
ترک تحصیل دانشآموزان در مناطق مختلف ایران تحت تأثیر عوامل متنوعی قرار دارد و دلایل آن در همهی مناطق یکسان نیست.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، بهطور کلی، در مناطق فقیر و محروم؛ عوامل اقتصادی، فرهنگی و ساختاری نقش اصلی را ایفا میکنند. اما در مناطق متوسط و بالاشهر، عوامل اجتماعی و تأثیرات «مدرنیسم» بیشتر برجستهاند.
آمار ترک تحصیل دانشآموزان مبتنی بر این دلیل، عمدتاً مربوط به مناطق مرزی و حاشیهنشین است. در شهرها دلایل فرق می کند.
عوامل اقتصادی و فقر
از محققان و کارشناسان امور آموزش گرفته تا مرکز پژوهشهای مجلس تا اکنون همه تلاش کردهاند درباره پدیده ترک تحصیل گزارش دهند. عوامل عمده آن در همه این تحقیقات «فقر مطلق و عدم توانایی خانوادهها برای تامین زندگی فرزندان» است. بسیاری از خانوادهها به دلیل درآمد پایین یا بیکاری قادر به پرداخت هزینههای تحصیل نیستند.
در نتیجه، دانشآموزانِ این خانوادهها اغلب ناچار به «کار کردن» میشوند. با تشدید مشکلات اقتصادی در کشور، بسیاری از آنها از سنین پایینتر برای کمک به معیشت خانواده وارد بازار کار میشوند و این مسئله روند یادگیری را با اختلال مواجه میکند. در مواردی نیز، اگر دانشآموز نتواند درآمدی کسب کند، ادامهی تحصیل برایش غیرممکن شده و در نهایت مجبور به ترک مدرسه میشود.
کمبود حمایتهای مالی در مناطق محروم
در مناطق محروم و عشایری، نبود حمایت مالی کافی و هزینههای بالای تحصیل، ترک تحصیل را تشدید میکند.
در بسیاری از این مناطق، دولت و نهادهای مسئول برنامههای حمایتی مؤثر و گستردهای برای پوشش هزینههای تحصیل دانشآموزان نیازمند ارائه نمیدهند. در نتیجه، خانوادهها بهتنهایی بار مالی سنگین تحصیل فرزندان را بر دوش میکشند، که در شرایط اقتصادی کنونی عملاً غیرممکن است.
ازدواج زودهنگام دختران
بر اساس گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، آمار ارائهشده توسط شهلا کاظمیپور (جمعیتشناس) نشان میدهد حدود ۳۰ درصد از دختران دبیرستانی در ایران به مدرسه نمیروند و سالانه ۲۰۰ هزار دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله ازدواج میکنند. اگرچه آمار ترک تحصیل در میان دختران بالاتر است، این معضل گریبانگیر پسران نیز میشود؛ بسیاری از آنها بهدلیل مشکلات معیشتی مجبور به ترک تحصیل میشوند.
عوامل ساختاری و زیرساختی
کمبود مدارس نزدیک و نبود امکانات آموزشی از موانع مهم ادامه تحصیل است. در برخی مناطق اصلاً مدرسه ساخته نشده یا دسترسی به مدرسه بسیار دشوار است. از سوی دیگر، محیط خشک و یکنواخت مدارس، روشهای تدریس سنتی و غیرجذاب، و ضعف ارتباط مؤثر بین معلم و دانشآموز از جمله عواملی هستند که به بیعلاقگی و دلسردی دانشآموزان منجر میشوند. بسیاری از مدارس فاقد فضای شاد و پویا هستند و بیشتر شبیه به محیطهای بسته و محدودکننده عمل میکنند، که این مسئله تمایل دانشآموزان به تحصیل را کاهش میدهد.
در گزارش ارائه شده توسط مجلس؛ تحصیل و آموزش در ایران طبقاتی شده و دهکهای بالای جامعه با توانایی مالی بالاتر همچنان به آموزش باکیفیت دسترسی دارند، درحالیکه اقشار ضعیفتر بیشتر درگیر مشکلات معیشتی خود هستند.
تأثیر فضای مجازی و مدرنیسم
این پدیده عمدتاً در جوامع شهری و پیشرفته مشاهده میشود که تحت تأثیر مدرنیسم و شکلگیری هویت فردی است.
در سالهای اخیر،با گسترش استفاده از «شبکههای اجتماعی» بهویژه «اینستاگرام» تأثیر فضای مجازی بر افزایش ترک تحصیل دانشآموزان بهصورت محسوسی مشاهده شده است. در این فضا افرادی بهعنوان الگو معرفی شده که عمدتاً با نمایش سبک زندگی لوکس و درآمدهای بالا شناخته میشوند. این افراد اغلب موفقیت خود را نه مرهون تحصیلات دانشگاهی، بلکه نتیجهی یادگیری مهارتهای خاص، راهاندازی کسبوکار شخصی یا فعالیت در حوزههایی مانند تولید محتوا، دیجیتالمارکتینگ و مشاغل آزاد میدانند.
شعارهایی مانند «مدرک بیارزش است»، «دانشگاه اتلاف وقت است» یا «باید زود وارد بازار کار شد و پول درآورد» بهطور گسترده در فضای مجازی منتشر میشوند. نوجوانان و جوانان که در مرحلهی شکلگیری هویت و انتخاب مسیر زندگی هستند، بهشدت تحت تأثیر این محتوا قرار میگیرند و باعث دلسرد شدن آنان از ادامه تحصیل شده است.
در منابع رسمی پژوهشی داخلی کمتر به این موضوع به صورت مستقیم پرداخته شده است، اما گزارشهای میدانی، مصاحبهها و حتی هشدارهای مسئولان آموزش و پرورش و کارشناسان اجتماعی، بر این نکته تأکید دارند که «تغییر نگرش نوجوانان نسبت به تحصیل، تحت تأثیر فضای مجازی» به یک چالش جدی تبدیل شده است.
هشدار متوسطه دوم
آمار ترک تحصیل در دوره متوسطه دوم و فاصله بسیار زیاد آن با مقاطع دیگر نشان دهنده همان القائات و تبلیغات در فضاهای مجازی است که این روزها به شدت درباره بیاهمیت بودن تحصیلات و ضرورت پرداختن به مهارت در آنها سخن گفته میشود. این حرف، نادرست نیست و عقب ماندن از قافله مهارت آموزی ایراد بزرگ سیستم آموزشی کشور است اما اینکه همین استدلال باعث شود دانش آموزان از ادامه تحصیل منصرف شوند چاره کار نخواهد بود و در آینده آسیبهای دیگری را متوجه آنها به کشور خواهد کرد. اگر سیستم آموزشی ناکارآمد است، ورود نسل جدید و پرداختن به آن و رفع نقایص، راهکار اصلی است نه نرفتن به مدرسه و ترک تحصیل.
سیستمهای پیشرفته تحصیلی و آموزشی که روی مهارت آموزی تاکید دارند با مطالعه و پژوهش و پرداختن به تحصیلات بدان دریافت و اقدام رسیدند نه با ترک تحصیل دانش آموزان.
با این القائات ترک تحصیل یکی از آسان ترین ترک کردن ها محسوب می شود؛ آن هم بدون درد و خماری. اما این دردها خود را احتمالا در فردای زندگی این افراد نشان خواهد داد.
آمارهای بازمانده از تحصیل
تعداد کلی بازماندگان از تحصیل؛ و اما بر اساس آمارهای رسمی، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ حدود ۹۲۸ هزار نفر بوده است. بیشترین تعداد بازماندگان از تحصیل در دوره دوم متوسطه (۵۵۸ هزار و ۶۲۸ نفر) گزارش شده است. بر اساس آمار وزارت آموزش پرورش، در سال تحصیلی ۱۴۰۳ - ۱۴۰۲ حدود ۲۱۶ هزار صرفا کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی بوده که حدود ۳۱ هزار نفر از این کودکان طی سال تحصیلی جذب شدهاند.
استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان و آذربایجان غربی دارای بیشترین تعداد بازماندگان از تحصیل هستند. برای نمونه؛ در استانهای کرمانشاه به ۲۲ درصد، آذربایجان غربی ۲۷ درصد، خوزستان ۳۶ درصد و سیستان و بلوچستان به ۲۲۰۳ درصد رسیده است.
ترک تحصل دانش آموزان نرخ باسوادی در کشور را کاهش داده است. طبق آخرین گزارش مجلس نرخ باسوادی در ایران برای گروه سنی ۱۵ سال و بالاتر همچنان در حدود ۸۵ درصد ثابت مانده است.