
انت روائح رند الحمی و زاد غرامی
فدای خاک در دوست باد جان گرامی
پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت
من المبلغ عنی الی سعاد سلامی
بیا به شام غریبان و آب دیده من بین
به سان باده صافی در آبگینه شامی
اذا تغرد عن ذی الاراک طائر خیر
فلا تفرد عن روضها انین حمامی
بسی نماند که روز فراق یار سر آید
رایت من هضبات الحمی قباب خیام
خوشا دمی که درآیی و گویمت به سلامت
قدمت خیر قدوم نزلت خیر مقام
بعدت منک و قد صرت ذائبا کهلال
اگر چه روی چو ماهت ندیدهام به تمامی
و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد
فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی
امید هست که زودت به بخت نیک ببینم
تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی
چو سلک در خوشاب است شعر نغز تو حافظ
که گاه لطف سبق میبرد ز نظم نظامی
ای دوست عزیز و صبور من، امروز حافظ با یک بغل امید و یک پیام دلگرمکننده به سراغت آمده. او میداند که زندگی بر تو سخت گرفته، روزهای تلخی را گذراندهای و رنجهای زیادی را به دوش کشیدهای. شاید گاهی با خودت فکر کردهای که روی خوش زندگی را هرگز نخواهی دید.
اما بشارت باد بر تو! دوران طولانی و سرد درد و غصه به زودی به سر میآید. سکوت شب به پایان میرسد و خورشید سعادت در راه است. امیدوار باش، چون نیکبختی و خوشی مثل یک مهمان عزیز که مدتها منتظرش بودی، به زودی درِ کلبه دلت را خواهد زد تا غبار غم را از خانهات بزداید و آن را با نور و گرما، روشن و باصفا کند.
حافظ در این غزل، آرزوی قلبی تو را به زیباترین شکل بیان میکند:
بیت نهم: «امیدوارم که بخت بلند یارم شود و هر چه زودتر تو را ببینم، آن هم در حالی که تو در جایگاه فرماندهی هستی و من در جایگاه فرمانبری شادمانم.»
تفسیر دوستانه: این بیت یعنی آرزوی قلبی تو این است که نیتت به بهترین شکل ممکن محقق شود و تو در آن به جایگاه قدرت و تسلط برسی. این بیت نشان میدهد که تو در این نیت باید “فرمانده” باشی، نه یک سرباز گوش به فرمان. این آرزوی حافظ برای توست که قدرت و اختیار به دست تو بیفتد.
بیت دهم: «ای حافظ، شعر پاک و خالص تو مثل گوهر و دُرّ ناب است، چرا که از نظر مقام و جایگاه، حتی از شعر نظامی (شاعر بزرگ قرن ششم) هم پیشی میگیرد.»
تفسیر دوستانه: حافظ با این بیت نمیخواهد از خودش تعریف کند؛ او دارد به تو یک نکته کلیدی میگوید: کلام تو، نیت تو، و وجود تو، اگر خالص و پاک باشد، مثل یک گوهر ناب، ارزشمند و بیهمتاست. او ارزش کار و نیت خالصانه را به تو یادآوری میکند.
میدانم که در تب و تاب رسیدن به این نیت هستی و دلت مثل سیر و سرکه میجوشد. اما حافظ میگوید نویدهای پیروزی به تو نشان داده شده است! این بیقراری و اضطراب، بیشتر از تردید و وسواس خودت سرچشمه میگیرد.
درست است که مقدمات کار هنوز صد در صد فراهم نشده، اما چرخدندههای روزگار دارند به نفع تو میچرخند و امکان به ثمر رسیدن آن در حال شکلگیری است. پس عجله نکن! غذایی که با حرارت ملایم پخته شود، خوشمزهتر و جاافتادهتر است. به این فرآیند اعتماد کن.