به گزارش تابناک، فیلم "جاده خاکی" ساخته پناه پناهی قرار است که به من مخاطب بگوید، مهاجرت دردسر دارد، بمان تا با هم کشورمان را بسازیم. اما آنقدر ناشیانه راوی فیلم مینشیند یک گوشه و شروع میکند به داستانسرایی که خودش هم متوجه نمیشود چقدر گلدرشت دارد در مورد این مسئله حرف میزند. مسئلهای که اهمیتش مرزها را رد کرده است و دیگر نمیشود اینقدر در مورد آن واضح صحبت کرد و مشکلاتش را به رخ مخاطب کشاند.
مهاجرت مسئلهای است که بخواهیم و نخواهیم سر سفره اکثر ایرانیها حاضر شده است بنابراین بایستی با دقت بیشتری و فراست و ذکاوت بالاتری به آن پرداخت؛ وگرنه موضوعی میشود مثل موضوع حجاب که آنقدر واضح و به سبک حکمتها و قصههای قدیمی به آن پرداختند تا همه پردهها گشوده شد.
دیگر فرصت برای قصهگویی و حکمت و اندرز گذشته است، باید در لایههای نهانتری در سینما و فیلم مخصوصا با مخاطب مواجه شد و گرنه به غیر از پسزدگی فرهنگی و اجتماعی چیزی عایدمان نمیشود.
اما در مورد مسائل فنی فیلم: گاهی آنقدر بعضی مسائل مشهودند که مخاطب را از همه نکات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی که قرار است به او تزریق شود، به بیرون از جهان فیلم پرت میکند؛ به عنوان مثال: چرا باید فیلم آنقدر ناشیانه ساخته شود که به گچ روی پای بازیگرش هم اهمیت ندهد که شلواری که پوشیده باید چطور باشد؟ آیا گچ را روی شلوار گرفتهاند؟
یا جهان تناقضات کلامی که در این فیلم به اصطلاح فرهنگی قرار گرفته اصلا با روند و نتیجه آن جور در نمیآید، شما میخواهید به مخاطب بگویید ایران را بایست تا با هم بسازیم، بعد در یک خانواده به اصطلاح فرهنگی مکالماتی بین اعضای خانواده اتفاق میافتد که در واقعیت یک خانواده ایرانی به ندرت دیده میشود. لااقلش این است که حفظ حرمت کلامی در حضور کودکان مورد توجه است چیزی که در این فیلم اصلا به رعایت آن توجهی نشده است.
به نظرم فیلم بسیار ناشیانه بود، حتی به جزئیترین مسائل هم دقت نکرده بود، آنوقت آیا انتظار داشت که مخاطبی که میخواهد مهاجرت کند با دیدن این فیلم از نظرش برگردد؟ آیا عمدی در کار بود؟ نمیدانم؟ تنها این را میدانم که سینمای ما هنوز فاصله بسیار زیادی با فیلمسازی واقعی دارد./ نجمه نیلی پور
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.