیش آمده مقابل دوربینها از کوره در برود، مؤید آن است که کارد به استخوان رسیده!
گویا مسئولان ورزش و متولیان فعلی فوتبال، همچون تمام آنهایی که در سالها و دهههای گذشته زمامدار امور بودند، فراموش کردهاند که ورزشگاه و زمین چمن برای فوتبال حکم اکسیژن برای انسان و آب برای ماهی دارد؛ اگر نباشد فوتبال میمیرد. دیگر هیچکدام از ارکان اصلی فوتبال، از هوادار گرفته تا بازیکن و مربی، تاب چنین وضعیتی را ندارند. چهبسا اگر تعارف را کنار بگذاریم، واقعیت این است که بخشی از جنجالها و ناهنجاریها به همین وضعیت نامطلوب و ناخوشایند ورزشگاهها مربوط میشود. وقتی الفبای فوتبال وجود ندارد، چطور میتوان انتظار داشت که فوتبال رشد کند و به مدارج بالاتر برسد. عقب ماندن از تیمهای درجه دو آسیا، موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و از کنار آن گذشت. اگر امروز به صورت موردی شاهد فاجعه هستیم، با ادامه این روند دور نیست روزی که این موضوع به مسألهای عادی و متداول تبدیل شود؛ چه در عرصه ملی و چه در بخش باشگاهی.
از سویی معدود ورزشگاههایی که میتواند به فوتبالمان کمک کند هم زیر تیغ سوءمدیریت قرار دارند. ورزشگاه آزادی زمان زیادی میخواهد تا فقط «تعمی و بهسازی» شود، ورزشگاه امام رضا مشهد که خط قرمز است، ورزشگاههایی چون نقش جهان و یادگار امام هم که در این وضعیت نابهسامان گل سرسبد ورزشگاهها محسوب میشوند، با مشکلاتی چون مسیر طاقتفرسا برای هواداران و کیفیت زمین چمن، دستوپنجه نرم میکنند. در چنین شرایطی اعلام شد که در پی اتفاق رخ داده در دیدار فجرسپاسی و ذوبآهن، استادیوم پارس شیراز فعلاً از چرخه میزبانی مسابقات خارج میشود. شیرازیها سالها برای افتتاح واقعی (نه صوری) ورزشگاه پارس انتظار کشیدند و در ماههای گذشته مسئولان استانی و کشوری فوتبال، به اشکال مختلف آن را باعث فخر و مباهات دانستند، اما حالا در هفتههای ابتدایی با چالشی بزرگ مواجه شده و به دلیل سقوط بخشی از سقف ورزشگاه، فدراسیون فوتبال گواهی امنیتی این استادیوم را به حالت تعلیق درآورد و تا زمان رسیدگی به این موضوع، فجرسپاسی شیراز باید در ورزشگاهی دیگر میزبان حریفان خود باشد. در همین راستا کمیته اخلاق فدراسیون، مدیرعامل باشگاه میزبان (فجرسپاسی)، پیمانکار و مدیر ورزشگاه را احضار کرد.
در چنین شرایطی پرسش این است که کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها دیگر چه صیغهای است! وقتی از اساس ورزشگاهی وجود ندارد یا همانهایی هم که هستند غالباً با مشکلات و کاستیهای بزرگ مواجهند، مشخصاً چنین کارگروهی نمیتواند جای خالی دردسرساز در فوتبالمان را پر کند. کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها برای وضعیتی مناسب است که فوتبال در سراسر کشور تعداد مشخصی ورزشگاه ایدهآل داشته باشد و برای به روزرسانی و تجهیز بهتر آن نسبت به آنچه در کشورهای دیگر وجود دارد، اقدام شود. در غیر این صورت اوضاع همانی میشود که حالا مقابل چشمان همهمان قرار دارد.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید