حجتالاسلام محمدحسن رحیمیان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید گفت : آقای هاشمی رفسنجانی در یک جلسهای بعد از انتخابات با من صحبت میکرد، تاکید داشت که قطعا نظام اسلامی بدون ولایت فقیه امکان بقا ندارد. آقای هاشمی رفسنجانی با تاکید بر این جمله میگفت که من میدانم، تو هم میدانی و دیگران هم میدانند که برای مقام معظم رهبری، بدیلی وجود ندارد.
به گزارش خبرآنلاین دیگر گفته های رحیمیان با روزنامه جام جم چنین است:
• تا جایی که من اطلاع دارم جریانهای سازمان یافتهای پیرامون برخی از کاندیداها را احاطه کردند و آنها را در تسخیر خودشان قرار دادند. این جریانات از یک سو سعی کردند بعضی کاندیداها را در چنگ خود بگیرند و با القائات و اطلاعات غلط خود، آنها را در موضع غلطی که اتخاذ کرده بودند به جلو هدایت کنند.
• یک جریان لایه به لایهای که در انتها به سازمانهای جاسوسی کشورهای غربی وصل بود پیرامون اینها را گرفت و با القائات و ذهنیتهایی که به آنها داد، آنها را در خط تقابل، سماجت و لجاجت مقابل قانون قرار دادند و زمینه و فضا را برای بروز فتنه فراهم کردند.
• باز اینجا میخواهم تاکید کنم اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد مربوط به توده میلیونی مردم نبود. حتی در آن اجتماع اولی که بعد از انتخابات انجام شد و جمعیت زیادی به دعوت آقایان به خیابان آمدند، من اشخاص فراوانی را میشناسم که بعد از آن راهپیمایی آرام به دنبال کار خودشان رفتند و چند روز بعد هم اصلا به طور کلی از آن خط منقطع شدند.
• البته آن جریان لایه به لایهای که اشاره کردم این آقایان را تحت تاثیر خود قرار دادند و طبعا فضایی را به وجود آوردند که حتی تلاش دوستان اهل صلاح این آقایان برای خروج آنها از این ورطه بینتیجه بود. علت این مساله هم این بود که این آقایان شکستخورده بودند و این شکستخوردگی آنها زمینهای شد تا حرفهای آنطرفیها بهتر در آنها اثر کند و تبدیل به محوری برای توطئه دشمنان شوند.
• من مکررا از این آقایانی که الان دشمن به آنها دل بسته است و سعی میکند از آنها علیه نظام استفاده کند، شنیدهام که ما از نظر مصداق، هرگز کسی را در جهان اسلام شایستهتر از مقام معظم رهبری نداشته و نداریم. همه اینها این اعتراف را داشتهاند.
• اگر قرار بود که مثلا نظام در روز اول به این نتیجه برسد که فلانی در حال خیانت است و بلافاصله بزند و بکوبد و دستگیر کند، این امکان وجود داشت که ابهاماتی که برای بسیاری از آحاد جامعه وجود داشت افزایش پیدا کند و برای خیلیها منشاء ضلالت و گمراهی شود.
• مشابه چنین رفتاری را از سوی امام (ره) شاهد بودیم و دیدیم که ایشان در ارتباط با بنیصدر و برخی لیبرالها تا کجا مدارا کرد. مشخصا درخصوص بنیصدر که با آرای مردم انتخاب شده بود، امام تا جایی مدارا کرد که حتی برخی نخبگان آن زمان که الان تقریبا جزو شخصیتهای درجه اول نظام هستند نسبت به حلم و بردباری امام در قبال آن قضایا گلایهمند بودند.
• مشابه چنین مسائلی را ما در دوره اصلاحات داشتیم و شاهد بودیم که مثلا از سروش بت ساخته بودند و یا اگر کدیور سرفهای میکرد، تیتر اول روزنامههای زنجیرهای میشد. آنها با بزرگنمایی این افراد، فضای جامعه را بهگونهای طراحی کرده بودند که کسی جرأت دعوت از اشخاصی چون آقای مصباح یزدی نداشت.
• بعضی از همین آقایان زمانی به رهبر معظم انقلاب گلایه داشتند که مثلا شما تبعیض قائل میشوید و از آن طرف حمایت میکنید. رهبر معظم انقلاب قریب به این مضمون را فرموده بودند که این چه حرفی است شما میزنید، برای رهبری که به منزله پدر آحاد جامعه و تمامی جریانهای فکری است هیچ تفاوتی میان این طرف و آن طرف وجود ندارد.
• ایشان باز هم قریب به این مضمون فرموده بودند که ما فقط یک چیز از شما میخواهیم و آن این که شما حساب خودتان را از آمریکا، اسرائیل و آن جریانی که شما را در جبهه خودش گرفته است جدا کنید.