به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمیتوانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم
چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه
پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم
به دور لاله دماغ مرا علاج کنید
گر از میانه بزم طرب کناره کنم
ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت
حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم
گدای میکدهام لیک وقت مستی بین
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم
به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم
بارها با خود تصمیم گرفته ای که دست از کارهای بیهوده بکشی و برای آینده خود فکری بکنی، ولی هر بار عهد خود را شکسته ای و فکر می کنی توان ترک عادت زشت گذشته را نداری. حس اعتماد به نفس خود را تقویت کن و از خدا یاری بخواه تا قبل از آنکه خیلی دیر شود تصمیم خود را عملی کنی.
۱- حضرت حافظ در بیت های اول، ششم و نهم می فرماید:
* با قصد توبه هنگام سحر تصمیم گرفتم که استخاره کنم. چون بهار توبه شکن فرا میرسد و هیچ چاره ای جز این کار ندارم.
* من گدای میخانه ام اما هنگام مستی ام ببین که ناز بر فلک و حکم بر ستاره می کنم.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.