بازدید 4004

سالی که دیو سفید «برف» ۴ هزار نفر را در ایران کشت!

ساعتی قبل ‌تر، یک قطار مسافربری به مقصد گرگان به راه افتاده بود. هیچ‌کدام از مسافران قطار نمی‌دانستند چه سرنوشتی در انتظارشان است. کامیون‌های حمل مواد غذایی در جاده‌ها مانده بودند و برای همین در شهرهایی مثل تهران، مواد غذایی پیدا نمی‌شد و تقریبا همه جا وضعیت فوق‌العاده اعلام شده بود.
کد خبر: ۱۲۲۴۲۸۵
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۶ 28 February 2024

به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، هیچ کس در ایران به چنین بحرانی حتی فکر هم نمی‌کرد. آن‌هم ایرانی که ۱۳ سال خشکسالی را پشت سر گذاشته بود و همه فکر می‌کردند بارندگی‌های دوم بهمن سال ۱۳۵۰ پایانی بر همه آن سال‌های تلخ باشد. ولی چند روز بعد مردم فقط یک خواسته داشتند: خدایا برف بس است.

سال ۱۳۵۰ بود که ماه بهمن تازه آغاز شده بود. هوای ایران به سردی می‌رفت و ایستگاه‌های هواشناسی از ورود یک سامانه بارشی خیلی سرد خبر می‌دادند. اما این یک سامانه بارشی عادی نبود و هیچ‌کس از غیرعادی بودن آن هم خبری نداشت. باد از آنچه فکرش را می‌کردند، سریعتر ابرها را به بالای آسمان ایران رساند و دوم بهمن ماه بارش‌ برف در نواحی شمال و شمال غرب و غرب ایران آغاز شد.

ساعتی قبل از شروع برف، یک قطار مسافربری به مقصد گرگان به راه افتاده بود. هیچ‌کدام از مسافران قطار نمی‌دانستند چه سرنوشتی در انتظارشان است. ترمینال‌های اتوبوس‌رانی هم طبق معمول مسافرهای خود را سوار کرده و به سمت مقصد‌های مختلف به راه افتاده بودند. خیلی‌ها هنوز در جاده‌ها بودند و در روستاها که بارش برف تازه آغاز شده بود، اهالی تصمیم گرفته بودند گله‌هایشان را هرچه زودتر به طویله برگردانند. همه تصور می‌کردند این یک بارش عادی مثل همه بارش‌های قبلی خواهد و هیچ‌کس آماده هولناک‌ترین بارش برف نبود.

شدت بارش برف به حدی بود که در کمتر از ۶ ساعت تمام جادهای شمالی، شمال غربی و غرب ایران پوشیده از برف شد. قدرت دید کم شده بود و جاده‌ها از آنچه فکرش را می‌کردند لغزنده‌تر شده بود. دمای هوا اما ناگهان به سرعت کاهش پیدا کرد. در زنجان به ۲۴ درجه زیر صفر، شهرکرد به ۲۷ درجه زیر صفر، فیروزکوه به ۳۶ درجه زیر صفر و در خراسان به ۳۷ درجه زیر صفر رسید. یعنی تنها یک درجه دیگر مانده بود که با دمای قطب جنوب برابری کند.

حرکت در جاده‌ها دیگر امکان‌پذیر نبود پس ماشین‌ها و اتوبوس متوقف شدند تا شاید پس از بند آمدن برف بتوانند به مسیرشان ادامه دهندبرف پس از ۲۴ ساعت هنوز با سرعت زیادی می‌بارید. چنین چیزی فقط یک‌بار و در دهه ۳۰ شمسی در ایران تجربه شده بود. توقفی در کار نبود و برف همچنان به باریدن ادامه می‌داد.

در تهران هم بوران برف شروع شده بود. آموزش و پرورش مدارس را به مدت سه روز تعطیل کرد اما تاکید کرد که در روز سه‌شنبه همه باید در مدرسه حاضر باشند. اما برفی که آمده بود خیال قطع شدن نداشت. حالا بحران داشت چهره واقعی خودش را نشان می‌داد. تعداد زیادی در جاده‌ها مانده بودند و در روستاها هم جایی به جز خانه‌های‌شان نبود که پناه بگیرند. اما خیلی از آن‌ها نمی‌دانستند که خانه‌ها به زودی، آرامگاه‌شان خواهد شد.

قطار مسافربری کمی بعدتر در حالی که هنوز تلاش می‌کرد مسافرانش را به مقصد برساند، متوقف شد. آن‌هم در جایی که دیگر کسی جرات پیاده شدن از قطار را نداشت و فکر می‌کردند، شاید داخل قطار از سرما در امان بمانند.

پس از ۳۶ ساعت باریدن، کمی از سرعت بارش کم شد اما برف قطع نشد. آن‌هایی که در جاده‌ها مانده بودند، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند. ارتباط صدها روستا در استان آذربایجان غربی و شرقی با هم قطع شده بود. تقریبا هیچ‌کس از حال هم خبر نداشت و از همه بدتر هیچ‌کس نمی‌دانست چه اتفاقی برای اتوبوس‌ها و ماشین‌هایی که در جاده مانده‌اند افتاده.

با قطع شدن موقت برف کم‌کم خبرهایی از پیامدهای بارش شدید به گوش می‌رسید. اولین خبر هولناک منتشر شد. آن را ستاد نخست‌وزیری اعلام کرد. ۶۰ نفر در زیر بهمن خفه شدند. این تازه شروع ماجرا بود و هنوز هیچ کس از عمق حادثه‌ای که رخ داده بود خبر نداشت.

حالا خبرهای بیشتری منتشر می‌شد. روزنامه‌ها از گم شدن گروهی از دانشجویان و مدفون شدن ۵۳ نفر در مهاباد و در زیر بهمن خبر دادند. خیلی سریع خبر آمد که جاده‌های مهم ایران بسته شده‌اند و عکسی منتشر شد که همه را وحشت‌زده‌ کرد. عده‌ای داشتند، یک ماشین را از داخل برف بیرون می‌کشیدند.

بارش شدید ارتفاع برف در تمام مناطق روستایی شمال‌غرب تا مرکزی ایران به ۳ متر رسانده بود و در برخی مناطق حتی تا ارتفاع ۸ متر هم رسیده بود. ارتباط با ۳۷۵۰ روستا قطع شده بود که در این میان از ۲۰۰ روستا اصلا خبری نبود. در گردنه حیران تنها فقط ۲۰ اتوبوس با مسافران گیر افتاده بودند و بعدها همان مسافران تعریف کردند که دیدن یک اتوبوس چطور از کنترل خارج شد و به پایین گردنه سقوط کرد. راه‌آهن سراسری تقریبا تعطیل شد و همین باعث شده بود که کسی نتواند به داد قطاری برسد که در برف مدفون شده بود و همه مسافران و خدمه آن یخ زده بودند.

کامیون‌های حمل مواد غذایی در جاده‌ها مانده بودند و برای همین در شهرهایی مثل تهران، مواد غذایی پیدا نمی‌شد و تقریبا همه جا وضعیت فوق‌العاده اعلام شده بود. اما مواد غذایی روی بار کامیون‌ها باقی نماند و راننده‌ها قید بار خود را زده بودند و برای آن‌که مسافران در جاده‌ها تلف نشوند آن را میان مردم تقسیم می‌کردند.

تقریبا همه پرواز‌ها به ایران به حالت تعلیق در آمده بود و هواپیماهای خارجی مجبور شده بودند به جای فرودگاه مهرآباد در کشورهای دیگری فرود بیایند. در تهران شهر به هم ریخته بود و جلوی تمام فروشگاه‌های مواد غذایی مردم صف کشیده بودند. نمک‌پاشی آغاز شده بود اما توان امداد رسانی به اندازه شدت برفی که باریده بود، نبود.

۲۰ هزار نفر در روستاها به محاصره برف درآمده بودند و خبرهایی از بهمن‌های هولناک در چالوس و پیرانشهر و رضاییه می‌رسید. خبرهایی که از کشته شدن ۱۰۰‌ها نفر در زیر این بهمن‌ها خبر می‌داد. تعداد زیادی ناپدید شده بودند و هیچ‌کس حتی بعدها هم نفهمید به چه بلایی بر سر بعضی اتوبوس‌ها و مینی‌بوس‌هایی که ناپدید شده بودند آمد.

برف تقریبا بند آمده بود و حالا یخبندان شروع شد. تیغ گریدرها دیگر نمی‌توانست بقایای برف یخ زده را بکند. بالاخره از روستاها خبر آمد. ۲۰۰ روستا به طور کامل در برف پوشیده شده بود و همه ساکنان‌شان در خانه‌ها یخ زده بودند. خبرها همین‌طور هولناک‌تر می‌شد. توان امدادرسانی هنوز کم بود اما همه بسیج شده بودند تا به داد آن‌هایی برسند که هنوز در محاصره برف هستند.

نزدیک به دو میلیون احشام در روستاه‌ها تلف شدند و این تنها بخش کوچکی از خسارت‌هایی بود که زده شد. قیمت مواد غذایی به شکل سرسام‌آوری بالا رفته بود. گوشت به کیلویی ۱۴۰ ریال و مرغ که ۷۵ ریال بود به ۱۰۰ ریال هم رسیده بود. تقریبا همه میوه‌ها با ۳ برابر قیمت فروخته می‌شد و کم‌کم دیگری هیچ مواد غذایی برای فروختن وجود نداشت. کشتارگاه به طور کامل تعطیل شده بود و سرمای شدید میوه‌های مانده در تره‌بار را از بین برده بود.

این شرایط دو هفته به طول انجامین و بالاخره این سامانه کشنده از ایران رفت. روزنامه‌ها این تیتر را زدند: ما از چنگال دیو سفید گریختیم. و واقعا هم خیلی‌ها از چنگال این دیو سفید گریخته بودند. چرا‌که بر اثر بارش برف در سال ۱۳۵۰ بیش از ۴ هزار نفر جان خود را از دست داده بودند. و خیلی‌ها تا امروز هم جزء مفقود شدگان آن برف هولناک باقی مانده‌‌اند. این برف بعدها به عنوان کشنده‌ترین کولاک قرن در فهرست برترین‌ها گینس به ثبت رسید و هنوز چنین برف سنگینی در هیچ‌جای جهان این تعداد کشته به جا نگذاشته است.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۲
لیاقت بارندگی و بارش برف را هم نداریم...از بس که مثل هندی ها با همه چیز احساساتی برخورد میکنیم بجای شکرگذاری...بارش نداریم، مینالیم، برف میبارد، اسمش را دیو سفید میگذاریم...چقدر ناشکریم...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۷ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
تو زندگی مداری . همش اینجا اونجا پلاسی ؟
اگر اتفاق مشابه در این تاریخ بیوفتد آمار تلفات 5تا 6 میلیون می رسد. یادم میاد در دوران کرونا میگفتن هویج واسه کرونا خوبه . قیمت هویج از کیسه 10 یا 20 هزار تومان به120 تا 150 هزار تومان رسید.
منبع تون چی هست؟ من در مورد قحطی بزرگ زمان جنگ اول جهانی از قدیمی ها شنیده بودم ولی همچین برف عجیب غریب ۸ متری و یخ زدن تمام اهالی ۲۰۰ روستا که شما نوشتید بر مبنای بعضی سایت های اینترنتی از قدیمی ها نشنیده بودم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
منبع آب گالوانیزه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
منبع که نباید اینترنت و سایت ها باشند از هر آدم زنده بالای شصت سال در سراسر خطه شمال که سوال کنید این واقعه را بیاد دارند ! ما خودمان در شهرستان رشت بودیم و بیش از دو هفته رفت و آمدهای اندک بوسیله حفر تونل در میان برف انجام می شد تا آنجا که من میدانم یکی از دلایل مهمی که باعث شد در شهرها و روستاها تلفات زیادی بوجود نیاید این بود که آب شرب مردم از چاه بود و سیستم گرمایشی منازل هم بصورت ابتدایی
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
هشت متر برخی گردنه ها بود. همین الان گردنه های غرب و شمال غرب 3 متر برف میاد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۱۲ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
سال 87 هم دوهفت یخبندان شدید بود طوری که تمام لوله ها ترکید بود هوا به -17 رسید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۴ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
در جواب دوستانی که کامنت بنده را پاسخ دادند بله سرمای سال ۸۶ را به خوبی یادم هست من هم نمی گم اصل قضیه نبوده ولی این که اهالی ۲۰۰ روستا یخ زدند و... اینها خیلی اغراق شده به نظر می آد. زلزله بوئین زهرا که سال ۴۱ بوده
ازش فیلم و عکس هست بعد از این حادثه در سال ۵۰ هیچ فیلم و عکسی نیست اتفاقی که باعث یخ زدن تمام افراد یک قطار شده!!! در ضمن عکس بالای صفحه مربوط به داکوتا آمریکاست. در ضمن ممنون می شم شماره صفحه ازکتاب گینس که این رکورد در آن ثبت شده را یکی بگه
بله درسته ، آن چیزی که باعث شد فقط چهار هزار نفر کشته شوند آین بود که مردم به مقدار کم یا زیاد در خانه خود ذغال و نفت داشتند اگر آن سرمای دوهفته ای اکنون حادث شود ممکن است تلفات به ۲۰ میلیون برسد
اشکال در نهاد ماست ! با هر چیزی افراط و تفریط برخورد میکنیم ! برف نمی بارد ، عدم بارش برف را به همه چیز ربط میدهیم و ناله میکنیم ! برف می بارد خسته و نگران می شویم و به زمین و زمان بد میگوییم ! برف 1/5 متری در جاده ها و روستاها کمر درختان را می شکند طبیعی ترین اتفاق پاره شدن سیمهای برق است به زمین و زمان بد میگوییم و انتظار داریم پای هر درختی یک مامور دولتی برای تکاندن برف حاضر باشد ! با طبیعت طبیعی برخورد نمیکنیم ولی انتظار معکوس داریم !
با سلام واقعیت دارد بنده کلاس هشتم بودم باغ مرکبات ما در رامسر آن سال از سرما همه خشک شد
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست
آخرین اخبار