بازدید 17011
۹
مرور روزنامه‌های چهارشنبه هفتم مهرماه

اتحادیه اروپا یا اتحادیه مافیا؟!/ چند نکته درباره صادرات نفت به چین/لزوم خروج برجام از بلاتکلیفی

حسن روحانی دولت در سایه تشکیل می‌دهد؟ واکسن نزن ها؛ پرهیاهو، کم طرفدار، سایه پاییز خشک و کم باران بر کشور، نمره رسانه‌ها در کرونا، بهبود رابطه با عربستان، تصمیمی فراتر از دولت، سخنان عجیب پناهیان درباره کرونا، «وقت کشی در مذاکرات» به زیان ایران است؛ نه غرب، رافائل گروسی و حقیقت توافق، واکنش رسمی ایران به اظهارات رئیس جمهور آذربایجان و ماجرای زیرزمین ساختمان بورس، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شد.
کد خبر: ۱۰۷۹۰۵۸
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۸ 29 September 2021

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز چهارشنبه هفتم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که شمارش معکوس برای مالیات‌ستانی از ۲۱ میلیون خانه، آینده شاخص قیمت‌ها در نیمه دوم ۱۴۰۰، واکنش رئیس سازمان انرژی اتمی به گزارش گروسی و صدور رأی دیوان بین‌المللی داوری در بخش نخست پرونده کرسنت، از مواردی است که در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


لزوم خروج برجام از بلاتکلیفی


جلال خوش‌چهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان لزوم خروج برجام از بلاتکلیفی نوشت: چنین به نظر می‌رسد که یک هفته حضور فعال دیپلماتیک ایران در مقر سازمان ملل متحد نتوانسته اوضاع را به گونه‌ای مهندسی کند که موضوع هسته‌ای این کشور از زیر تیغ خارج شود. برجام یکی از چند موضوع اصلی مورد توجه سران کشور‌های حاضر در نیویورک بود. پیش‌بینی می‌شد که ممکن است در میانه رایزنی‌های دیپلماتیک، تغییری در وضع انجمادی آن حاصل شود، ولی چنین نشد و بلکه فضای عمومی دراین‌باره متشنج‌تر از گذشته بروز کرده است.


اگرچه همه طرف‌ها همچنان خود را علاقه‌مند به بازگشت به برجام نشان می‌دهند، اما صحنه به گونه‌ای است که هنوز هیچ یک از آنان، نقشه راه روشن و قابل قبول نزد همگان برای بازگشت به ماه عسل توافق در سال ۲۰۱۵ در اختیار ندارند. تهران به همان اندازه بر شروط خود برای بازگشت به تعهدات برجامی اصرار دارد که تروئیکای اروپایی و ایالات متحده بر گسترده شدن دامنه توافق‌های آینده تاکید دارند.


بلاتکلیفی کسالت‌بار برجام، بازتاب فرساینده خود را در مواضع اخیر گفتگو کنندگان برجامی نشان می‌دهد. حالا این سخن که توافقی متفاوت از برجام لازم است، لقلقه زبان‌ها شده و فرصتی را فراهم کرده که مخالفان برجام از جمله اسرائیل بنا به سیاست‌های راهبردی خود مدام از آن سخن به میان آورند.


ادامه وضع کنونی و خطر بازگشت ناپذیر شدن به برجام، خطر بالقوه، اما نزدیکی است که می‌تواند منافع همه طرف‌ها را در بروز بی‌ثباتی‌های ناشی از آن در منطقه و به تبع آن جامعه جهانی درگیر کند. از این‌رو لازم است به تصمیم سازی‌ها برای توافق سازنده سرعت داد. خروج از چارچوب برجام و پذیرفتن برگشت‌ناپذیری به آن، یعنی قبول ورود به عرصه‌ای با چشم‌انداز مبهم که برای همگان تهدید‌آفرین خواهد بود.


شش دور گفت‌گو‌های برجامی در وین، امید‌ها به شکل‌گیری اراده فراگیر برای احیای برجام را قوت بخشید، اما توقف مدت‌دار آن در ایستگاه ششم و فقدان راه حل میانه‌ای که بتواند رضایت همه طرف‌ها را شامل شده و به برون رفت از این وضع بینجامد، سرانجام همان خواهد شد که نخست وزیر اسرائیل در مقر سازمان ملل متحد با امیدواری از آن سخن گفت.


تهران و واشنگتن لازم است فارغ ازنمایش‌های دیپلماتیک، به راستی دیپلماسی فعال را در کاستن از تنش‌ها در روابط خود به‌کار گرفته و ابتکارعمل را در اختیار ماجراجویانی قرار ندهند که تنها در اوضاع آشفته قادر به حیات هستند. تحرک فعال اسرائیل و دیگر شریکان آن در کنار مرز‌های ایران و تغییرات تازه در جغرافیای سیاسی غرب آسیا و منطقه قفقاز به مثابه بستری است که در صورت شکست برجام، برای ایجاد بی‌ثباتی‌های آینده شکل گرفته است.


زمان همچنان متغیر اصلی در تلاش برای احیای برجام است. دستگاه دیپلماسی کشور لازم است با واقع بینی آنچه پیش روست، ایده روشنی را برای مدیریت اوضاع داشته باشد. استمرار بلاتکلیفی، هدر رفت فرصت‌هایی است که بهره آن نصیب دیگرانی می‌شود که از حالا تدارک آن را آغاز کرده‌اند.
یک هفته حضور فعال دیپلماتیک ایران در مجمع سالانه سران کشور‌های عضو سازمان ملل متحد، نصیب چندانی برای تهران در برون رفت از حلقه تنگ فشار‌ها نداشت. دلیل آن همانا فقدان ایده قدرتمندی است که از یک‌سو حافظ منافع ایران باشد و از سوی دیگر به تنش‌زدایی در سیاست خارجی بینجامد.

 

اتحادیه اروپا یا اتحادیه مافیا؟!


حنیف غفاری دکترای روابط بین‌الملل طی یادداشتی با عنوان اتحادیه اروپا یا اتحادیه مافیا؟! در وطن امروز نوشت: آنچه این روز‌ها در آشیانه استقلال‌طلبان کاتالونیا در اسپانیا می‌گذرد، ذهن بسیاری از تحلیلگران حوزه اروپا و روابط بین‌الملل را به خود مشغول کرده است. صورت مساله این است که «کارلس پوجدمون» رئیس پیشین دولت خودگردان کاتالونیا اخیرا در ایتالیا بازداشت شد. پوجدمون سال ۲۰۱۷ استقلال کاتالونیا را اعلام کرد و به دلیل تحت تعقیب قرار گرفتن توسط قوه قضائیه اسپانیا به بلژیک گریخت. او نماینده پارلمان اروپاست، اما مصونیت وی توسط پارلمان اروپا لغو شده است! فراتر از آن، دستگیری پوجدمون در حالی صورت گرفته است که مذاکرات میان دولت مادرید و جدایی‌طلبان کاتالونیا بر سر نقاط اختلافی ادامه داشت. پوجدمون ۴ سال پیش پس از یک همه‌پرسی برای استقلال کاتالونیا، از دست قوه قضائیه اسپانیا به بلژیک گریخت و ۴ سال در بلژیک زندگی کرده است. او به عنوان عضو پارلمان اروپا از مصونیت برخوردار بود که با تصمیم پارلمان، مصونیتش در ماه مارس سال جاری لغو شد. اسپانیا سال‌هاست برای استرداد او تلاش می‌کند. اصلی‌ترین جرم (!) پوجدمون این است که سال ۲۰۱۷ میلادی، همه‌پرسی استقلال کاتالونیا از اسپانیا را برگزار کرد. در این همه‌پرسی غیررسمی، اکثر ساکنان این منطقه بر جدایی از اسپانیا و تبدیل شدن به کشوری مستقل با مرکزیت بارسلون تاکید کردند.


ماجرا به اندازه‌ای واضح است که نیازی به تفسیر ندارد! دولت اسپانیا و پارلمان اروپا در یک زد و بند آشکار و در بحبوحه مذاکرات با استقلال طلبان کاتالونیا، رهبر سابق این منطقه (پوجدمون) را دستگیر کردند تا بدترین هشدار ممکن را به ۸ میلیون ساکن این منطقه مخابره کنند! سران اروپا در حالی که همواره بر دموکراسی، رعایت حقوق اساسی دیگران و توجه به پرستیژ اروپای واحد در نظام بین‌الملل تاکید دارند، اکنون مذاکره با رهبران یک منطقه استقلال‌طلب در اسپانیا را با چاشنی آدم‌ربایی رسمی و دستگیری رهبر سابق این منطقه توأم کرده‌اند. هدف از این اقدام، ارسال سیگنالی هشدار‌آمیز برای سران کاتالونیاست. هدف‌گذاری دولت مادرید این است که کاتالان‌ها ضمن عقب‌نشینی از مساله برگزاری همه‌پرسی رسمی، بیشترین امتیازات ممکن را به دولت اسپانیا دهند و کمترین مطالبات را از مادرید و اتحادیه اروپایی داشته باشند.


جهت درک پایبند نبودن حداقلی سران اتحادیه اروپایی به قواعد اولیه مذاکره و دموکراسی، بهتر است روی برگزاری همه‌پرسی پیمان لیسبون در ایرلند متمرکز شویم. این همه‌پرسی سال ۲۰۰۸ میلادی صورت گرفت. جمهوری ایرلند تنها کشور از میان ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپایی بود که پیمان لیسبون را به همه‌پرسی عمومی گذاشت. ابهامات ذاتی پیمان لیسبون و لحاظ نکردن نقش کشور‌های کوچک‌تر اروپایی در بسیاری از تصمیم‌سازی‌های کلان این مجموعه، سبب شد ایرلندی‌ها در این همه‌پرسی به آن رای منفی دهند. قاعدتا با رای منفی ایرلندی‌ها، پرونده پیمان لیسبون باید کاملا بسته می‌شد، اما این اتفاق رخ نداد! سران اتحادیه اروپایی به ایرلند هشدار دادند مخالفت با پیمان لیسبون برای دوبلین (پایتخت ایرلند) گران تمام می‌شود! آن‌ها درصدد مخابره این هشدار به ایرلندی‌ها برآمدند که پیمان لیسبون ناظر بر کارآمد کردن و موثرتر کردن تصمیم‌گیری کشور‌های عضو بوده و رد کردن آن می‌تواند به انزوای تجاری و اقتصادی ایرلند ختم شود! به عبارت بهتر، سران اتحادیه اروپایی به ایرلندی‌ها هشدار دادند تصمیم خود را در مخالفت با پیمان لیسبون تغییر دهند، زیرا در غیر این صورت، با عواقب و تبعاتی سخت، دست و پنجه نرم خواهند کرد. حتی کار به جایی رسید که برخی کشور‌های عضو اتحادیه اروپایی از جمله آلمان و فرانسه، پس از مخالفت دوبلین با پیمان لیسبون، بسیاری از مراودات تجاری خود با ایرلند را لغو کردند.


در نتیجه این فشارها، سران اتحادیه اروپایی، دولت ایرلند را وادار به برگزاری همه‌پرسی دومی در سال ۲۰۰۹ (یک سال پس از برگزاری همه‌پرسی اول) کردند. در این همه‌پرسی، ایرلندی‌ها جهت گریز از فشار‌های سخت اروپاییان پرادعا، ناچار شدند این بار به پیمان لیسبون رای مثبت دهند.


در دیگر کشور‌های اروپایی نیز پیمان لیسبون نه از طریق همه‌پرسی عمومی، بلکه از طریق دولت‌ها و پارلمان‌ها به تصویب رسید تا مزاحمتی برای اجرایی شدن این تصمیم جمعی سیاستمداران ارشد اروپایی ایجاد نشود!
میان آنچه در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی بر سر تصویب مضحک پیمان لیسبون گذشت و دستگیری یکی از رهبران استقلال‌طلب کاتالونیا در بحبوحه مذاکرات اسپانیا و استقلال‌طلبان کاتالونیا در سال ۲۰۲۱ میلادی، ارتباطی مستقیم و عمیق وجود دارد. این همان چهره بدون رتوش اتحادیه اروپایی است؛ مجموعه‌ای که مخالفت افکار عمومی با هر گونه تصمیم سران آن، برای شهروندان کشور‌های عضو بسیار پرهزینه، سخت و طاقت‌فرسا خواهد بود. در این میان، محافظه‌کاران تا سوسیال- دموکرات‌هایی که طی ۳ دهه اخیر تسلط خود بر اتحادیه اروپایی را بسط داده‌اند، کمترین تعهدی نسبت به استقلال شهروندان اروپایی و اقناع آن‌ها نسبت به تصمیمات جمعی خود نداشته و ندارند. حال نسبت اروپاییان با ملت‌ها و کشور‌های خارج از محدوده قاره سبز، کاملا مشخص است!

 

چند نکته درباره صادرات نفت به چین

سید حمید حسینی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان چند نکته درباره صادرات نفت به چین نوشت: به تازگی آماری از میزان صادرات نفت ایران به چین منتشر شده که نشان‌دهنده کاهش مبادلات انرژی میان تهران و پکن است. در وهله اول، مشخص نیست استناد گزارش اتاق بازرگانی تهران از میزان فروش نفت ایران به چین از چه منبعی استخراج شده زیرا گمرک ایران و وزارت نفت در این زمینه آماری منتشر نکرده‌اند و صددرصد نمی‌توان به این آمار اعتماد داشت. اما با روی کار آمدن جو بایدن و حذف دونالد ترامپ از صحنه سیاست امریکا بحثی که مطرح شد این بود که به احتمال زیاد دموکرات‌ها به برجام بازخواهند گشت و برخی از کشور‌ها جرات آن را پیدا کردند تا معاملات خود را با ایران افزایش دهند و خرید نفت رشد پیدا کرد؛ به گونه‌ای که سال گذشته رکورد‌های ۹۰۰ هزار تا ۱ میلیون بشکه را هم تجربه کردیم. اما امسال چند اتفاق رخ داده است که بخشی از آن مربوط به چین است. این کشور تعداد زیادی پالایشگاه کوچک دارد که از سال گذشته به آن‌ها مجوز واردات داده شده است، این پالایشگاه‌ها هیچ‌وقت نگران تحریم‌های امریکا نبودند و تنها شرکت‌های بزرگ و بین‌المللی چین این نگرانی را داشتند و هیچ‌گاه خریدار نفت ایران نبودند، اما قانونی به تصویب رسید که برای نفت خامی که مخلوط با قیر و... است تعرفه گمرکی لحاظ شود که این امر برای واردات اقتصادی نبود و این پالایشگاه‌ها سهمیه واردات‌شان کاهش یافت؛ لذا بر این مبنا ممکن است که آمار صادرات ایران به چین افت کرده باشد؛ ضمن آنکه باید توجه داشت کشور چین همواره پایبند مقررات بین‌المللی بوده هر چند در شرایطی و آن‌هم به ندرت ممکن است از این قضیه چشم‌پوشی کند. اما این‌گونه نیست که حاضر باشد به دلیل رابطه با ایران تجارت بسیار بزرگش با امریکا را از دست بدهد.

 

براساس آمارها، ایران سال گذشته ۱۰۰ میلیون بشکه نفت صادر کرده است یعنی روزانه حدود ۳۰۰ هزار بشکه و امسال هم با توجه به آمار اوپک میزان صادرات در همین محدوده است و بخشی هم ممکن است در حال حاضر درون مخازن باشد که اغلب کشور‌های جنوب شرق آسیا به غیر از چین، این نفت را از ما خریداری کرده‌اند و با توجه به افزایش قیمت‌ها و حرکت به سمت فصل سرما و برنامه‌های دولت جهت توسعه و تهاتر ممکن است بتوانیم در ماه‌های آینده با یکدست شدن حاکمیت بهتر از گذشته عمل کنیم. امسال فرصتی است که ما با حل مساله تحریم‌ها و حضور در بازار‌های جهانی نفت میزان فروش را افزایش دهیم البته در سه ماه باقیمانده از سال میلادی پیش‌بینی می‌شود مصرف بازار‌های جهانی، حدود ۵ میلیون بشکه افزایش پیدا کند و کشور‌های عضو اوپک نیز ماهانه ۴۰۰ هزار بشکه به تولیدات‌شان اضافه کنند لذا اگر قرار است توافقی صورت گیرد بهتر است هرچه زودتر این توافق انجام شود و تا به فصل بهار و تابستان نزدیک نشده‌ایم بازگشت‌مان به بازار جهانی نفت سریع‌تر صورت گیرد.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۹
والا وقتی وطن امروز، در فقدان حقوق بشر در اروپا مرثیه سرایی می کند، ادم یقیین حاصل می کند که همه چی جای خودش است
خیالتان تا چهار سال آینده راحت: نه توافقی صورت می پذیرد ، نه گشایشی بوجود می آید ، نه صادرات نفتی انجام میشود و نه تورمی کاهش!

فقط منتظر دلار 50 تومنی ، جابجایی های تعجب آور و حرفهای عجیب باشید و بس!
تنها راه مذاکره مستقیم با امریکاست وگرنه بقیه همش حرف وسره کاریه ؟
پاسخ ها
غلامحسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۷
حتماً باید چند کشور دیگر هم سر میز مذاکره با آمریکا باشند که هرگاه منافعشان به خطر افتاد سنگ اندازی کنند هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد
مافیای اروپا از مافیای دارو و خودرو و فوتبال و اقتصاد در ایران خطرناکتر نیست
موضوع بلاتکلیفی نیست بلکه مسئولان ما آچمز شدند و اگر خیالشان بابت نارضایتی مردم از شرایط تحریم راحت باشه تا قیامت به میز مذاکره برنمی گردند چون مشابه آن را در مورد اف ای تی اف شاهدیم.
انقدر که کیهان و وطن امروز از بروز وقفه در تامین سوخت در جایگاه های انگلیس گزارش داده اند .

ایکاش کمی هم از ناتوانی بازنشستگان تامین اجتماعی و کارگران و اکثریت

مردم خودمان که حتی دیگر ، قادر به خرید شیر و ماست و سبزی و تخم مرغ و مرغ هم نیستند می نوشت !!!!!
کیهان باطله خریداریم
اگر مانخواهیم دولت درسایه روحانی بی کفایت نباشد کی روباید ببینیم
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل