هنوز لحظات پراضطراب و تلخ آن سیل مرگبار فراموش نشده است. سیل ویرانگری که در ظهر داغ یک روز تابستانی ناغافل از راه رسید و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد. امروز سالگرد سیل مرگبار ۴ مرداد ۱۳۶۶ تجریش است. روزی که تهران داغدار شد و یکی از سیاهترین و تلخترین روزهای تاریخ خود را تجربه کرد./انتخاب
همچنین ناغافل هم نبود چرا از سدی که یک ارگان نظامی نابلد بالای سر تهران زده بودند و با شکسته شدنش این فاجعه رخ داد حرف نمیزنید؟
من در آن زمان 13 سالم بود. هیچوقت فراموش نمیکنم که سیل سنگهای به چه بزرگی رو در رودخانه درکه تا منطقهی گیشا (جایی که الآن پارک گفتگو هست) آورده بود سنگهایی که واقعا چند تن وزن داشتن. همچنین اجسادی رو که کاملا گلی بودن و اصلا به سختی میشد تشخیص داد که آدم هست.
الآن این پارک گفتگو در جایی هست که مسیل هست. بازار بزرگ گیشا را هم روی همین مسیل ساختن. اگر باز اون اتفاق تکرار بشه فاجعه در پیش هست.
برای چی سیل اومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
علت وقوع سیل را هم بگید
هنوز تهران رو به گند نکشیده بودید! تهران قدیم!ساختمان های قدیمی یک طبقه و دو طبقه!چه صفایی داشت!
سیل کدومه؟ سد بود
2 تا از دوستهای من تو دبستان پدرشون رو که از مغازه دارهای تجریش بودن تو این سیل از دست دادن.
یه سنگ خیلی بزرگ هم سیل برد تا خیابون ظفر که دورش رو پارک ساختن الان
یکی از همکارا از قول مادرخانمش تعریف میکرد که دو فرزندش خونه بودن و وقتی سیل میاد، منزل اونها هم جزو جاهایی بوده که سیل ازش گذشته بوده، اثرات استرس و عذابی که تا پیدا کردن بچههاش و اطمینان از سالم بودنشون، متحمل شده بوده هنوز هم باهاشه.
هی... تو ایام سیل تجریش من یازده سالم بود. خوب خاطرم هست که وقتی تو کوچه بازی می کردیم در خیابان هر ماشینی رو که تا سقف گلی بود می دیدیم حدس می زدیم تو ماجرای سیل درگیر بوده
بعدها، در دوران دانشگاه، پروفسور کردوانی که استادمان بود یک بار تعریف کرد موقعی که سیل تجریش تازه در حال شکل گیری بود بر اساس تجربیات و تخصصی که داشت فهمیده بود و به کارگرانی که در آن محوطه کار می کردند هشدار داد که دارد سیل می آید اما هیچکس حرفش را باور نکرد. خدا رحمتش کند