
در شرایطی که هر ساله الگوی کشت اعلامی به کشاورزان تعیین تکلیف میشود، اما این امر نه تنها به بدترین شکل ممکن انجام می شود، بلکه باعث سردرگمی و مشکلات زیادی در بین کشاورزان شده است.
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، باوجود آنکه الگوی کشت در کشور سابقهای حدودا ۵۰ ساله دارد و الگوی کشت درسالهای اخیر نه تنها اجرایی نشده است بلکه صرفا فرمایشی و درحد راه اندازی یک سامانه به آن نگریسته میشود. این درحالی است که این الگو یک طرح ملی و فراسازمانی است و صرف یک وزارتخانه به تنهایی نمیتواند این طرح را پیش ببرد بلکه استانداران و فرمانداران نیز باید وارد عرصه شوند.
گل محمدی، رئیس سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی اخیرا اعلام کرده است که تا پایان تیرماه نسخه نهایی الگوی کشت محصولات کشاورزی تنظیم و از طریق معاونت زراعت به استانها ابلاغ خواهد شد و در الگوی سال زراعی پیش رو علاوه بر محصولات زراعی بر محصولات باغی، شیلات، محصولات گلخانهای تمرکز شده است.
او در این خصوص توضیح داد: با راه اندازی سامانه الگوی کشت هوشمند تا پایان سال با نام «مزرعه من» قرار است جزییات کشت همه محصولات در آن قابل مشاهده شود و کشاورزان میتوانند از طریق این سامانه مشکلات و چالش های تولید محصولات خود را با مروجان کشاورزی در میان بگذارند.
عدم اطمینان کشاورزان به الگوی کشت از کجا نشات می گیرد؟
واقعیت این است که میزان پایبندی کشاورزان به الگوی کشت چندان بالا نیست؛ چراکه الگوی کشت نیازمند حمایتهای قیمتی و غیرغیرقیمتی از سوی دولت است که شامل تضمین خرید محصولات بر اساس الگوی کشت، تأمین نهادهها (کود، بذر، سم) با قیمت مناسب و به موقع، ارائه تسهیلات بانکی و پوشش بیمهای کافی است، اما در عمل این حمایتها به شکل مطلوب انجام نمی شود و کشاورزانی که به الگوی کشت پایبند بودهاند حتی متحمل ضرر و زیان شدهاند برای مثال در مورد پیاز این اتفاق افتاد.
تجربه ادوار نیز نشان داد که سال گذشته با گذشت بیش از ۶ ماه از برداشت گندم در فروردینماه ۱۴۰۳و همچنین وعده وزیر جهاد کشاورزی مبنی بر پرداخت مطالبات گندمکاران اماتا پایان شهریورماه، هنوز این انتظار به سرانجام مطلوب نرسید.
کشاورزان بی اعتماد شده اند
از سویی دیگر، اراضی کشاورزی در ایران به دلیل آنکه خرد و پراکنده هستند برنامهریزی و اجرای الگوی کشت را سخت میکند چراکه هر کشاورز بر اساس منافع شخصی خود اقدام به کشت میکند و در بسیاری موارد سیاستهای بخش کشاورزی ناهماهنگ بوده یا تغییر میکند که این امر بیاعتمادی کشاورزان به برنامههای بلندمدت را به دنبال دارد.
برای مثال اگر کشت محصولی بر اساس الگوی تعیین شده، سودآوری کافی برای کشاورز نداشته باشد کشاورز به سمت کشت محصولات پربازدهتر سوق پیدا کرده و همچنین نوسانات شدید قیمت محصولات کشاورزی، این بیثباتی را تشدید میکند.
آب، بازیگر نقش اول/چرا سامانه مزرعه من اجرایی نیست؟
گذشته از موارد یادشده، بحران آب کشاورزان را برای حفظ آب یا بهرهوری بهتر به سمت کشت محصولاتی میکشاند که آب کمتری نیاز دارند حتی اگر خارج از الگوی کشت باشند. البته ممکن است که برخی از کشاورزان به طور کامل با الگوی کشت و مزایای آن آشنا نباشند و یا روشهای صحیح اجرای آن را ندانند.
به همین جهت نمیتوان انتظار داشت که کشاورزان به این سامانه پایبندی داشته باشند؛ هرچند این سامانه به عنوان ابزار هوشمند در مدیریت اطلاعات کشاورزی و تسهیل فرآیندهای مربوط به الگوی کشت طراحی شده است، اما میزان مشارکت کشاورزان در این سامانه الزام به ثبت الگوی کشت در آن درسطح ضعیفی قرار دارد و علت آن است که اولا بسیاری از کشاورزان، به ویژه در مناطق روستایی و دورافتاده، ممکن است دسترسی کافی به اینترنت و ابزارهای دیجیتال نداشته باشند یا با نحوه کار با این سامانهها آشنایی کافی نداشته باشند.
دوم آنکه اگر کشاورزان از طریق تجربه گذشته به این نتیجه برسند که ثبت اطلاعات در سامانه منجر به حمایتهای ملموس و سودآوری برای آنها نمیشود، انگیزهای برای مشارکت نخواهند داشت.
سوم آنکه بخش عمدهای از کشاورزی در ایران هنوز به صورت سنتی اداره میشود و کشاورزان به روشهای قدیمی عادت دارند؛ بنابراین تغییر این عادتها نیازمند زمان، آموزش و مشوقهای قوی است که متاسفانه اقداماتی دراین خصوص انجام نشده است.
به گزارش تابناک، ابلاغ الگوی کشت و راهاندازی سامانههایی مانند «مزرعه من» تا زمانی که منافع اقتصادی کشاورز را در اجرای الگوی کشت تأمین نکند و کشاورز از بابت رعایت آن متضرر نشود، پایبندی به این الگو و ثبت جامع اطلاعات در سامانههای مربوطه به جایی نمی رسد.