به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، سید وحید پیمان روزنامهنگار افغانستانی و فعال صلح ساکن آلمان ضمن محکومیت حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به ایران، گفت: فرهنگ در زمان جنگ یا بحران، مانند بذر است. دیده نمیشود، اما اگر زیر خاک نماند و نپوسد، روزی رشد میکند و تبدیل به نماد مبارزه، مقاومت و ایستادگی میشود. این را در کشورهای مختلف میتوان سراغ گرفت، مثلا پس از دفاع هشت ساله مقابل هجوم عراق بخشی از ادبیات معاصر، سینما، موسیقی و حتی هنرهای تجسمی ایران از دل همان ویرانیها سر برآوردند. چهرههایی پدید آمدند که تجربه رنج و مقاومت را به زبان هنر و روایت ترجمه کردند.
وی افزود: همین الگو را میتوان در افغانستانِ ما و در دهههای جنگ هم دید، جایی که شعر و قصه و ترانه، در پناهِ کوچههای خاکی و خانههای نیمهویران، باز هم زنده ماندند. شاعران و نویسندگان در تبعید یا در دل ویرانهها، حافظه فرهنگی یک ملت را از خاموشی نجات دادند. در کشورهای دیگری از جمله بوسنی و هرزگوین نیز پس از جنگهای داخلی دهه ۱۹۹۰، نویسندگان، فیلمسازان و هنرمندان توانستند فرهنگ را بهعنوان ابزار بازگویی مصیبت و نیرویی برای آشتی، درمان، و بازسازی معنا بازیابی کنند. در نگاه فرهنگی، تجاوز اسرائیل به ایران حتی اگر مستقیماً مراکز فرهنگی را ویران نکرده باشد، فضایی از ناامنی و اضطراب پیرامون فرهنگ ایجاد کرده است. یعنی پیش از آنکه آرشیوها، رسانهها یا فضاهای فرهنگی آسیب فیزیکی ببینند، «احساس امکانپذیر نبودن گفتوگو» نفس فرهنگ را تنگ میکند.
این روزنامهنگار افغانستانی با اشاره به ضرورت باز بودن فضای گفتوگو در میان ملتها گفت: فرهنگ، فقط در کتابها و موزهها نیست؛ در فضای باز گفتوگو، زندگی میکند. وقتی فضای عمومی دچار ترس و اختلال میشود، زبانها محافظهکارتر، تصویرها محدودتر و صداها خاموشتر میگردند. حتی اگر یک نهاد فرهنگی سالم بماند، تأثیر روانی و نمادین این حملات آن را به سکوت، احتیاط یا خودسانسوری میکشاند. فرهنگ، پیش از آنکه قربانی جنگ باشد، قربانی ترس است. و چنین حملاتی، ترس را به شکل نظاممند در ریشههای فرهنگی تزریق میکنند: ترس از گفتن، ترس از خلق کردن، ترس از بودن. در چنین شرایطی، شکاف میان انسانها عمیقتر و تبادل فرهنگی با دیگر ملتها کند یا مختل میشود. در نتیجه روایتهای جمعی دچار خلأ میشوند و جای خود را به سکوت یا ابهام میدهند.
پیمان، عنصر فرهنگ را دارای راهکارهای عملیاتی برای پایان دادن به این جنگ معرفی کرد و ادامه داد: وقتی ما از راهکار فرهنگی حرف میزنیم، باید اول واقعیت میدانی را بپذیریم. الان نه شرایط عادی است و نه زمان صلح است. حملهها بیوقفهاند، مردم در خانههایشان نیستند و ارتباطات قطع یا محدود شده است. بنابراین، منظور من از راهکار فرهنگی، برگزاری نشست نیست. در چنین شرایطی، کار فرهنگی یعنی زنده نگه داشتن امید، روایت کردن و تقویت حافظه. یعنی اینکه اجازه ندهیم این جنگ، ما را از زبان انسانی محروم کند. مثلا، مادر یا پدری که برای فرزندش قصه میگوید، ولو در پناهگاه، خودش دارد فرهنگ را زنده نگه میدارد.
وی افزود: کسی که خاطراتش را در دل سکوت یادداشت میکند، برای آینده سند میسازد. اگر فرهنگ در طول جنگ در ذهن و حافظهها زنده بماند ما بعداً برای بازگشت چیزی خواهیم داشت. اما اگر فرهنگ بمیرد، صداها خاموش شوند و هیچکس چیزی برای گفتن یا نوشتن نداشته باشد، آن وقت شاید جنگ تمام شود، اما ما دیگر آن مردم پیش از جنگ نخواهیم بود. از نظر من، راهکار فرهنگیِ امروز، نوعی مقاومت پنهان است. حتی رد شدن از کنار یک کودک و گفتنِ اینکه «نگران نباش، فردا بهتر میشه» خودش یک کنش فرهنگی است. چون دارد یک زبان انسانی را حفظ میکند.
سردبیر اسبق روزنامه «هشت صبح» کابل به تلاش جمعی ملتها برای حفظ خاطرات فرهنگیشان اشاره کرد و گفت: برای من اعتراض فرهنگی یعنی اینکه ما اجازه ندهیم این جنگ، حافظه منطقه را پاک کند. یعنی وقتی کتابخانهها بسته میشوند، پلتفرمها از کار میافتند و رسانهها سانسور میشوند، باز هم راهی برای روایت پیدا کنیم. اعتراض فرهنگی یعنی نپذیرفتن عادیشدن خشونت. یعنی گفتن اینکه این جنگ، صرفنظر از دلایل نظامیاش، لایههایی از فرهنگ و ارتباط انسانی را در خاورمیانه ویران میکند. اگر میخواهیم درباره اعتراض از منظر فرهنگ به حمله و هجوم اسرائیل به ایران صحبت کنیم، باید ابتدا به این درک برسیم که جنگ شکل گرفته فقط مربوط به یک کشور یا یک جغرافیای خاص نیست. این جنگ با این شدت، وسعت و این نوع هدفگیری در حال تهدید کردن بنیانهای فرهنگی کل خاورمیانه است. منظورم از «فرهنگی» فقط نهادها یا بناها نیست؛ بلکه حافظه تاریخی، تنوع زبانی، پیوندهای تمدنی و روایتهای مردمان منطقه را هم دربر میگیرد.
پیمان با اشاره به ضرورت تداوم اعتراض به صهوینیستها گفت: اگر ما بخواهیم فقط منتظر بمانیم تا بیبیسی یا نیویورکتایمز بنویسند «فرهنگ در جنگ خاورمیانه»، خیلی چیزها را از دست میدهیم. اعتراض مؤثر، وقتی اتفاق میافتد که نویسنده مصری، روزنامهنگار عراقی، استاد دانشگاه لبنانی، شاعر افغانستانی، مترجم سوری و دیگر کنشگران فرهنگی منطقه با زبان و روایت خودشان، از درون بافت خاورمیانه صدای واحدی شوند. اگر ما راوی نباشیم نیویورک تایمز روایتش از فرهنگ در جنگ خاورمیانه را مسلط میکند.
وی در پایان گفت: فرهیختگان و نهادهای فرهنگی منطقه باید بهطور مستقیم از یونسکو، مجمع جهانی فرهنگ، اتحادیه نویسندگان عرب، فدراسیون بینالمللی کتابخانهها و دیگر سازمانها، مطالبهگری کنند و نسبت به خطر این جنگ برای میراث فرهنگی ساکت نباشند. بزرگترین خطر فرهنگی جنگ، تبدیلشدن زبان به ابزار نفرتپراکنی است. اعتراض فرهنگی، حتی در دل خشم، باید با زبانی روایت شود که کرامت انسانی را حفظ کند. این زبان باید هم منتقد باشد، هم سازنده و هم به آینده فکر کند.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.