
مصاحبه با دکتر علیرضا نوین، با سابقه آشنایی با رئیسجمهور از دوران جنگ تا امروز، نگاهی از درون به چالشها و شرایط پیشروی دولت و مجلس دارد.
به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، علیرضا نوین، دارای سوابقی شبیه به رفیق صمیمیاش، یعنی محمدباقر قالیباف است؛ از سپاه تا شهرداری و حالا در مجلس. و البته در حاشیه مصاحبه هم از او یاد میکند که در جنگ ۱۲روزه، بیآنکه چیزی رسانهای شود، حضور میدانی اثرگذاری داشت.
مصاحبه با دکتر علیرضا نوین، نماینده تبریز و عضو کمیسیون عمران را درباره دولت، مجلس، دریاچه ارومیه و موضوعات دیگر مرور میکنیم؛
آقای دکتر، همشهری رئیسجمهور بودن و اینکه همکار خودتان که با هم وارد مجلس شدید، به ریاست جمهوری رسید، چه حسی دارد و چه شرایطی را رقم زده است؟ احیاناً چه انتظاراتی ایجاد میکند؟
دکتر مسعود پزشکیان به هر حال در دوره چهارم نمایندگی تبریز بود که بنده نیز مسئولیتهایی در آن دوران داشتم، از جمله هشت سال شهردار تبریز بودم و در خدمت ایشان بودیم. ایشان را ما از دوران جنگ، از دوران وزارت و نیز از دورانی که رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودند، میشناسیم. شناخت من از همان موقع تا به امروز ادامه دارد. اگر بخواهم از روحیات ایشان بگویم، باید از اخلاص و صداقتشان به نیکی یاد کنم که همچنان با همان عیار بالا پابرجا است.
البته خوب، ایشان در مرحله اجرایی آن زمان رد صلاحیت شدند. بنده نیز در هیئت نظارت رد صلاحیت شدم. شاید مواردی که مطرح میشد و اعتراضی که ایشان کردند و اعتراضی که بنده نیز داشتم، به هر حال در عملکرد همه ما مواردی است که باید روشن و تبیین بشود. ..به نظر من اگر آن روحیه عصبانیت در ایشان نباشد، بهتر است.
یعنی ایشان عصبانی هستند؟
بله. در آن ایام مثلاً یادم هست که میگفتیم اعتراض کنید.ایشان گفتند من اعتراض نمی کنم.
یا به خدمتتان عرض کنم که در دوره جدید، به ایشان گفتم: واقعاً فکر میکنید تایید صلاحیت میشوید و رئیسجمهور میشوید؟ ایشان گفتند: نه، من که میدانم رد صلاحیت میشوم، ولی آمدیم تا بالاخره در بحث انتخابات، حضور مردم را بالا ببریم.
آخرین بار هنگامی که از گیت میخواست بیرون برود، حضوری با او صحبت کردم – گفت که دعوت کردند برویم ببینیم چیست. که نهایتا تایید شد. خوشحال کننده بود. به نظر من روحیات ایشان الحمدلله تغییرات زیادی نکرده است. آنچه هم که امروز پیشرو دارند، انباشت مسائل و مشکلاتی است که از دهههای قبل جمع شده. که البته حالا به این موضوع وارد بشویم، حرف و بحثهایی هم داریم که باید مطرح بکنیم.
در حوزه تیمی که آقای دکتر پزشکیان به کار گرفتند، فکر میکنید شما به عنوان یک نماینده مجلس، آیا آن تیم همراستا با منویات ایشان و ایدههایی که داشتند بوده است؟ هم، تیمی که از جریان اصلاحطلب برداشتند، هم تیمی که از رقبا انتخاب کردند و وارد فاز اجرا شدند، احساس میشود هر دو جریان هنوز به طور کامل دل به مرام آقای دکتر ندادهاند. تحلیل شما چیست؟
ایشان به هر حال یک شعار انتخابی داشتند: وفاق و همدلی. در تفاسیر مختلف از این دو کلمه، ایشان باید از همه جناحها و تفکرات بهره ببرد. موضوع دیگر این بود که ایشان بین خود و ملت، یک مرامی را امضا کرده، قولهایی داده و به آن قولها باید عمل بکند. آنچه که من به یقین میتوانم بگویم این است که همه کابینه، کاملاً و صددرصد نظر خود ایشان نبوده و نیست. امروز شش وزیر در نوبت استیضاح هستند – در واقع این شش وزیر، ۷۵ درصد همان روز اول قبل از رای اعتماد به دولت مطرح بودند. منتها آن سخنرانی و دقایق آخر آقای دکتر شرایط را مقداری عوض کرد و ایشان نوعی صحبتهایشان را پیش بردند که به هر حال حضرت آقا (رهبری) هم در جریانات امور کابینه هستند.
واقعی بود دیگر؟
بله. اما نه اینکه ریز شده باشند. رئیسجمهور ممکن است لیستی را از طریق مشاورانشان یا به طریقی دریافت کند یا ایشان نیز نگاهی به آن بکند. بعداً حضرت آقا توضیح دادند که اینگونه نیست و ممکن است یکی دو باشند و در همین حد.
من فکر میکنم آقای دکتر پزشکیان با شعار وفاق و اتکایش به برنامه هفتم، الان در شرایط خاصی قرار دارند. انصافاً هم اگر برنامه هفتم توسعه و پیشرفت، هر قدر که ما جلو برویم، عملی و اجرایی شود، یقیناً بسیاری از مسائل کشور قابل حل است. تقریباً کامل است. منتها نکتهای که هست، این است که ما در شش برنامه قبلی نیز همین را شاهد بودیم و حداکثر ۲۵ درصد برنامهها اجرایی شده. البته کار بسیار خوبی بود که در برنامه آمد که هر سال در شهریورماه باید گزارش یکساله پیشرفت بدهند. این در واقع الان آزمونی بود که یک یا دو هفته پیش، دولتمردان آقای رئیسجمهور، وزرا و معاونین همه آمدند و عین دوره رای اعتماد، شروع کردند به توضیح دادن، پاسخ دادن و از خود دفاع کردند.
برجسته که نبود عمل کردها...
برجستگی برنامه هفتم چند نکته اصلی است. یکی رشد اقتصادی است. برای رشد اقتصادی هشت درصدی در دورههای قبل هم مطرح بود، الان هم مطرح است. دومین موضوع، بحث معیشت است که به هر حال معیشت مردم در اولویت است و باید یکی از بندهای مهم همین باشد که افزایش حقوق باید به تناسب افزایش تورم، یکسانسازی بشود.

بحث درمان، بحث کالاهای اساسی، بحث ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومانی بود که بر اساس آن حتی دولت آمد و مثلاً واردات را از ۱۶ میلیارد یورو به ۱۲ میلیارد یورو کاهش داد و این مورد اعتراض نمایندگان بود که آقا چه شده؟ نیاز ما کم شده؟ مصرف بهینه شده؟ موضوع چیست؟ اما واقعیتش این بود که دولت پیشبینی میکرد که عرضه حاصل، کفاف ۱۶ میلیارد را نمیدهد، همان ۱۲ میلیارد. و آمد که در واقع ۸ میلیارد آن تقریباً برای جهاد کشاورزی و ۴ میلیارد هم حدوداً برای بحث دارو و تجهیزات پزشکی باشد.
در برنامه به هر حال بحث حمایت از قشرهایی که دهکهای یک تا سه هستند، بحث کالابرگ خیلی برجسته مطرح کردند. امروز هم دعوا بر سر همین است. دولت میگوید من چهار مرحله کالابرگ دادم، اما ریالش را داده. آن اعتبار قیمت ثابتش اجرایی نشده. به هر حال میخواهم این را بگویم که برنامه هفتم، یا حالا بحث حمایت از تولیدکنندگان، بحث تسهیلگری، بحث مولدسازی، بحث حمایتهایی که از بخش خصوصی بر اساس اصل ۴۴ بشود، اینها در واقع خیلی روشن و شفاف هستند. مجلس هم الان روی این انگشت گذاشته. خیلی موارد است.
ما میدانیم دیگر، بحث حقوق فرهنگیان بالاخره از اول برنامه همین بوده. هر ماه، هر سال یک افزایشی دادیم، مخصوصاً با بحثی که چند سال پیش هم مطرح شد، رقم خیلی ناچیزی است. یا در بحث آموزش و پرورش، واقعاً ما کیفیت آموزش و پرورشمان پایین است، معدل میانگین ما زیر ۱۰ درصد در کل کشور است که قابل قبول نیست. یا مثلاً در بحث دانشگاههایمان، بحثهایی که مطرح شده، الان نزدیک – رئیسجمهور میگفت آمار گفتند نزدیک ۳۰۰۰ دانشگاه داریم – خروجی در واقع فارغالتحصیلات ما، آنچه که امروز قابل طرح است، بیشتر میبینیم که توجه به بحث ریالی و درآمدی شده.
حتی امروز در همین تبریز خود ما، استان ما نزدیک ۸۰۰۰ دانشجوی عراقی وجود دارد. خب، ما باید امروز ببینیم این مهر دانشگاه تبریز، وقتی زیر پای دانشآموختگان و دانشجویان عراقی میزنیم، ببینیم جایگاه دانشگاه تبریز حفظ کردیم یا نه. خب در برنامه هفتم این هم پیشبینی شده؛ پیشبینی اینکه دانشگاهها باید به نوعی خودکفا بشوند، برای هیئت علمیها دانشگاه بمانند. آنچه که من هم وارد شدم – تبریز به خاطر همین است – اعتبار صدساله دانشگاه تبریز را به خاطر چند صد دلار و به هر حال به خطر نیندازیم. چون دانشجوی عراقی نه فارسی یاد خواهد گرفت، نه انگلیسی توانش را دارد، نه اساتید ما عربی تدریس خواهند کرد. بنابراین نهایتاً چند ترمی میخوانند و یک مدرکی هم میگیرند و خداحافظی میکنند.
به نظر شما همان عراق بمانند و همینجوری یک پولی هم برایشان بفرستیم، برآبند و نتیجهاش بهتر نیست؟
اصلا ما برویم آنجا تدریس کنیم.
میخواهم این را عرض بکنم که آقای دکتر پزشکیان با این دو موضوع – برنامه هفتم و رفاه – در مسائلی امروز خودشان به هر حال محدودیتهایی را پیدا کردند. هم باید مردم را قانع بکنند، هم کار تحویل بدهند. حضرت آقا اخیرا برای بسیجیان عزیز فرمایشاتی داشتند، به هر حال آنجا به این نکته اشاره کردند که دولت را کمک بکنید، دولت مشکلات و سختیهایی را در کارش دارد. از روز اول که ما نماینده شدیم، مجلس انصافاً این بحث همدلی را حفظ کرد.
مجلس که همان ماههای اول آقای همتی را از وزارت اقتصاد کنار گذاشت
روزهای اول نبود. بعد از بیست و چند سال، تنها دولتی که تمام وزرایش رای آورد، دولت تا اینجا را داشته باشید.
این هم که بالاخره با بحث رهبری و صحبت های دکتر پزشکیان در این باره انجام شد...
بله، این کمکها در خیلی موارد، حساسیتهای بیرونی هم داشت. یعنی وقتی قیمتها میرفت بالا، وقتی مجلس آمد و نرخ ارز را ۲۸۰۰ تومان برای مواردی که شده بود، یکدفعه کرد ۵۴ هزار تومان، خب خیلی از نرخها عوض شد. حتی آن موقع تازه وارد بودیم. ولی دیدگاه این بود که آقا دولت درآمدش پایین است، چارهای ندارد. و به ما آقای همتی آن موقع قول داد که من با این کار دیگر بحث نرخ و تثبیت نرخ بازار و بیرون را نخواهیم داشت، نرخ همین نهایتاً و بازار مبادله اول و دوم را راه میاندازیم و قضیه تمام میشود. حالا باید از همینجا بگوییم که این افزایشها هیچوقت تثبیت نشد، به خاطر همان مافیای اقتصادی که همه چیز دست اوست. اگر دست دولت باشد، دولت میتواند جمع کند، ولی دست دولت نیست.
این مافیا کجاست دقیقا؟
ببینید، مبارزه با قاچاق یکی از بحثهایی است که ما سالانه نزدیک ۴۰ میلیارد دلار قاچاق داریم. یعنی ۴۰ میلیارد دلار. حداقل شما فرض کنید ۳۰۰ هزار اشتغال میشود ایجاد کرد و کارهای بسیار بزرگ. یعنی یک کشوری... بله، قسمت عمدهای از کارهای بزرگ را میتوانیم انجام دهیم. خوب، دولت باید الان گزارش بدهد: ۲۰ میلیون لیتر بنزین کجاست؟ ایشان خودشان مطرح می کنند اما خودشان اتفاقا باید جواب بدهد.
چرا همه مسئولین سئوال طرح می کنند و دنبال اینند که ملت پاسخ بدهد؟
به نظر من اراده نیست. یعنی اراده جمعی. البته فقط دولت نیست. ما میخواهیم بگوییم که حکمرانی یعنی قوه قضائیه، مجلس، دولت، حتی خود مردم. همین اسرافهایی که ما داریم میکنیم. همین سه برابر انرژی اروپا را ما داریم مصرف میکنیم. هدررفتی که ما در داریم... همین در واقع خودروسازهای ما که به قول همکارمان آن روز یک لغتی را مطرح کردند: "لگن"هایی که داریم به دست مردم میدهیم. و مسائل دیگر. باید همه پاسخگو باشند.
این روش خودروسازی و زیان ده بودن را عقل سلیم مگر میپذیرد که این ادامه پیدا کند؟ وقتی دارد ضرر میدهد، آن نیروها را بیاوریم و مجانی بهشان پول بدهیم که خیلی بیشتر میصرفد. یعنی کار نکنند، پولشان را بدهید.
ما این خودروسازها را در ایامی ایجاد کردیم که تا چندماه از کره جنوبی هم جلوتر بودیم، اما.... البته خودروساز که نداریم، اما با فرض همین روزی که در واقع کره جنوبی خودروسازی را شروع میکرد، ما چند ماهی جلوتر از آن بودیم. اما الان ببینید آن کجاست و ما کجا.
واقعیتش این است که ما تولیدکننده نبودیم و حمایت نکردیم. به هر حال اینها را ما الان... حالا عدد دقیقش را نمیخواهم بگویم، ولی شما حساب بکنید صد هزار نفر ما جمعیت کارگری فقط اینجا داریم. بقیه که... در خود استان ما، که استان صنعتی است و در واقع اگر بگوییم استان صنعت خودرویی استان ماست. همان موقع که قبل از انقلاب اسلامی ما ایدم داشتیم، دربند، دلو داشتیم و تراکتورسازی و خیلی جاهای بزرگی که به عنوان صنایع مادر، به هر حال مملکت روی صنایع مادرش که بتواند سرمایهگذاری بکند، هر روزش را در واقع با یک امیدی پیش میبرد. ما متأسفانه از روزی که دیگر تحریمها از سال ۹۸ زیاد شد، دیگر حتی آن خودروهای قبل ۹۸ هم نداریم. ما بعضاً خودروهایی داشتیم صادر میکردیم: .منتها شرایط اجتماعی ما، ما همیشه یک ملاحظاتی را داریم. یعنی شما الان ببینید، بحث بنزین که پیش میآید، همه دولتها میگویند چرا دوره من؟ بگذار ببینم حالا آخرش چه میشود. یک مقدار در واقع ما من میخواهم بگویم که کار اساسی را ما دنبال نمیکنیم. آخر میآییم میچسبیم به اینکه قیمت الان سهنرخی بشود. این سهنرخی خودش واقعیتش مشکلات دیگری را دارد.

برگردم به بحث در واقع خودروسازهایمان. خودروسازهای ما از این اولتیماتومهایی که آقای پزشکیان اخیراً داد، دهها بار این اولتیماتوم را گرفتند.اما اصلاح امور در این است که واقعاً ما قانون را محکم اجرا بکنیم. یعنی اگر نیروی فراجا امروز اعلام میکند من فلان خودرو را پلاک نخواهم کرد، فردا من رئیسجمهورم اگر آمدم و گفتم اشکال ندارد، محکم بایستم. اگر قانون هوای پاک را داریم، امروز ۲۱ دستگاه متعهد شدند ۲۰۰ حکم قانونی مجلس را اجرا کنند. کدام را انجام دادند؟ یقه چه کسی باید گرفت؟ ولی آنچه که امروز دولت دارد برای خودش – و دولتها دارند تصمیم میگیرند – مسکّنی بیش نیست.
آقای دکتر دریاچه ارومیه را باید برای همیشه فراموش کنیم؟
خیر. اتفاقا ما امیدواریم. چون سرچشمه آب دارد اما به دریاچه نمی رسد. صنعت فولاد و کشاورزی همه را بلعیده.
اقداماتی انجام دادیم که دست خود بشر بوده، دست خود ماها بوده که دریاچه ارومیه را خشکاندیم، امروز هم باید همه پاسخگو باشیم... بله،دقابل برگشت اسا... ما از آقای رئیسجمهور هم خواستیم. حالا اگر لازم هم شد از خلیج فارس هم باید آب بیاید، چون واقعاً یک بحث زیستمحیطی است که تا همین تهران...
امکان فنی کار را مطالعه کردید؟
بله، آن مطالعه شده. یعنی خاصیتش... قابلیت خلیج فارس... الان طرح انتقال آب از ارس را داریم. الان ۲۷ همت پول نیاز است.
دربار این موضوعات، آقای دکتر عیسی کلانتری هم باید بیایند از خودش دفاع کنند. خانم ابتکار یک نوعی میآید امروز بگویند چه کردند. همه ما مسئول بودیم؛ چه آن روزی که آن پول را میخواستیم بزنیم، چه آن روزی که آن چاهها و سدها و کشتی آنچنانی که انجام میدادیم. الان هم به نظر من با الگوی اصلاح الگوی کشت، با کنترل منابع آبی زیرزمینی، با همین ۱۴ حوزه آبریزی که سمت دریاچه ارومیه میآید، قابل حل است
بگویید که فرونشست تبریز جدی است، مثل شهرهای دیگر؟
نه. در برخی از استانها مثل اصفهان و خود تهران خیلی جدی است و آینده خطرناکی دارد. ما شرایطمان میلی متری است و به سانتی متر هم نرسیده است.
خط سفید دارید؟
من ندارم، ولی خط سفید... به معنی این که دولتیها و نمایندهها میتوانند استفاده کنند، دارند. حالا هر فرد هم علاقمند نبود که استفاده نکند، خودش می دانند.
گفتگو از؛ مهدی محمدی کلاسر