روزنامه «هاآرتص» كه در اسرائيل به عنوان يك رسانه مليگرا و در عين حال منتقد دولت شناخته ميشود، فاش كرد: «فضاسازيهاي اخير درباره مانور اسرائيل و نيز واكنش مقامات آمريكايي، بيمبناست و اسرائيل فعلا قصد حمله به ايران را ندارد، چراكه سرنوشت كاخ سفيد مشخص نيست و نيز واكنش ايران به اين حمله، قطعا سخت خواهد بود.»
به گزارش سرويس بينالملل «تابناك»، اين روزنامه معتبر در اسراييل نوشت: «مقامات اسرائيلي در حالي به تازگي مواضع خود را عليه ايران شديدتر كردهاند كه پيام «ايهود اولمرت»، نخستوزير اسرائيل، به «سالايي مريدور»، سفير اسرائيل در واشنگتن و «شائول موفاز»، وزير حملونقل اسرائيل روشن است: اسرائيل يك ايران اتمي را تحمل نخواهد كرد.
در واقع اسرائيل بسيار نگران است كه ايران، توانايي توليد سلاحهاي اتمي را پيدا كند.
مواضع آشكار ايران و مذاكرات نزديك رهبران اسرائيل با ديگر رهبران جهان، ميتواند به عنوان زمينهسازي براي حمله احتمالي اسرائيل به ايران تفسير شود. اين امر در مورد ساير ارگانهاي مرتبط با پرونده اتمي ايران مانند «موساد»، وزارت اطلاعات، فرماندهي عمليات نيروهاي دفاعي اسرائيل، نيروي هوايي اسرائيل و كميسيون انرژي اتمي اين رژيم صادق است و همه آنها در حال طرحريزي سناريويي براي حمله به ايران هستند.
اين وظيفه حرفهاي تمام اين سازمانهاست كه موقعيت شغلي آنها اقتضاي آن را دارد. اما هيچ تحليل و نتيجهگيري دقيقي، از نزديك بودن حمله اسرائيل به ايران سخن نميگويد.
همانگونه كه «نيويوركتايمز» نيز در 19 ژوئن خبر داده بود، نه تنها اين تصميم در حلقههاي بلندپايه اسرائيل گرفته نشده است، بلكه اين پرسش حتي مورد بحث هم قرار نگرفته است.
از نظر اسرائيل، تصميم حمله به ايران براي نابودي تأسيسات هستهاي اين كشور، آخرين راهحل است و شانس وقوع چنين حملهاي، به شدت بسته به متغيرهاي ديگري است كه در قالبهاي زماني متفاوتي مطرح هستند.
مهمترين متغير، تطابق اسرائيل با آمريكا مانند الگوهاي پيشين است. جنگ شش روزه سال 1967،جنگ «يومكيپور» در سال 1973 و دو جنگ لبنان و به تازگي حمله آنها به رآكتور اتمي سوريه.
اسرائيل بدون هماهنگ كردن تحريمهايش با آمريكا، به ايران حمله نخواهد كرد. تاكتيك اين كار ميتواند متفاوت باشد؛ نشان دادن چراغ زرد چشمك زن و يا درخواست مستقيم براي چراغ سبز. حمايت اينچنيني آمريكا در درجه اول، بسته به شخصي است كه در نوامبر آينده هدايت كاخ سفيد را به دست خواهد گرفت.
متغير ديگر، تحريمات بينالمللي عليه ايران است كه به كندي پيش رفته است. روسيه و چين تلاشهاي آمريكا و اتحاديه اروپا را براي اعمال تحريمات شديد بر ايران خنثي كردهاند اما اسرائيل هنوز هم تسليم نشده و اميدوار است تا مسكو و پكن با تغيير سياستهاي خود، تحريمات سختتري را عليه ايران اعمال كنند.
يك فاكتور مهم ديگر، اوضاع داخلي ايران است. ماه مي آينده، انتخابات رياستجمهوري در ايران برگزار ميشود و حمايت نكردن رهبر ايران از احمدينژاد به علت وضعيت بد اقتصادي و يا جلوگيري از نامزدي دوباره وي براي رياستجمهوري، ميتواند باعث چرخش بزرگي در برنامه اتمي ايران شود.
هرچند همه كارشناسان موافقند كه تمايل دستيابي به برنامه اتمي در همه جناحهاي ايران وجود دارد، اما هنوز هم اختلافاتي دراين مورد پابرجاست.»
تحليل روزنامه صهيونيستي در حالي منتشر ميشود كه تصميمگيريهاي سرنوشتساز درخصوص برنامه هستهاي، از سوي رهبر ايران انجام ميشود.
«هاآرتص» ميافزايد: «امكان يك پيشرفت غيرمنتظره تكنولوژيك هم وجود دارد. اينكه ايران پيش از انتخابات فوريه 2009 و در سيامين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي خود، از موفقيت در همه مراحل غنيسازي خبر داده و اعلام كند كه قادر به توليد سلاح اتمي است.
چهارمين متغير كه تمام تصميمات سياسي اسرائيل بر پايه آن گرفته ميشود، آمادگي نيروي هوايي و ديگر آژانسهاي اسرائيلي است كه در اين حمله احتمالي مشاركت خواهند داشت. آيا اسرائيل قادر به حمله به نقاط حساس ايران كه برنامههاي اتمي ايران در آنها قرار دارد، ميباشد؟
تنها در صورتي كه براي تمام اين پرسشها پاسخ روشني موجود باشد، مقامات اسرائيل حاضر به انجام اين كار خواهند شد. آنها در درجه نخست، تاوان سنگيني را كه اسرائيل در قبال اين كار پرداخت ميكند را در نظر ميگيرند. چرا كه بيشك ايران نيز به واكنش در قبال اين حمله خواهد پرداخت.
جداي از اينها، اسرائيل تنها زماني اين ذهنيت خود را به عنوان آخرين راهحل عملي خواهد كرد كه بداند آمريكا به ايران حمله نميكند،رژيم ايران تغيير مسير نخواهد داد و اينكه تحريمات بدون اثر باقي خواهند ماند. تنها در اين صورت است كه كابينه اسرائيل يكي از مهمترين تصميمات تاريخ خود را خواهد گرفت.»