مراسم نكوداشت هوشنگ مرادي كرماني با عنوان "چهل سال نوشتن" عصر روز گذشته در محل خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
به گزارش ايسنا، در اين مراسم "ويصل باسچي" مترجم ترك زبان آثار اين نويسنده عنوان كرد: آثار مرادي كرماني علاوه بر طنز و فضاي مرفه خواننده را به انديشيدن واميدارد و از اينرو ميتواند درسي براي همه ملتها باشد.
اين مترجم ترك زبان تاكيد كرد: آثار او كه جايي در خاطرات دور دوستان من دارد، داراي طنزي است كه مرا بهياد عزيز نسيم، نويسنده مشهور تركيه، مياندازد و از اينرو برايم زيباتر جلوه ميكند.
در ادامه فريدون عموزاده خليلي در زمينه آثار كرماني گفت: كرماني سبك جديدي را ايجاد كرد. در شرايطي كه نه ادعاي آن را دارد و نه تلاشي در اين زمينه كرده است. اما، مرور آثار او، گوياي اين است كه آثار وي خصوصياتي دارد كه قصههاي وي را از ديگر آثار جدا ميكند.
وي تاكيد كرد: آثار كرماني نه رئاليسم اجتماعي و نه رئاليسم روستايي است. رئاليسم موجود در آثار كرماني نرم و دوستداشتني است و در برخي مواقع به آثار چخوف طعنه ميزند؛ اما، كرماني نه عين چخوف كه عين هوشنگ مرادي كرماني مينويسد.
به گمان عموزاده خليلي، بيترديد كرماني به آثار چخوف نگاه كرده اما، به دنبال روي از آثار او نپرداخته است. سادگي و صميميت اتفاقاتي كه كرماني دستمايه آثار خود كرده، شگفتانگيز است. او از سادهترين مسايل زندگي شيرينترين داستانها را ساخته است.
در ادامه" شهرام اقبالزاده"- دبير انجمن نويسندگان كودك و نوجوان- در سخناني تاكيد كرد: كرماني نه چخوف است و نه همينگوي. او هوشنگ مرادي كرماني است. پس زندگي خود را مينويسد. زندگي كرماني پر از ملال و سختي است و اين نمادي از زندگي ايراني است.
وي تاكيد كرد: "هوشو" ي محروم از مهر مادري و حضور پدري مقتدر با پناهبردن به تخيل آثاري ماندني بهجاي ميگذارد. هنر او اگرچه برچسب فردي دارد، اما قابليت تبديلشدن به عام را داراست و اين، عين ادبيات است.
اقبالزاده گفت: مجيد، هوشو در رنج باقي نميماند و كرماني مثل برخي از نويسندگان صرفا تلخي را به كام خواننده نمينشاند. بلكه با حربه طنز تلاش ميكند تا سختيهاي زندگي را منتقل كند. اين ويژگي اوست كه از وي چهرهاي ماندگار ميسازد.
دبير انجمن نويسندگان كودك و نوجوان در بخش ديگري از سخنان خود گفت: اگر درصدديم تا جهاني شويم بايد بومي باشيم و بدون بومي شدن هرگز جهاني نخواهيم شد. تكرار هنر، تقليد است و مرادي كرماني هرگز مقلد كسي نبوده و نيست. او رنج خود، نسل خود و ايرانيان را با نقدي اجتماعي بدون شعارزدگي ترسيم ميكند و اين موضوع سبكي به يادماندني از وي پديد ميآورد.
وي افزود: كرماني در فضاي روستايي باقي نميماند و فضاي شهري را نيز با خلق "لبخند انار" و "پلو خورش" ترسيم ميكند. اما، هرگز در قالب شهروند غربي حضور پيدا نميكند.
به تعبير او، نسل جديد ما فضاي جديدي ميخواهد و از هويت پيچيدهتري برخوردار است. امروز نوجوانان ما جهاني شدهاند و هر كودكي فرماندهي زندگي خود را در دست دارد. پس به جاست نويسندگان ما با عنايت به اين مسايل بيش از پيش كودك امروز را در آثارشان نمايش دهند.
در ادامه "معصومه انصاريان " با موضوع "تبعيض جنسي در آثار نويسندگان مطرح"، نقش زنان در آثار كرماني را مورد بررسي قرار داد و تصريح كرد، بحث تبعيض جنسي در آثار كودكان و نوجوانان و اينكه نتايج اين تبعيض جنسي در آثار آنان چه پيامدهايي دارد، يكي از گرفتاريهاي مهم جامعه ماست و تكتك ما بهنوعي اين تبعيض را در زندگي خود حس كردهايم.
وي با اشاره به داستانهاي "قصههاي مجيد"،" ماه شب چهارده "و "نخل" و نيز ديگر قصههاي مرادي كرماني به تجزيه و تحليل شخصيتهاي مونث آثار او پرداخت و گفت: "بيبي" در "قصههاي مجيد" شخصيتي است كه اگر نگوييم مهمتر از مجيد است، بهنوعي به او طعنه ميزند. "بيبي" ويژگيهايي دارد كه او را محبوب و دوست داشتني ميكند. او زبان جذابي دارد و بر خلاف زنهاي سنتي روستايي كه اغلب خانهنشين هستند، داراي قدر و منزلت اجتماعي است. اگرچه كه بيبي زني بيوه است، اما نهتنها در جستوجوي حمايتگر نيست، بلكه خود حمايتگر است و به حمايت از ديگران ميپردازد.
وي همچنين با اشاره به شخصيت "خاور" در قصه "خمره"ي كرماني گفت: در داستانهاي كودك و نوجوان معمولا قهرمان داستانها مذكر است، اما، در داستان "خمره" قهرمان داستان مونث انتخاب شده است. در شرايطي كه در فضاي بسته روستا حركت اجتماعي براي زنان بسيار مشكل است، خاور، قهرمان زن اين داستان تحولآفرين ميشود و در تامين آب براي مدرسه روستا پيشگام. خاور شجاعانه ميايستد، خطر ميكند و خمره را به مدرسه ميبرد و از اين رو ميتواند الگوي دختران روستايي باشد.
وي همچنين با اشاره به شخصيت "ننه انار" داستان "ماه شب چهارده " متذكر شد: شخصيتهاي اين داستان به لحاظ جنسيتي كاملا متعادلاند. شخصيت محوري اين داستان مادربزرگي است كه در شرايطي كه همه ميخواهند زيبا جلوه كنند، او به آنچه دارد راضي است و نگاهها و قضاوتهاي ديگران دربارهاش تاثيري ندارد.
انصاري همچنين با شاره به داستان "مشتي بر پوست" گفت: در اين اثر با زناني مواجه ميشويم كه نويسنده بدون اغراق دشواريهاي زندگي آنان را ترسيم كرده است. مرادي كرماني در جاهايي كه بايد به ساختار ظالمانه اعتراض كند، اين كار را كرده است و آثاري كاملا حسبرانگيز ارايه داده است.
وي همچنين در زمينه داستان "ميهمان مامان " مرادي كرماني گفت: در اين اثر كرماني به رفتار توام با تكلف زنان ميپردازد و آن را مورد نقد قرار ميدهد. آنچه در نگاه آثار كرماني حايز اهميت است، نگاه منتقدانه او نسبت به بحث تبعيض جنسيتي است؛ او ضمن به نقدكشيدن اين موضوع، هرگز راه افراط را طي نكرده است.
در ادامه، نوشآفرين انصاري- عضو هيات مديره شوراي كتاب كودك - در سخنراني با عنوان "چرا هوشنگ مرادي كرماني" گفت: ده سال پس از انتشار نخستين آثار كرماني گروه وقت بررسي شورا اعلام كرد كه نويسندهاي توانمند در ايران در حال رشد يافتن است و به دنبال اين موضوع بررسي فعاليتهاي وي اهميت ويژهاي پيدا كرد و پس از چندي هوشنگ مرادي كرماني از سوي هيات داوران شوراي كتاب كودك بهعنوان نامزدي براي دريافت جايزه جهاني "هانس كريستين اندرسن" مطرح شد و در فضاي بسته جهان غرب كه در برابر هر ديدگاهي بهغير از آنچه خود ميخواهند، مقاومت ميكنند، آثار اين نويسنده برگزيده و به زبانهاي مختلف ترجمه شد.
وي گفت: در سال 2005 بعد از تاليف كتاب" نه تر، نه خشك"، شورا، تصميم گرفت هوشنگ مرادي كرماني را نامزد دريافت جايزه "آستريد ليندگرن" كند. واقعيت آنست كه كليه آثار كرماني بهصورت مكرر تجديد چاپ شدهاند و بسياري از آثار او پژوهشگران را به بررسيهاي مردم شناسي واداشته است. هوشنگ كرماني عضو فرهنگسراي ادبيات فارسي است و بسياري از آثارش به سبب توانمندي تصويري به فيلم بدل شده است.
وي با انتقاد از نبود نام نويسندگان در انتهاي فيلمهاي اقتباسي گفت: اين مسأله سبب شده و ميشود تا ارتباط بين كتاب و سينما بيش از پيش محكم شود و خوانندگان نوجوان پس از تماشاي فيلمها در صدد تامين كتاب هاي آنها برآيند.
در ادامه يكي از نوجوانان گروه كتابشناسي شوراي كتاب كودك در حوزه مخاطبشناسي آثار مرادي كرماني گفت: نيازمند نويسندگاني هستيم كه بيشتر ما را ببينند. داستانهاي كرماني اگرچه جذاب و زيباست اما، بيشتر پدران و مادران ما را جذب كرده است و با آنان ارتباط تنگاتنگتري دارد. من حس ميكنم، ما دوست داريم شما نو شويد و با سبك خود نوگرايي ايراني را در ميان قشر نوجوان راه بياندازيد.
وي با انتقاد از تاكيد آثار كرماني بر فقر گفت: ما نيازمند رشد همهجانبهاي هستيم و اگرچه خواندن آثار ترجمهاي براي ما جذاب است، ميتوانيم و بايد خواستههاي خود را در ميان آثار تاليفي نيز بيابيم.
در پايان اين مراسم هوشنگ مرادي كرماني در سخنراني با عنوان "چرا براي نوجوانان" گفت: داستان من، داستان بچهاي لاغرمردني است كه همه ميخواهند او بزرگ شود و براي همين انواع و اقسام خوراكيهاي را در دست او قرار ميدهند و من ضمن تشكر از تمام كساني كه اين آرزو را دارند، شرمندهام كه بزرگ نميشوم.
وي گفت: اگرچه كه وضعيت نشر بهسامان نيست و بسياري از نويسندگان به سبب نبود چاپ و ديركرد، با مشكلاتي مواجهاند، اما من ازجمله نويسندگاني هستم كه خوشبختانه به سبب وجود انتشارات معين با اين مسأله برخورد نكردهام؛ مضاف بر اينكه احساس ميكنم نوشتههايم از قدرت كافي جهت جذب مخاطب برخوردارند.
او عنوان كرد: چه خوشحالي بيشتر از اينكه بعد از 50 سال شاهد آن هستم كه بچهها همچنان كتابهايم را ميخوانند و بياغراق آثارم با سه نسل متمادي ارتباط برقرار كرده است. اين آرزويي است كه هر نويسندهاي آنرا دارد و هيچ حسي بهتر از آن نيست كه امروز شاهد آن هستم كه تلاشهايم نتيجه داده است.
وي در پاسخ منتقدان به وجود "فقر" در آثارش متذكر شد: واقعيت اينست كه من كار ديگري بلد نيستم. اين درست مثل آنست كه شما از كسي كه قدش كوتاه است بپرسيد چرا قد شما كوتاه است و از او بخواهيد تا قد بلندتري داشته باشد. مضاف بر اينكه من فكرميكنم علاوه بر فقر اقتصادي از فقر فرهنگي هم سخن گفتهام.
كرماني در پاسخ پرسش "چرا براي نوجوانان" تاكيد كرد: من زماني كه مينويسم به هيچ عنوان به مخاطب خود فكر نميكنم. بلكه سعي ميكنم آنچه در درونم ميگذرد با نثري ساده و ذهن ساده و كودكانه بر روي كاغذ بياورم وشايد همين موضوع سبب شده است كه آثار بتواند با چند نسل ارتباط برقرار كند.
اين مراسم كه با حضور كودكان ونوجوانان توام بود با اهداي جايزهاي به هوشنگ مرادي كرماني پايان يافت.