قصه فرار خاموش روزنامهنگاران با سابقه از عرصه رسانه به دلایل عدم تامین مالی و نیز تعدیل نیروهای جوان تر بخاطر شرایط پیش آمده در بعد از جنگ اخیر در کشور و کاهش منابع درآمدی رسانه ها، به صورت محسوس و نیمه محسوس جریان دارد.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، حرفه خبر و خبرنگاری، که روزگاری پرچم روشنگری بود، حالا زیر سایه تنگدستی و ناعدالتی، حال خوش ندارد.
نمایندگان مجلس هم، اخیرا با صدایی که گاه در هیاهوی سیاست گم میشود، هشدار میدهند که اگر چارهای اندیشیده نشود، سرمایههای انسانی رسانه، چون پرندگانی زخمخورده، بالهایشان را برای همیشه از این آسمان جمع خواهند کرد.
یعنی مثل بسیاری دیگر از شغلهای مردم جامعه، در این بخش نیز رضایتی از میزان درآمد و شرایط معیشتی وجود ندارد.
معیشت حداقلی و ترک حرفه
حمیدرضا حاجبابایی، نایب رئیس مجلس، از حال و روز خبرنگاران میگوید:«خبرنگاران با سابقه، که عمری قلمفرسایی کردهاند، به دلیل تنگنای مالی ناچار به ترک این حرفه شدهاند. بسیاری حتی بیمهای ندارند و با حداقلهای معیشتی روزگار میگذرانند.»
او، که انگار خاطرهای از روزهای پرشور جوانیاش در مطبوعات را به یاد میآورد، از دولت میخواهد لایحهای برای حمایت از این قشر تدوین کند و میافزاید: «مجلس آماده است تا هر طرحی برای بهبود معیشت، مسکن و امنیت شغلی خبرنگاران را به قانون بدل کند.»
پرچمداران روشنگری در محاصره معیشت
احمد راستینه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی، میگوید: «خبرنگاران، این پرچمداران روشنگری، در تأمین حداقلهای زندگی هم درماندهاند.» او، که کلماتش گویی از دل رمانهای اجتماعی برآمده، از بیمهری به این قشر گلایه میکند و خواستار اقداماتی ملموس است: رتبهبندی خبرنگاران، بیمه تکمیلی، و بهرسمیت شناختن این حرفه به عنوان مشاغل سخت. راستینه با طنزی تلخ میافزاید: «تبریک روز خبرنگار، وقتی به جای حمایت، تنها همایشهای پرطمطراق برگزار میشود، چه معنایی دارد؟»
او سه پیشنهاد را، مثل سه شاخه گل برای زنده نگه داشتن باغ رسانه، پیش میکشد:
۱. نظام رتبهبندی برای احیای جایگاه حرفهای خبرنگاران
۲. امتیازات مشاغل سخت برای آنان که در میدان خطر قلم میزنند
۳. تأمین معیشت، مسکن و بازنشستگی آبرومند
تعدیل نیرو شدت گرفت
اظهارات راستینه البته در حالی مطرح می شود که چنین دغدغه هایی هیچگاه به صورت جدی برای کمیسیون متبوع خود او هم مطرح نبوده و بیشتر وقت کمیسیون فرهنگی موضوعاتی بی حاصل گذشته است.
اما این تنها تنگنای معیشتی نیست که قلب رسانه را میفشارد. پس از جنگ دوازدهروزه اسرائیل، که سایهاش سنگینی کرد، برخی رسانهها، به بهانه تنگناهای مالی یا تغییر سیاستهای خبری، دست به تعدیل نیروهای خود زدند. روزنامهنگارانی که سالها در اتاقهای خبر، با عشق و اضطراب، روایتگر حقیقت بودند، یکباره خود را در خیابانهای سرد بیکاری یافتند. این تعدیلها، که گاه بیرحمانه و بدون هشدار بود، کار بخشی از خبرنگاران را سخت تر کرده است.
گویی جنگ، در تحریریهها هم تیغش بر گردن معیشت و امید این قشر فرود آمد.
سامانه و صندوق؛ سهمیههایی که به غیرخبرنگاران رسید
در این میان، سامانه جامع رسانهها و صندوق اعتباری هنر، که قرار بود مرهمی بر زخمهای این قشر باشد، خود به زخمی دیگر بدل شده است. بسیاری از روزنامهنگاران با سابقه، که شأن حرفهایشان اجازه نداد در صفهای ثبتنام برای سهمیههای ناچیز بایستند، از حمایتها محروم ماندهاند. در عوض، افرادی که گاه هیچ نسبتی با روزنامهنگاری ندارند، هدایا و تسهیلات این سامانهها را غیرخبرنگارها به تاراج بردهاند.
چنین سامانههایی و چنین صندوقهایی میتوانستند فرصتهای خوبی برای حمایت از خبرنگاران باشند. راهاندازی آنها هم اقدام مناسبی بود. اما عمده شرایط به دلایل مختلف به گونه دیگر پیش میرود.
حقوقهای حداقلی کارگری با شرایط کاری همخوانی ندارد، و این نابرابری در توزیع حمایتها، چون آبی سرد بر آتش انگیزه این قشر ریخته است. نتیجه؟ بسیاری از پیشکسوتان، با دلی شکسته، حرفهای را که عاشقانه به آن پایبند بودند، ترک کرده و به مشاغلی دیگر پناه بردهاند.
ادامه این روند، چون آتشی زیر خاکستر، رسانههای کشور را به سوی خاموشی میبرد. روز خبرنگار، زمانی معنا پیدا میکند که قلمها از ترس بیکاری نلرزند و روزنامهنگاران بتوانند با سربلندی و امنیت، روایتگر حقیقت باشند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.