چرا عدهای از اجرای حکم قصاص آرمان خوشحال شدند؟

به گزارش «تابناک»، عبدالصمد خرمشاهی وکیل مشهور که نامش در پرونده های جنایی زیاد شنیده می شود در روزنامه اعتماد نوشت: پرونده آرمان عبدالعالی با اجرای حکم قصاص بسته شد. فقط مسالهای که در این میان ذهن مرا به خود درگیر کرده، این است که روحیه خشن و انتقامجو در بین افراد جامعه زیاد شده است تا حدی که بسیاری از مردم در جامعه بعد از اجرای حکم قصاص آرمان ابراز خوشحالی کردند.
این موضوع جالب نیست و قابل تامل است. باید ریشهیابی شود که چرا در یک جامعه برخی افراد اینقدر روحشان تمایل به خشونت دارد.
آستانه صبر و تحمل بسیاری از مردم پایین آمده است و نمیتوانند با همدیگر در یک جامعه مدارا کنند. خصیصههایی مانند بخشش، گذشت و مهربانی در میان افراد جامعه کمرنگ شده است و جای آن را خشونت و انتقام گرفته. خشونت در جامعه نیز معلول واقعیتهایی است که در آن جامعه وجود دارد. اما سوال اینجاست که چرا افراد جامعه باید تمایل به خشونت و اجرای خشونت داشته باشند.
بعد از اینکه صدور اجرای حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پروندهاش قطعی شد و او به قرنطینه برده شد، قوه قضاییه دیگر نقشی نداشت و تمام اختیار تصمیمگیری در راستای اجرای حکم و اجرا نکردن حکم به عهده اولیای دم بود. اینکه آرمان چندین بار به انفرادی منتقل میشد خودش مجازات مضاعف به حساب میآمد و فشارهای روحی زیادی در آن لحظه به او وارد میشده است.خواسته یا ناخواسته، طبیعتا شکنجه روحی به او اعمال میشده است.
حتی اگر بگوییم این موضوع به دلیل تلاش نجات جان او و ایجاد فرصت برای تصمیمگیری به اولیای دم بوده، ولی او تحت شکنجه روحی قرار میگرفته است. امیدواریم در سایر پروندههای قصاص این مساله تکرار نشود، چون تحمل آن بسیار سخت است.
قصاص باید توسط اولیای دم اجرا شود و این قانون برگرفته از مجازات فقه اسلام است اما در این میان باید فرهنگ مدارا، بخشش و گذشت در جامعه گسترش پیدا کند و این عملی نخواهد شد تا زمانی که بسیاری از معضلاتی که در جامعه وجود دارد، رفع شود. فرهنگ مردم را هم نمیتوان با خواهش و تمنا، نصیحت و موعظه درست کرد.
فرهنگ مردم نیاز به آموزش دارد و رسانهها نیز در این میان نقش اساسی را ایفا خواهند کرد. در این میان مشکلات معیشتی مردم و ناامیدی باید کمرنگ و امید به زندگی و رفاه در جامعه بیشتر شود. درست این است که فرهنگ مردم در جامعه به سمت مدارا با یکدیگر، بخشش و گذشت حرکت کند.
من بعنوان یک مادر خوشحال شدم که عدالت اجرا شد.
مادر تو از کی مادر شدی؟؟؟
وکلای آرمان به او دروغگویی یاد دادند و پرونده را از مسیر اصلی منحرف کردند
این همه نا عدالتی در حق یک خانواده مظلوم باعث خشم میشه و این طور خودش رو نشون میده
شما اول از مردمی که خوشحال تصور کردید سوال می کردید بعد اظهار نظر می فرمودید به نظر میاد حق الوکاله شما کم شده ....
یکم فکر کنم ببینم کوبیدن سر دختر به میله تخت و بعدش کوبیدن میله بادفیکس تو سر و بعدش سر به نیست کردن جسد و انداختنش تو سطل آشغال خشنه یا اجرای قانون..
شق جزایش مرگ هست .اعدام حقش بود
حتی فقط طلاق میداد
ادم از اجرای عدالت خوشحال میشه نه از خشونت
این به اصطلاح روشن فکرهای ب دوران رسبده هیچ وقت در چنین موقعیتی نبوده اند که درک کنند تجاوز و قتل فرزند یعنی چی
برادر چرا وقتی آن دختر پولدار فردی را زیر گرفت و با وقاحت گفت دیه اش را می دهم اینطور جبهه نگرفتید که روحیه بورژوازی و ارباب و رعیتی در جامعه بوجود آمده؟
این پسر و خانواده اش تا روز آخر به پولشان تکیه کردند و از سلبریتی و رسانه همه را به کار گرفتن برای ساخت چهره مظلوم از فرزندشان
حالا چه شده جامعه ای را که می خواهد جلوی این طبقه جدید پر ادعایی که همه را به هیچ می انگارند گرفته شود اینگونه بی محابا شماتت می کنید
بعدشم اشاره ای یه دروغ پردازی و سناریو سازی توسط وکلا و پس گیری اعترافات هم نکردند این آقای وکیل ! جالبه چطور شما وکلا یاد بچه به قول
خودتون دادید که حرفاشو عوض کنه و دروغ
بگه؟؟
ضمنا من یه موضوع رو تازه فهمیدم این که جسد رو که میبره از چمدون درش میاره چمدون رو بر میگردونه خسیس ...چه بسا اگر چمدون اونجا می بود جسد سریع پیدا میشد چطور دلت اومد باهاش مثل یه آشغال رفتار کنی بعد جناب خرمشاهی میشینه از خشونت میگه
یاد بگیر تو حوزه فهم و درک خودت صحبت کن. بگو قانون فلانه قانون بهمانه. در و گوهر نریز دیگه
دیگه برای خانواده غزاله جایی برای بخشش نمونده بود؛ اونا حاضر بودن فقط حقیقت رو بشنوند و بدونن چه بلایی سر جنازه دخترشون امده؛ اما کسانی که دنبال رضایت گرفتن بودند این کمترین حق رو هم برای مادر دختر قائل نبودند! مسئول این چندبار پای چوبه دار رفتن و برگشتن هم قوه قضائیه بود که اکثر پرونده های قضایی رو جوری کش میده که مردم از رسیدن به عدالت ناامید میشن
آیا موکل شما این خصوصیاتی که فرموده اید را داشت؟؟؟؟؟






