به گزارش تابناک، یکی از ویژگیهای سیاستمداران حرفهای، ابداع واژهها یا اصطلاحات خاص سیاسی در فرهنگ سیاسی و افکار عمومی است، با این نامگذاریها و اصطلاح سازیها است که سیاستمدار میتواند هنزمندانه جبهه مقابل خود را بکوبد و به چیزی تقلیل و تنزل دهد، مخالفین خود را به انفعال بکشاند و برتری خود را در عرصه به رخ بکشد و از همه مهم تر، رسانهها را هم به دنبال خود بکشاند و نهایتا در تاریخ نقشی ماندگار بزند.
در تاریخ معاصر ایران، این واژه سازی خاص که به اصطلاح گرفته باشد و مورد توجه مردم و نخبگان قرار گرفته باشد، کم نیست، مثلا حجت الاسلام هادی غفاری از روحانیون مبارز جناح چپ در اوج درگیریهای سال شصت، به جای "مجاهدین خلق" از اصطلاح جالب "منافقین" استفاده کرد، واژه سازی ذوق مندی که تا امروز هم رسانهها و مردم از همان استفاده میکنند.
یا مثلا بکار بردن عبارت "امام" برای بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، ابداعی بود که حسن روحانی در سخنرانی مراسم چهلم فرزند امام خمینی در سال ۵۶ به کار برد و برای همیشه در تاریخ ماندگار شد،
حتی بعضا اشتباه لفظی و سهو البیان یک سیاستمدار، واژهای ماندگار میسازد، مثل واژه "فجازی" که به جای واژه مجازی گفته شد و حاصل سهوالبیان دکتر قالیباف در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ بود و همچنان استفاده میشود و دیگر حتی حالت طنز اولیه خود را هم ندارد و به اصطلاحی جدی بدل شده است.
وسط باز از کجا آمد؟
واژه "وسط باز" یا "وسط بازی" یکی از اصطلاحات سیاسی پرکاربرد در سالهای اخیر است، شاید فکر کنید قدمت این اصطلاح هم به دهه اخیر باز میگردد، اما بازخوانی تاریخ نشان میدهد، این اصطلاح قدمتی چهل و چند ساله دارد و مبدغ آن کسی نیست جز ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب که البته نتوانست دوره ریاست جمهوری اش را تمام کند و در سال ۱۳۶۰ از کشور گریخت.
اما ماجرای وسط باز چیست و چطور به فرهنگ سیاسی کشور راه پیدا کرده است؟
بنی صدر در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود در اردیبهشت ۱۳۶۰ با جمعی از نمایندگان مجلس اول دیدار کرد، بنی صدر در واکنش به این سخن برخی نمایندگان- به روایت حسن یوسفی اشکوری، یکی از نمایندگان مجلس اول- که به او گفتند که ما منتقد شما و نیز منتقد جناح مقابل شما هستیم، گفت این وسط بازی است و برای اولین بار از تعبیر "وسط بازی" استفاده کرد و نمایندگان منتقد خود را به صراحت عمرو عاص و یا ابوموسی اشعری خطاب کرد!
اما ریشه این انگ زنی و نامگذاری چه بود؟ بی گمان کیش شخصیت و غرور عجیب بنی صدر که گمان میکرد خودش محور همه امور است و برتر از بقیه و فکرش بالاتراز همه! و، چون این گونه فکر میکرد، پس باید میانه روها و منتقدان و مستقلها را هم میکوبید تا خود را بالا ببرد!
این خاطره خواندنی از عزت الله سحابی، از نمایندگان مجلس اول و از فعالان سیاسی منتقد در دهههای بعد که در کتاب خاطراتش" نیم قرن خاطره و تجربه" درج شده، خواندنی و جالب است:
«مواضع بنی صدر پس از انتخاب شدن و شروع کار دچار تغییراتی شد. پیش از آن، موضع بنی صدر و روزنامه انقلاب اسلامی، در راستای خط امام خمینی بود. نسبت به دولت موقت و نهضت آزادی انتقاداتی داشت و در سخنرانیهای بنی صدر سخن و کلامی از جبهه ملی و ملیون در میان نبود. در برابر مجاهدین هم موضع مخالف داشت. مخالفت بنی صدر با مواضع سازمان مجاهدین خلق از سوی بنی صدر تا آنجا بود که سخنرانی اصلی اعلام موجودیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، بنی صدر بود و لذا بنی صدر در جناح خط امام بود.
ولی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، یعنی درست در همان روز اعلام نتایج، بنی صدر طی یک مصاحبه مطبوعاتی، از جبهه ملی و ملیون و دکتر مصدق تجلیل کرد و در برخورد با مجاهدین خلق هم موضع ملایمی اتخاذ کرد». «. دوستان ما وقتی به ایران برگشته بودند، در باره منشهای آقای بنی صدر حرفهایی داشتند و معتقد بودند که ایشان با وجود عرق ملی و دوستی وطن و میل به خدمت، به اصطلاح یکی از نوشتههای خودش، کیش شخصیت دارد که مانع همکاری صمیمانه و جمعی میشود.
در دوره مجلس اول که بنی صدر رئیس جمهور بود و اختلافات شدیدی میان او و حزب جمهوری اسلامی بروز کرده بود، ما در این دعواها معمولا وارد نمیشدیم ولی بیشتر متوجه برخوردهای غلط و سنگ اندازیهای مقامات غیرمسئول که به عنوان طرفدار انقلاب یا امام یا وابستگان حزب جمهوری مانع از کارهای یک مقام مسئول اجرایی که به رأی مردم رئیس جمهوری این کشور شده میشدیم. یک بار مهندس بازرگان در نطق پیش از دستور خود به حزب جمهوری و نهادی که به نام حزب الله فعالیت میکردند در باره رئیس جمهور و رعایت احترام و اعتبار وی توصیههایی نمود ولی از سوی دیگر گفت: جناب آقای رئیس جمهور هم بهتر است مقداری کیش شخصیت را رها کنند.
در شورای انقلاب هم روابط ما با بنی صدر نزدیک و صمیمی نبود. روزنامه انقلاب اسلامی او نیز طرفدار حزب الله، امام خمینی و مخالف به اصطلاح «آن طرفی» بود ولی پس از انتخاب شدن به ریاست جمهوری خط مشی روزنامه تغییر کرد. رویکرد او به سمت چهرههای ملی بود و با روحانیت فاصله گرفت.
روزنامه انقلاب اسلامی از آن پس شد منتقد حزب الله و دفتر بنی صدر پایگاهی برای نیروهای ملی و حتی مجاهدین گردید. مجاهدین در دفتر وی نفوذ داشتند و حتی تحت عنوان نظرسنجی از مردم به وی گزارش میدادند که مثلا امروز محبوبیت رئیس جمهور در برابر امام ۵% بالا رفته است یا محبوبیت امام پائین آمده است. آنان بنی صدر را در مقابل آقای خمینی قرار میدادند. این شد که روحیه آقای بنی صدر به اشتباه افتاد و از این صحبتها تأثیر منفی گرفت. این برخوردها باعث شد که بنی صدر خود را رقیب یا جایگزینی برای آقای خمینی تصور کند و در مواضعی که اتخاذ کرد زیاده روی نماید. حتی لجبازی مینمود».
***
اصطلاحی که بنی صدر چهل و چهار سال پیش وارد فرهنگ سیاسی کشور کرد، هنوز هم با نیتها و روایتها و مصادیق مختلف و متصاد به کار میرود، مطلق گرایی و احساسات گرایی یکی از آفات سیاست در ایران است که منجر به دو قطبی سازی کاذب در کشور می شود.
از سوی دیگر کوبیدن منتقد و مخالف به اسم وسط باز، در واقع تجلی این آفت فکری محسوب میشود، اصطلاح سازی، در واقع ساده سازی و هدایت نامحسوس افکار عمومی به سمت دلخواه است برای گرفتن اعتبار یک قضاوت سریع و ساده! امری که میتواند سوتفاهم آفرین و حتی خطرناک باشد،
هرچند که هر جریان فکری و سیاسی، قابل نقد و بررسی و تحلیل است و نقد و تحلیل نشانه بلوغ فکری و استقلال ذهنی افراد است، مهم این است که بهترین داور و میزان برای سنجش افراد و جریان ها، "رای ملت" است./کوبه آذقی
نظر شما چیست؟
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید