دخترم دختر نيکو سيرم
قوّت قلبم و نور بصرم
دختر اي جان پدر، سرو روان
همعنان باد تو را، بخت جوان
اي گل گلشن اقبال و صفا
اي همه عاطفه و مهر و وفا
در ادب کوش و فضيلت جو باش
راستي پيشه کن و خوش خو باش
لطف حق باد تو را روز افزون
پا منه از ره عفت بيرون
اي همه حُسن و جمال و فر و هوش
روي چون ماه ز اغيار بپوش
راه شيطان لعين هيچ مپو
نزد بيگانه سخن، نرم مگو
جلوه در کوچه و بازار مکن
فتنه سان خلق، گرفتار مکن
تا تواني ز خَسان، پنهان باش
ادب آموزِ به فرزندان باش
زيور زن نه برليان و طلاست
زيورش عفت و آزرم و حياست
شوهر خويش گرامي ميدار
خاطرش خواه و عزيزش بشمار
بانوان راست به حق، اجر جهاد
گر نمايند دل شوهر شاد
خدمت مام به نيکویي کن
زو پذيرایي و دلجویي کن
مام را حرمت بسيار بود
قلبش از عاطفه سرشار بود
حقّ مادر نتوان کرد ادا
که بود شعبهاي از حقّ خدا
مادران راست بس اين قدر و مقام
که بهشت است به زير اقدام
پيش از اسلام زنان خوار بُدند
سخت، محروم و گرفتار بُدند
زندگيشان نه چو يک انسان بود
که کم از زندگي حيوان بود
همه در قيد اسارت بودند
مانده در تيه جهالت بودند
بهر شوهر نه چو همسر بودند
بلکه چون کلفت و کمتر بودند
دختران را پدران بي باک
مي نمودند نهان در دل خاک
پور خطّاب در آن دوره دور
کرد شش دختر خود زنده به گور
نور اسلام چو شد عالمتاب
کرد بيدار، زنان را از خواب
صبح کردند در آفاق جديد
با حقوقي که بر آن نيست مزيد
يافت زن از برکات اسلام
حرمت و حشمت و اعزاز تمام
احمد آن شمع سبل ختم رسل
مقتداي همگان هادي کلّ
بهر زن عزت و اکرام آورد
مژدهها دادش و پيغام آورد
کرد اعلام که زن انسان است
گوهرش گوهر عاليشان است
اي بسا زن که ز مليونها مرد
گشت در معرفت و بينش فرد
دارم اميد ز حيّ سبحان
گوي سبقت بربایي ز اقران
خواهي ار فوز به جنات و قصور
در عبادت منما هيچ قصور
پدرت را ز وفا ياد نما
روحش از خير و دعا شاد نما
چنگ بر حبّ پيمبر زن و آل
که فلاح است و نجات از اهوال
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آبت الله العظمی صافی گلپایگانی