بازدید 14164
مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۰ آذرماه

مقاومت در برابر تغییرات چرا؟ / راستی‌آزمایی یک ادعا / غیبت معنادار محمد بن‌زاید در ریاض

جمع کردن ماجرا یا حل مساله؟! نگاهی به برخی مواضع جدید وزیر پیشین ارشاد، ابراز نگرانی گروه‌های مردمی از احتمال افزایش اعدام‌ها، عمامه‌پران‌ها با روحانی‌ها جوج زدند! سنگینی کوله‌بار حفظیات دانش‌آموان، چین در خاورمیانه چه برنامه‌ای دارد؟ معامله لوازم شخصی با غذا و بورس زنده است، اما توان رشد ندارد، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۵۴۳۰۷
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - ۰۴:۴۸ 11 December 2022

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۰ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنش‌ها به بیانیه چین و کشور‌های عربی با تیتر‌هایی همچون چین‌ درخاورمیانه‌ چه برنامه‌ای دارد؟، عربستان به دنبال چیست؟ و ترفند‌های سعودی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

 

مقاومت در برابر تغییرات چرا؟

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مقاومت در برابر تغییرات چرا؟ نوشت: این روز‌ها در حالی که ناآرامی مربوط به اعتراضات به سه ماهه شدن نزدیک می‌شود، افرادی که درباره این موضوع سخن می‌گویند یا چیزی می‌نویسند، درد‌ها را برمی‌شمرند، ولی راه درمان را نشان نمی‌دهند.


حکمرانان، بگونه‌ای سخن می‌گویند که گویی بر ناآرامی‌ها فائق آمده‌اند و همه چیز در حال سر و سامان گرفتن است. حضور چند تن از مسئولین در تعدادی از دانشگاه‌ها را به معنای برقراری آرامش در دانشگاه‌ها می‌پندارند و به این واقعیت توجه ندارند یا نمی‌خواهند توجه داشته باشند که آنچه آن‌ها در جلسات سخنرانی‌ها یا گفت و شنودهایشان دیده‌اند، فقط بخشی از دانشگاهی بود که در آن حضور یافتند، آنهم بخش همراه یا خاموش. این صحنه‌ها را نباید تمام دانشگاه تلقی کرد. بخش معترض دانشگاه، حرف‌های زیادی دارند که در جلسات مسئولین مجالی برای مطرح شدن آن‌ها نبود. حتی اگر سخنان بعضی از دانشجویان در همین جلسات را هم معیار قرار دهیم، کاملاً مشخص است که مطالبات زیادی وجود دارد که بی‌پاسخ مانده و حکمرانان نتوانسته‌اند از این میدان، پیروز خارج شوند. بگذریم از بعضی مسئولین که با سخنان و رفتارشان نشان دادند اصولاً اهل تعامل با قشر دانشگاهی نیستند.


به عرصه تبلیغات و رسانه هم اگر سری بزنیم، شاهد وضعیت بهتری نخواهیم بود. نوع خبررسانی رسانه ملی و شیوه برخورد تعدادی از رسانه‌های حامی دولت با مقوله خبررسانی بگونه‌ایست که نمی‌تواند مرجعیت رسانه‌ای را در داخل حفظ کند. با این شیوه، که یکی از اصرار بر یکطرفه گفتن دارد و دیگری اصرار بر محکوم کردن هرکس که حرفی غیر از آنچه آن‌ها می‌خواهند بزند و نظری غیر از آنچه مورد نظر آنهاست بدهد استوار است، افکار عمومی به رسانه‌های داخلی اعتماد نمی‌کند و مرجعیت رسانه‌ای به خارج منتقل می‌شود. رسانه‌های غیروابسته به دولت هم به دلیل عدم برخورداری از امکانات مختلفی که از لوازم فعالیت موفق رسانه‌ایست، نمی‌توانند نقش لازم را در حفاظت از مرجعیت رسانه‌ای در داخل بازی کنند.


بخش مدیریتی نیز گرفتار همین نارسایی‌هاست. به توصیه‌های خیرخواهانه‌ای که ماههاست افراد وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به حکمرانان برای ایجاد تغییرات اساسی در دولت و آوردن افراد کارآمد می‌کنند، نه‌تن‌ها عمل نمی‌شود بلکه اگر فردی کنار می‌رود یا کنار گذاشته می‌شود فرد ضعیف‌تری به جای او می‌گمارند! گوئی حضرات حکمرانان تخصص بی‌نظیری در انتصاب و انتخاب ضعفا برای مسئولیت‌هائی دارند که به مدیران قوی نیازمند هستند.


هم‌اکنون کشور به گماردن وزرای اقتصادی قوی به جای موجودین دارد تا به بحران اقتصادی پایان بدهند. معلوم نیست چه وقت قرار است حضرات به این واقعیت توجه کنند که بیشترین نارضایتی مردم از مشکلات معیشتی است و این چیزی نیست که با شعار و سخنرانی و وعده برطرف شود. در سیاست خارجی هم همین مشکل وجود دارد. تا چه وقت قرار است بازی با برجام ادامه پیدا کند بدون آنکه به فرجام برسد؟ در بخش فرهنگ نیز مشکل اصلی به واگذار نکردن کار به اهل این رشته مربوط می‌شود.


تردید نباید کرد که در برابر براندازان باید ایستاد و برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی باید تلاش کرد. همزمان، در این واقعیت نیز نباید تردید کرد که با این مدیران ضعیف و این سیاست‌های ضعیف‌تر نمی‌توان به این وظیفه خطیر عمل کرد. تامین این هدف، به جلب اعتماد افکار عمومی در تمامی زمینه‌های رسانه‌ای، اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و سیاست داخلی نیازمند است. توده مردم خواستار این تغییرات هستند، خواسته‌ای که انجام آن به نفع کشور، ملت، نظام و خود حکمرانان است. مقاومت در برابر این خواسته صحیح، به نفع هیچکس نیست.


راستی‌آزمایی یک ادعا


عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان راستی‌آزمایی یک ادعا نوشت: یکی از ادعا‌های رسمی این است که همیشه میان افراد ناراضی با معترض و با اغتشاشگر تفاوت می‌گذارند. آیا می‌توان این ادعا را راستی‌آزمایی کرد؟ ناراضی کسی است که رضایت ندارد ولی اعتراضی هم نمی‌کند. علت عدم اعتراض می‌تواند، ترس یا بلد نبودن اعتراض یا نداشتن نمایندگی باشد یا اعتراض را بی‌فایده می‌داند. معترض کسی است که نارضایتی خود را به شکلی مدنی ابراز می‌دارد، با تجمع، شعار دادن، نامه‌نگاری و شیوه‌های مناسب دیگر. اغتشاشگر نیز در پی تخریب و درگیری و مسائل مشابه است چه اعتراض واقعی داشته باشد و چه نداشته باشد. اگر مجموع این سه دسته از افراد را در یک جامعه هزار نفر بدانیم، به احتمال زیاد و فقط برای تقریب ذهن، ۹۵۰ نفر آنان را افراد ناراضی تشکیل می‌دهند. از ۵۰ نفر باقیمانده احتمالا ۴۸ یا ۴۹ نفر نیز معترض هستند و فقط یک یا دو نفر دست به اقدامات عملی می‌زنند. این درصد‌ها مربوط به مراحل اولیه یک جریان اعتراضی است و در مراحل پیشرفته بسیاری از افراد ناراضی به معترضین خواهند پیوست. البته حتی رقم یک یا دو درصد اغتشاشگر با تعریف رسمی حکومت از اغتشاش خیل بالاست. ولی همین رقم هم در خلأ ایجاد نشده است. هنگامی که ساختار سیاسی سخن ناراضیان را نشنود یا آنان نمایندگی نهادینه شده نداشته باشند، طبیعی است که به سوی معترضان سوق پیدا می‌کنند و اگر بی‌توجهی گذشته در این مرحله نیز ادامه داشته باشد، به سوی درگیری و خشونت یا مقابله به مثل پیش می‌روند و هر حکومتی برای افراد این مرحله عنوان خاصی را انتخاب می‌کند. تروریست، اغتشاشگر و... از عناوین رایج آن هستند.

حل این ماجرا از سرکوب مرحله پایانی یا آنچه اغتشاشگر می‌گویند، آغاز نمی‌شود. حل این فرآیند از شنیدن صدای ناراضی است. تا هنگامی که او هست، معترض را تولید می‌کند و بخشی از معترضین هم به سوی اغتشاش حرکت خواهند کرد. این فرآیندی طبیعی است. برجسته کردن اغتشاش و درگیری و تقابل، اسم رمز تداوم نادیده گرفتن معترضین و ناراضیان است. بهتر است بگوییم که مساله فراتر از نشنیدن صدای ناراضی و معترض است. چگونه؟ هنگامی که می‌گوییم چرا صدای آنان شنیده نمی‌شود، به‌طور ضمنی داریم از دو موجود یا دو پدیده صحبت می‌کنیم. در حالی که در یک ساختار سیاسی مبتنی بر مردم، حتی نیاز نیست صدای معترض یا ناراضی شنیده شود، چون آن که باید بشنود، خودش برآمده از این مردم است اگر هم ناراضی یا معترضی هست، در اقلیت است که به علل گوناگون حکومت‌های مردمی ناچار از شنیدن صدای اقلیت‌ها هستند. با این توضیحات آیا ادعای موجود در ابتدای یادداشت را می‌توان راستی‌آزمایی کرد؟ بله. ماجرا روشن است که اگر همان نسبت‌های فرضی را در اینجا هم در نظر بگیریم و با فرض آنکه همه آن‌هایی که بازداشت شده‌اند، مطابق تعریف رسمی اغتشاشگر باشند، این بدان معناست که از نظر مقامات رسمی تعداد معترضین ده‌ها برابر اغتشا‌شگران و تعداد ناراضیان نیز ده‌ها برابر معترضین است و این رقم بسیار بزرگی است. ولی آنچه در سه ماه اخیر دیده شده، تماما پاسخ به مجموعه‌ای است که آنان را اغتشاشگر نامیده‌اند و هیچ اقدامی برای طرح مطالبات و نظرات معترضین و از آن‌ها مهم‌تر ناراضیان دیده نمی‌شود و اصولا طرحی هم وجود ندارد.

 

اگر هم به بولتن‌نویسان جریان حاکم مراجعه کنید، متوجه می‌شوید که آنان عموما افراد سطحی آن سوی آب را می‌بینند و جریان موجود را آگاهانه یا ناآگاهانه به آنان منتسب می‌کنند، در حالی که واقعیت امر چنین نیست و باید جریان ناراضی و معترض را اصالت داد و اگر آنان بتوانند حرف بزنند، نماینده داشته باشند، به‌طور قطع و یقین کسی به سوی مرحله بعد یا اقدامات عملی و خشن نخواهد رفت و اگر هم برود مردم او را محکوم خواهند کرد. اکنون می‌توان از حکومت پرسید که در این مدت کدام خواست معترضین و ناراضیان را شنیده و آن را حل کرده است که انتظار دارد، اغتشاش گسترش پیدا نکند؟ آخرین پاسخ چیزی در مایه جاسوس و اسراییلی خطاب کردن افراد بی‌حجاب یا تهدید به بستن حساب بانکی آنان بود. غیر از این است، بفرمایید.

 

غیبت معنادار محمد بن‌زاید در ریاض


سید رحیم نعمتی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان غیبت معنادار محمد بن‌زاید در ریاض نوشت: شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، پنج شنبه گذشته وارد عربستان سعودی شد تا علاوه بر دیدار با پادشاه و ولیعهد آل سعود، نشست مشترکی نیز با سران کشور‌های عربی داشته باشد. این نخستین اجلاس مشترک سران چین و کشور‌های عربی بود که بعدازظهر جمعه گذشته و در مرکز کنفرانس بین‌المللی ملک عبدالعزیز برگزار شد. ۱۴ تن از رهبران کشور‌های عربی از جمله رئیس‌جمهور مصر، پادشاه بحرین، امیر قطر، نخست‌وزیر عراق به همراه دبیرکل اتحادیه عرب و دیگر مسئولان سازمان‌های عربی در آن شرکت داشتند. با این حال، جای خالی یکی از رهبران کشور‌های عربی در این نشست بیش از هر چیز دیگری به چشم می‌خورد و غیبت او این پرسش‌های جدی را به خصوص در مورد مناسباتش با محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، به وجود آورده بود.


فرد غایب این نشست کسی نبود جز محمد بن‌زاید که از ۱۴ مه و بعد از مرگ برادرش خلیفه بن‌زاید رهبری امارات متحده عربی را به عهده گرفته است. غیبت او با وجود دعوت رسمی بن‌سلمان از وی برای شرکت در آن نشست اتفاق افتاد و نکته جالب توجه اینجا است که او حمد بن محمد الشرقی، حاکم امارت الفجیره، را به عنوان نماینده خود به این نشست فرستاد. این کار بن‌زاید معنای خاصی دارد، زیرا رسم بر این بوده که در صورت غیبت رهبر امارات در چنین نشست‌هایی، نایب رئیس امارات به جای او به این نشست‌ها برود و شیخ محمد بن‌راشد آل مکتوم، امیر دوبی، باشد، اما فرستادن حاکم فجیره به جای وی به نشست مشترک سران چین و کشور‌های عربی به نوعی بی‌اعتنایی بن‌زاید به بن‌سلمان است که بانی این نشست به شمار می‌رود. در واقع، امارت فجیره کوچک‌ترین امارت از میان هفت امارت تشکیل‌دهنده امارات متحده عربی و بن‌زاید با فرستادن حمد بن محمد الشرقی این پیام را به بن‌سلمان می‌دهد که نشست مذکور در ریاض و تلاش او برای گرد آوردن رهبران کشور‌های عربی به دور خود در آن، اهمیت خاصی برای رهبری امارات ندارد.


نکته جالب توجه اینجا است که بن‌زاید دو شنبه هفته پیش بود که به مناسبت برگزاری جام جهانی به قطر رفت تا با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، دیدار کند و بر اساس گزارش «وام»، خبرگزاری رسمی امارات، با او در خصوص روابط برادرانه میان ابوظبی و دوحه و تقویت همکاری‌ها در تمامی زمینه‌ها گفتگو کرد؛ بنابراین غیبت امیر امارات در نشست چند روز بعد ریاض را نمی‌توان جز در راستای رقابت نه چندان پنهان بین محمد بن‌زاید و ولیعهد سعودی تفسیر کرد. در واقع، این رقابت از مدت‌ها قبل مورد توجه تحلیلگران بوده که در خصوص جنگ یمن منجر به نبرد‌های خونینی بین نیرو‌های نیابتی آن‌ها در جنوب یمن شده و حتی این رقابت خود را در ورزش نیز نشان داده، چنان که بعد از خرید سهام تیم انگلیسی نیوکاسل یونایتد از سوی صندوق ثروت دولتی عربستان سعودی، اماراتی‌ها هم سهام منچسترسیتی را خریدند و شرکت هواپیمایی امارات نیز حامی مالی باشگاه آرسنال لندن شد. شاید ورود رهبر دومین قدرت اقتصادی جهان به ریاض باعث ناخشنودی امیر امارات شده که با این کار وزن قابل‌توجهی به رقیبش داده است و امضای بیش از ۳۴ قرارداد در زمینه‌های انرژی پاک، حمل و نقل، صنایع پزشکی و ساخت‌وساز به ارزش نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار مؤیدی بر این امر است. این قرارداد‌ها به عنوان مشارکت چین در عرصه تحقق سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی‌ها برای جدایی آن‌ها از وابستگی به نفت تعبیر شده که مدیریت آن با شخص بن‌سلمان و همکاری میلیاردی چین در این عرصه شکستی برای بن‌زاید در رقابتش با بن‌سلمان است. به عبارت دیگر، بن‌زاید در این جریان شاهد پیش افتادن رقیب شده و در حال حاضر نارضایتی خود را تنها می‌تواند با عدم حضورش در نشست مشترک سران چین و کشور‌های عربی نشان دهد، اما باید دید که بعد از این قرارداد‌ها بین چین و عربستان و قرارداد اخیر گازی بین قطر و چین به ارزش ۶۰ میلیارد دلار، چه چیزی برای عرضه کردن به پکن دارد تا اینکه بتواند از مسیر رقابت با ولیعهد سعودی عقب نماند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۶
در انتظار بررسی: ۵
انتشار یافته: ۲۹
ماه گذشته شی با بایدن در اندونزی چهار ساعت مذاکره و بده بستون انجام دادند. بنظر میرسد چرخش ۱۸۰ درجه ای چین در مورد ایران و روسیه نتیجه این مگا معامله قرن بین امریکا و چین هست. مختصات این معامله ساده هست. امریکا بدلبل انقلاب شیل نفتی و اروپا بدلیل گسترش انرژی های جدید دیگر به نفت و گاز خلیج فارس و عربها نیاز ندارند ولی چین بزرگترین وارد کنتده نفت و گاز دنیا هست که ۷۰ درصدش نیاز چین از کشورهای عرب خلیج فارس تامین مبشود. ولی از انطرف امریکا و اروپا برای امنیت اروپا و اسرایبل و محدود کردن روسیه نیاز به پیش بردن سیاستهای خود در مورد ایران و روسیه دارند. از همین جهت غرب دست چین را برای همکاری گسترده و تضمین امنیت انرژی چین در کشورهای نفت خیز عرب باز میگذارد و در مقابل چین هم از ایران و روسیه فاصله میگیرد. اصولا این نتیجه شکست عظیم و تاریخی روسیه و پوتین در اکراین هست. حالا این شی و بایدن هستند که نظم و توازن جدید بین الملل را تعیین میکنند و چین دوستی پر دردسر و پر هزینه خود را با روسیه و ایران کنار میگذارد. دو هفته پیش که مردم چین به خیابانها امدند مانند زمین لرزه و انفجاز عظیم رسانه های غرب مملو از انعکاس خبرهای خبزش مردم چین بود ولی ناگهان بعد از تنها ۳۶ ساعت تمام خبرهای منفی در مورد چین در این رسانه ها محو شد چون منافع غرب از این مگا معامله فرن با چین که ارایش ژئو پولتیک جدید دنیا را برای ۵۰ تا ۱۰۰ سال اینده بوجود می اورد انقدر عظیم هست که غرب حاضر نبست ان را با انتقاد از شی یا رهبران چین بخطر بیاندازد. همینجا باید گفت ان کارشناسان سهمیه ای و سفارشی ‌که همش از نگاه به شرق صحبت میکردند حتی این اندازه اگاهی نداشتند که بدانند چین هرگز صادرات دویست و پنجاه میلیارد دلاری خود به کشورهای عرب نفت خیز و رابطه برد برد با غرب در اقتصاد و تضمین امنیت بازار انرژی خود را با خواستهای متوهمانه هماهنگ نمیکند. حالا ایران چه ابزاری دارد. به غرب نزدیک شود. خیلی دیر شده. فقط کافیست چین خرید نفت خود از ایران را نصف کند. این کارشناسان سفارشی و متملق چه در ایران و چه در روسیه باز هم ثابت کردند فرسنگها از واقعیت دنیای امروز دور هستند. فرسنگها. و هزینه ان را ملت ایران باید بپردازد . چین از ۳۰ سال پیش نه با غرب و نه با لابی طرفدار اسراییل غرب هرگز وارد تقابل نمیشود. هرگز
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
اینکه چرا ایران به چین و روسیه نزدیک شده است و نگاه به شرق دارد، مسئله ای است که در سیاست خارجی جایگاه خودش را دارد. در دنیا هر کشور و یا قدرت مستقلی برای حفظ استقلال و ارتقاء سیاسی، بین المللی و اقتصادی خود همواره بدنبال قدرت های دیگری می باشد تا توان خود را افزایش دهد. ایران در سه دوره 8 ساله که دولت ها در دست افرادی با بینش نزدیکی به غرب اداره شد، نشان داد که غرب به هیچ عنوان حاضر به کنار آمدن با ایران نیست. دلیل آن هم نه اسلام است و نه حجاب و غیره. همه خوب میدانیم که دلیل آن استقلال ایران و اتکاء به توان داخلی خودش است و قدرت های غربی که صدها سال مردم و کشورهای این منطقه را استثمار کرده اند نمیتوانند این موضوع را بپذیرند. قدرت های غربی ایران را مانند دیگر کشورهای منطقه میخواهند که حتی قدرتی مانند چین به زعم شما با اجازه بایدن میتواند با شرکای منطقه ای و عرب آمریکا قرارداد امضاء نماید. ما خوب میدانیم که چین و روسیه خیلی قابل اعتماد نیستند و چین از روسیه هم بدتر است و اگر پای منافعش در میان باشد همه چیز را میفروشد چه برسد به ایران، اما شما که تحلیل سیاسی میفرمائید بگوئید آیا ایران در حال حاضر چاره ای جز ارتباط با شرق و در راس آنها روسیه و چین دارد؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
آقای عبدی آقای مهاجری فهمیدن نارضایتی کار سختی نیست تلفن رو میزی و بردار بصورت رندم با هر کدی باهرشماره شهری که گرفتی اگه آدم راضی پیدا کردی جایزه داری .البته اشتباهی فارس و طائب و جلیلی و.... رو نگیری
زماني
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
متاسفانه هنوز هم موضوع اصلي را نفهميده ايد!
اولا كه چين رقيب اصلي آمريكا در زمينه مسائل اقتصادي است و تا سال 2030 رتبه اول را كسب خواهد كرد، آمريكا به هيچ وجه چنين چيزي را قبول نخواهد كرد لذا به هر روشي به دنبال تضعيف چين برآمده و برخواهد آمد كه نمونه آن صادرات سلاح به تايوان است.
ثانيا روابط چين با روسيه نه تنها ضعيف نشده بلكه روز به روز در حال گسترش است بطوريكه در بخشهاي عمده جاي اروپا را پر كرده و باعث ثبات اقتصادي در روسيه شده است.
ثالثا كشورهاي عربي مدتهاست كه فهميده اند آمريكا رو به افول بوده و اتكاي صرف به اين كشور آينده آنها به مخاطره خواهد انداخت لذا سياست توازن را در پيش گرفته و همانطور كه 2 ماه قبل با افزايش توليد نفت مخالفت كردند الان هم به دنبال قراردادهاي اقتصادي با رقيب آمريكا هستند.
و رابعا چين بر عكس آمريكا كه به دنبال سلطه سياسي و اقتصادي در جهان است دنبال پيشرفت اقتصادي در جهان و كسب رتبه اول در اين زمينه مي باشد لذا اين هدف اقتضا مي كند كه در برخي از موارد ناراحتي كشورهاي ديگر را هم به جان بخرد تا به هدف خود نائل شود.
برادر يا خواهر بزرگوار، مناسبات بين المللي مدتهاست كه به هم ريخته و هژموني سابق در حال رنگ باختن است لذا كشورهايي در نظم جديد پايدار خواهند ماند كه آينده را خوب پيش بيني كرده و سياست خود را بر اساس آن تنظيم نمايند.
اگر منظور اصلاح طلبان/غربگدایان است که اگر پست های حساس را بگیرند مشکلات اقتصادی حل می شود این را که ۳۲ سال تجربه کردیم و نتیجه برعکس داد. اخیرا برای ۸ سال روحانی و ظریف و آخوندی و زنگنه و نعمت زاده و سرکار بودند و همچنان غربگدایی نمودند نتیجه نداد چون راه درست اعتماد به ایران و ایرانی می باشد تازه به فرض همین الان ایران هسته ای و موشکی و پهباد و فضایی و مسکن ووو را تعطیل و آنها را بدهد برود مانند برجام فقط یک شوک موقت داریم و اتفاق پایداری نمی افتد چون به احتمال زیاد در دو سال آینده ترامپ دیگری سرکار خواهد آمد
پاسخ ها
هیچکس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
متاسفانه به غیر از ادبیات زشت ت بقیه حرفات را قبول دارم.اما ما هم باید مثل چین برای گرفتن منافع مون با کارت هایی که داریم بازی کنیم .وافکار اخرزمانی خودمون را کنار بگذاربم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
غربگدا و شرقگدا هیچ فرقی باهم ندارند هر کشوری دنبال منافع خودش هست و باید با همه کارتها بازی کنه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
کدوم ۳۲ سال اصلاح طلبان دولت را در دست داشتن ؟

چرا دروغ میگویید ؟؟

اصلاح طلبان فقط ۸ سال در دوره خاتمی دولت داشتند

و اتفاقا بهترین آمار های رسمی تایید شده متعلق به دوران خاتمی است و بس

هاشمی و روحانی و احمدی نژاد هر سه اصولگرا بودند

ولی از طیفهای سازندگی و معتدل و تندروی اصولگرا بودند
پایه اعتراضات غیر اقتصادی می باشد ولی اصلاح طلبان که غربگدا هستند می باشند می گویند اقتصادی است تا به قدرت برگردند وقتی به عکس ها نگاه می کنید موهای رنگ کرده و لاک ناخن و غیره بسیار می بینی که ناشی از وضع خوب اقتصادی آنها می باشد اصلا در شعار زن زندگی آزادی حرفی از اقتصاد نمی باشد مثلا در زمان انقلاب کمونیست ها شعار نان مسکن آزادی می دادند که هدف بهبود وضع اقتصادی بود
روزنامه جوان دیگر نمی داند چطور فرار به جلو کند!!! یعنی از کنفرانس مشترک چین با کشورهای عربی خلیج فارس، فقط غیبت شیخ امارت مهم بودها؟
اینهمه علیه کشور با امضا ی برادر چین بیانیه صادر شده حالا جوان از غیبت فلانی دم میزنه این یعنی فریبکاری
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
برای جبران خیانت چین به ما و مقابله به مثل با چین

جا دارد که ما هم از استقلال تایوان ، دفاع کنیم !!؟
اصل سفر شی جی پینگ را به منطقه ودیدار او با سران عرب وتکراروتایید گستاخانه حرفهای این سرا ن توسط شی بر علیه ایران را ندیده گرفته اید وبه فرع ماجرا چسبیده اید.!!!.نمیپرسید چرا وزارت خارجه به همان سرعتی که سفرای غربی را احضار میکند سفیر چین را برای این گستاخی احضار نمیکند؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
احضار شده شما خبر نداريد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
هیچوقت و هیچکدام از مسولان کشورهای اروپایی و

امریکایی در مورد مالکیت جزایر سه گانه ایرانی ابراز

تردید و شک نکرده اند

ولی متاسفانه عاشقان روسیه و چین ، گرفتار لجاجت و خودخواهی مزمن شده اند
این که نوشته اید که مقاومت در تغییرات به نفع هیچ کس نیست؛ گزاره صحیحی به نظر نمیرسد.چون حداقل انهایی که حتی تحمیل با هزینه های سیای واجتماعی کلان بر کشور در برابر این تغییرات مقاومت میکنند.قطعا از این شرایط بیشترین بهره را میبرند.
برادر درمان درد ها گذاشتن آدمهای درست و حسابی با علم و دانش و برنامه ریز و سالم و درستکار و مدیر در راس دولت و مدیران اجرایی و کارهاست.که این موضوع مهم انجام نمیشود.
همراهی و کسورهایرعربی در اتحاد علیه تمامیت ارضی ایران و سکوت روسیه در برابر رزمایش های ترکیه و باکو و تصمیمات این دو کشور برای تغییر مرزهای ایران و ارمنستان فقط و فقط ناشی از درک نادرست این دولت است. عملا بر خلاف ادعاهای دولت تقریبا تمامی دولتها و بلوکهای اقتصادی دنیا یا در برابر ایران متحد شده و یا با کارت ایران بازی میکنند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
دولت ایران چاره ای نداره
بخاطر سیاست ایدیولوژیک ضد غربی، مجبوره جلوی شرق کوتاه بیاد.
جناب سید رحیم نعمتی، نفس کار مهمه نه صورتش...چه شیخ زاید به نشست بیاید چه نیاید، عربستان با چین برای جزایر سه گانه امارات بیانیه داد و چین هم کلی قرارداد با خلیجیها بست و رفت. حالا شما بشین واسه خودت هی تفسیر کن که چرا این اومد و اون نیومد. راستی دوستانی که چند روز پیش از چرخش عربستان به چین و جایگزینی با آمریکا صحبت می کردند الان دقیقا کجان؟
اگر یک نگاه به نوشته های خودتان و دیگر سایت ها و روزنامه ها بکنید، یک اصل و نظر در همه آنها رعایت شده اند. همه دنیا و عالم اشتباه کرده و نادرست می گویند، الا نظریاتی که در این نوشته ها انتشار می یابند!!!
جوان خودتو در حد روزنامه زرد پایین آوردی
زمان دولت تدبیر وامید خبرنگاران صدا وسیما هر روز هر روز گزارش تهیه می کردنند که ای های فلان چیز یک قران گران شد .بهمان چیز کم شد وغیره وغیره حالا همه چیز گل وبلبل است خدا را شکر استاندارد دو گانه نداریم خدا را شکر
تنها مزیت کشوری مثل ایران چی بود صادرات نفت وقتی ایران داوطلبانه دست از این مزیت برداشت و خود را از بازار جهانی نفت بیرون کشید چه انتظاری از چین دارید چین هم مدتی صبر کرد ببیند روابط ایران و غرب به کجا میرسد نهایتا بر اساس منافع ملی تصمیم گرفت ایران را دور بزند به قول چینی ها مهم نیست گربه سفید باشد یا سیاه مهم این است که موش را بگیرد نفت و گاز مهم است جنوب خلیج فارس و شمال آن مهم نیست
عباس عبدی مثل همیشه عالی.
بسیار خوش فکر و تیز و ریزبین و زیرک
چرا کیهان و آقای شریعتمداری چیزی از چین عربستان و شورای همکاری خلیج فارس و تکرار حرف های آمریکا و اعراب در خصوصایرن توسط چین چیزی ننوشته!....حتما" خبر ندارن... کسانی که از جلسات خصوصی و نیات سیاستمداران آگاهند.....
چرا کیهان و جوان و ایران هیج حرفی درباره چین نزدند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
استقلال: نخستین شعار از شعارهای انقلاب 57 بود و هم اکنون نیز بر آن، به درستی تاکید می‌شود. اما با بررسی مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دیگر، به ویژه قراردادهای راهبردی سال‌های اخیر با روسیه و چین، این پرسش نگران کننده در اذهان عمومی مطرح شده و بی پاسخ مانده است که ایران آیا بخشی از استقلال خود را، در مواجهه با این دو کشور، از دست نداده است؟
قبول کنید که غرب هیچ وقت در مورد مالکیت جزایر سه

گانه ایرانی ابراز تردید نکرده اند

ولی الان چین و علیرغم اینکه قرار داد ۲۵ ساله و تخفیف

های عالی فروش نفت و تهاتر با بنجلهای آشغال خودش را با

ما داشته است ، اینطور به ما خیانت کرد و بسمت اعراب

و علیه ایران و تایید مالکیت جزایر سه گانه به امارات و

تهدیدات ما بر علیه اعراب اقدام کرده است !!!!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل