به گزارش تابناک به نقل از رسانه قوه قضاییه؛ همسر شهید فریدون عباسی ماجرای ترور همسرش در سال 89 را اینگونه روایت کرد:
ما سر میدان شهید شهریاری(بلوار دانشجو) بودیم که احساس کردیم صدایی از سمت طرف راننده همسرم بود که انگار موتوری برخورد کرده بود که دستش را بالا آورد که انگار اشتباه دستش خورده است اما شهید عباسی از توی پنجره خودرو دید که یک آنتنی چسبیده به ماشین؛ بلافاصله گفت بپر پایین بمب چسبوندن ولی من اصلا باور نکرده بودم و فکر می کردم همسرم شاید دچار توهم شده است.
با عتاب همسرم بهم گفت چرا پیاده از ماشین نشدی و همان لحظه دستش را گذاشت پشت گردنم از همان نقطه ترکش خورد و من هم سمت راست بدنم ترکش خورد و ماشین منفجر شد.
منافقین می خواستند بروند جایی امنی بعد ماشین را منفجر کنند که ترافیک باعث شد وقفه بیوفتد.
روایت همسر شهید فریدون عباسی از لحظه حمله موشکی رژیم صهیونیستی و نجاتش از میان آوار
اذان صبح بود که صدای مهیبی را شنیدیم و صدای هر ۳ انفجار را شنیدم و بعدش در زمین و هوا بودم و به طور معجزه آسایی زیر آوار بودم و پسرم را خودم نجات دادم
همسرم از طبقه سیزدهم ساختمان به پایین پرت شده بودند و به خیابان روبرو منزل افتاده بودند و شهید شده بودند
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.