هی... تو ایام سیل تجریش من یازده سالم بود. خوب خاطرم هست که وقتی تو کوچه بازی می کردیم در خیابان هر ماشینی رو که تا سقف گلی بود می دیدیم حدس می زدیم تو ماجرای سیل درگیر بوده
بعدها، در دوران دانشگاه، پروفسور کردوانی که استادمان بود یک بار تعریف کرد موقعی که سیل تجریش تازه در حال شکل گیری بود بر اساس تجربیات و تخصصی که داشت فهمیده بود و به کارگرانی که در آن محوطه کار می کردند هشدار داد که دارد سیل می آید اما هیچکس حرفش را باور نکرد. خدا رحمتش کند
تگرگ شدید در منطقه ارتفاعات تجریش بارید بلافاصله آفتابی شد همه در اتفاعات ذوب شدند و سیل ان منطقه را تا حمل تخته سنگ بزرگ را با خود اورد در سال ۱۳۴۲ هم یکبار بارندگی شدید باعث طغیان نهر فیروز آباد در جنوب تهران شد که منازل مردم جوادیه را آب گرفت
بعدها، در دوران دانشگاه، پروفسور کردوانی که استادمان بود یک بار تعریف کرد موقعی که سیل تجریش تازه در حال شکل گیری بود بر اساس تجربیات و تخصصی که داشت فهمیده بود و به کارگرانی که در آن محوطه کار می کردند هشدار داد که دارد سیل می آید اما هیچکس حرفش را باور نکرد. خدا رحمتش کند