وقتی خانه حرف نمی‌زند/نوجوانان ایرانی با والدین خود گفت‌وگو نمی‌کنند

بیش از نیمی از نوجوانان ایرانی گفت‌وگو با والدین خود را «کم یا بسیار کم» توصیف کرده‌اند. این عدد، فقط یک آمار نیست؛ نشانه‌ یک زنگ خطر فرهنگی است.
کد خبر: ۱۳۳۵۴۴۹
| |
983 بازدید
|
۴

وقتی خانه حرف نمی‌زند/نوجوانان ایرانی با والدین خود گفت‌وگو نمی‌کنند

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک،‌ خانه، نخستین رسانه‌ای است که انسان در آن معنا را می‌آموزد. جایی که پیش از گفتن، شنیدن را یاد می‌گیرد و پیش از نوشتن، نگاه را. خانواده همیشه در طول تاریخ، سنگر آرامش و هویت بوده است، اما در عصر جدید ـ عصری که دیوارهای خانه با سیگنال‌های دیجیتال سوراخ شده‌اند ـ نقش آن به چالشی تازه کشیده شده است.

نوجوان امروز، در میانه‌ دو جهان زندگی می‌کند: جهانی درون خانه که هنوز با واژه‌هایی سنتی سخن می‌گوید، و جهانی بیرون از خانه که با تصویر، صدا، و لمسِ بی‌مرز ارتباط برقرار می‌کند. این‌دو جهان اگر به هم نپیوندند، نوجوان در هیچ‌کدامشان آرام نمی‌گیرد.

خانه اگر جای امنی برای گفت‌وگو نباشد، خیابان و شبکه‌ها جایش را می‌گیرند. نوجوان اگر نشنود، دیگران به‌جای ما با او حرف می‌زنند.

بخش نخست: زبان‌هایی که یکدیگر را نمی‌فهمند

شاید مشکل از گوش‌ها نیست، از زبان‌هاست. والدین با زبان تجربه سخن می‌گویند و نوجوان با زبان احساس. پدر از آینده می‌گوید، از اضطرابِ روزگار، از رقابت و خطر. فرزند اما در جست‌وجوی اکنون است؛ در پی درک، نه دستور.

در هر خانواده، گفت‌وگو میان نسل‌ها شبیه ترجمه است؛ ترجمه‌ی دو دنیای متفاوت از واژه‌های مشترک. یکی در جست‌وجوی امنیت است، دیگری در پی آزادی. یکی با خاطرات گذشته حرف می‌زند، دیگری با رؤیاهای فردا.

نوجوان امروز در جهانی به دنیا آمده که مرزهای آگاهی در آن شکسته است. او با یک لمس، جهانی را می‌بیند که پدر و مادرش شاید تا پنجاه‌سالگی هم ندیده بودند. همین وسعت تجربه، او را بی‌قرار می‌کند؛ گاهی درک‌ناپذیر.

اما اگر خانه، جایی برای گفت‌وگو نباشد، این آگاهی به بی‌اعتمادی بدل می‌شود. به گفته‌ی لارنس استاینبرگ در کتاب دوران طلایی نوجوانی، نوجوانی نه دوران بحران، بلکه فصل گفت‌وگوست. والدینی که گوش می‌دهند، به فرزندان خود اجازه می‌دهند تا «تفکر انتقادی» را پیش از ورود به جامعه تمرین کنند.

این تفاوت زبان، اگر به رسمیت شناخته شود، به زیبایی منجر می‌شود. خانواده‌ای که در آن گفت‌وگو وجود دارد، به نوعی «کارگاه ترجمه‌ی متقابل» بدل می‌شود؛ جایی که والدین زبان احساس را می‌آموزند و نوجوانان، زبان تجربه را.

بخش دوم: خانه‌ای که خاموش است

در پژوهشی از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور (۱۴۰۰) مشخص شد بیش از نیمی از نوجوانان ایرانی گفت‌وگو با والدین خود را «کم یا بسیار کم» توصیف کرده‌اند. این عدد، فقط یک آمار نیست؛ نشانه‌ یک زنگ خطر فرهنگی است.

علت‌هایش گوناگون‌اند:

خستگی والدین از روزمرگی‌های شغلی
اضطراب اقتصادی و معیشتی
تغییر سبک زندگی شهری
حضور پررنگ رسانه‌های شخصی و تلفن‌های هوشمند

در ظاهر، خانواده‌ها با هم‌اند، اما در باطن، هرکس در اتاق ذهن خود زندگی می‌کند. به تعبیر شری تورکل، استاد MIT، در کتاب تنهایی در کنار هم، خانواده‌ها در عصر فناوری دچار نوعی «تنهایی جمعی» شده‌اند؛ یعنی با هم زیر یک سقف‌اند، اما ذهن و دل هرکس جای دیگری است. او می‌نویسد: «فناوری ما را همیشه در دسترس کرده، اما نه همیشه در کنار هم.»

خانه‌ها روشن‌اند، اما گفت‌وگو خاموش شده است. پدر در سکوت خبرها را می‌خواند، مادر میان کار و پیام‌ها نوسان دارد، و فرزند در دنیای بی‌پایان کلیپ‌ها و چت‌ها غرق است. هیچ‌کس از دیگری نمی‌پرسد: «حالت چطور است؟» یا اگر بپرسد، پاسخ، کوتاه و بی‌احساس است.

خانه‌ای که گفت‌وگو در آن نمی‌چرخد، دیر یا زود به مکانی بی‌روح تبدیل می‌شود. سکوت، اگر طولانی شود، اعتماد را می‌خورد؛ و جایی که اعتماد از میان برود، حتی محبت هم بی‌اثر می‌شود.

بخش سوم: بازسازی پل‌های عاطفی

در روان‌شناسی معاصر، گفت‌وگو یکی از اصلی‌ترین ابزارهای ترمیم رابطه است. کارل راجرز، نظریه‌پرداز بزرگ ارتباط انسانی، بر سه ویژگی گفت‌وگوی مؤثر تأکید می‌کند: صداقت، همدلی و پذیرش بی‌قید و شرط.

در خانواده‌های امروز، گفت‌وگو زمانی معنا دارد که نوجوان احساس کند شنیده می‌شود، بی‌آن‌که قضاوت شود. نوجوان اگر بترسد که هر حرفی توبیخ می‌شود، سکوت می‌کند. سکوتی که آرام‌آرام به دیواری بلند بدل می‌شود.

اما اگر والدین با او نه به نیت نصیحت، بلکه برای شناخت حرف بزنند، دیوار فرو می‌ریزد. در حقیقت، گفت‌وگو یعنی دیدن، نه قانع‌کردن.
در پژوهش‌های اریک اریکسون نیز آمده است که بحران هویت نوجوانی تنها زمانی حل می‌شود که فرد بتواند میان «خود واقعی» و «انتظارات بیرونی» گفت‌وگویی درونی برقرار کند. خانواده، نخستین میدان این گفت‌وگوست.

در یکی از مدارس تهران، مشاور مدرسه چنین روایت می‌کند:

«وقتی والدین در جلسات فقط از نمره‌ها حرف می‌زنند، نوجوانان احساس می‌کنند ارزششان با عدد سنجیده می‌شود. ما به خانواده‌ها می‌گوییم قبل از پرسیدن “چند گرفتی؟” بپرسید “چه چیزی یاد گرفتی؟”»

این تفاوت ظریف، مرز میان قضاوت و درک است. نوجوانان نیاز دارند در خانه، نه داوری بلکه درک شوند؛ نه کنترل، بلکه همراهی را تجربه کنند.

بخش چهارم: از کنترل تا اعتماد

خانه‌های ایرانی از گذشته الگویی پدرسالار و مبتنی بر «دستور و اطاعت» داشتند. در آن فضا، «فرزند خوب» کسی بود که می‌شنید و انجام می‌داد. اما نوجوان امروز، نه در پی اطاعت، بلکه در پی مشارکت است.

به تعبیر آلبرت باندورا، انسان از راه مشاهده می‌آموزد؛ یعنی از رفتار دیگران، نه از سخنانشان. اگر می‌خواهیم نوجوانی صادق، گفت‌وگومحور و با عزت‌نفس تربیت کنیم، باید خودمان نخستین شنوندگان صادق و آرام باشیم.

در بسیاری از خانواده‌ها، نقش پدران در گفت‌وگو نادیده گرفته می‌شود. در حالی که طبق پژوهش‌های استاینبرگ (۲۰۱۴)، حضور عاطفی پدر در گفت‌وگو با فرزند رابطه‌ای مستقیم با خودپنداره و عزت‌نفس نوجوان دارد. مادران اغلب شنونده‌هایی همدل‌ترند، اما پدران می‌توانند الگوی گفت‌وگوی منطقی و اطمینان‌بخش باشند.

اعتماد، نه با دستور بلکه با ثبات و شفافیت ساخته می‌شود. وقتی نوجوان ببیند والدین در گفتار و رفتار خود صادق‌اند، مرزها را محترم می‌شمارند و اشتباه خود را می‌پذیرند، اعتماد در او ریشه می‌گیرد.

بخش پنجم: خانه به مثابه رسانه

اگر خانه را رسانه‌ای بدانیم، پیام آن «امنیت و معنا»ست. در این رسانه، هر نگاه، هر جمله و هر سکوت حامل پیامی است. در روزگاری که بیرون از خانه هزاران پیام رنگارنگ به ذهن نوجوان می‌بارد، خانه باید جایی باشد که پیامش ساده و روشن است: «ما تو را می‌فهمیم.»

اما این پیام فقط با گفت‌وگوی واقعی منتقل می‌شود. گفت‌وگو در خانه، نوعی سواد رسانه‌ای خانوادگی است. نوجوانی که شنیده می‌شود، کمتر اسیر فریب شبکه‌ها می‌شود. وقتی احساس کند در خانه‌اش مخاطب واقعی دارد، به دنبال تأیید مجازی نمی‌دود.

در این نگاه، خانواده دیگر فقط نهاد تربیتی نیست، بلکه سنگر فرهنگی در برابر هجوم معناهای جعلی است. والدینی که با فرزند خود گفت‌وگو می‌کنند، در حقیقت او را در برابر انزوای دیجیتال واکسینه می‌نمایند.

بخش ششم: خانه، پناهگاه معنا در عصر دیجیتال

در جهان امروز، نوجوانان بیشتر از هر زمان دیگری در معرض صداهای متنوع‌اند: صداهای جذاب اما گاه سردرگم‌کننده. اگر خانه صدای خود را از دست بدهد، این صداهای بی‌پایان جای آن را پر می‌کنند.

خانه باید پناهگاه گفت‌وگو بماند، نه میدان سکوت یا جدال. در خانه‌ای که گفت‌وگو زنده است، اختلاف‌ها به درک بدل می‌شوند و تفاوت‌ها به احترام.

نوجوانان، آینده را نمی‌سازند؛ آینده خودِ آن‌هایند. اگر می‌خواهیم آینده‌ای گفت‌وگومحور، اخلاقی و همدلانه داشته باشیم، باید از امروز خانه‌ها را به کارگاه گفت‌وگو بدل کنیم.

جمع‌بندی

بازتعریف نقش خانواده در عصر دیجیتال، یعنی انتقال محور تربیت از «کنترل» به «ارتباط».

در روان‌شناسی نوین، سه اصل کلیدی در خانواده‌های سالم برجسته است:

اعتماد متقابل (اعتماد به‌جای نظارت افراطی)

گفت‌وگوی دوطرفه (درک به‌جای داوری)

همراهی در تجربه‌های جدید (مشارکت به‌جای محدودسازی)

اگر خانواده بتواند این سه اصل را نهادینه کند، نه‌تنها هویت فرزند در برابر فضای مجازی مقاوم می‌شود، بلکه خود خانواده نیز به نهادی یادگیرنده و پویا بدل خواهد شد.
خانواده در عصر دیجیتال، بیش از هر زمان دیگری نیاز به بازتعریف دارد. نه بازگشت به گذشته، بلکه بازسازی آینده‌ای مبتنی بر گفت‌وگو و فهم متقابل.

خانه اگر دوباره به «پناهگاه گفت‌وگو» بدل شود، نوجوان ایرانی نه منزوی می‌شود، نه بی‌ریشه؛ بلکه به انسانی تبدیل می‌شود که میان دو جهانِ سنت و فناوری، پلی از معنا می‌سازد.

مهرداد شفق کارشناس فرهنگ و رسانه

منابع و مآخذ

استاینبرگ، لارنس. دوران طلایی نوجوانی: شناخت علمی سال‌های شکل‌گیری هویت. ترجمه‌ی محمد پارسا. تهران: نشر دانژه، ۱۳۹۹.
نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور. گزارش ملی بررسی وضعیت ارتباطات خانوادگی نوجوانان ایران. تهران: معاونت فرهنگی، ۱۴۰۰.
راجرز، کارل. روان‌درمانی مراجع‌محور (انسان در جست‌وجوی خویش). ترجمه‌ی مهدی قره‌داغی. تهران: انتشارات رشد، ۱۳۹۵.
اریکسون، اریک. هویت و چرخه زندگی. ترجمه‌ فرخنده مفیدی. تهران: انتشارات نی، ۱۳۹۲.
باندورا، آلبرت. نظریه یادگیری اجتماعی. ترجمه‌ علی‌اکبر سیف. تهران: انتشارات دوران، ۱۳۹۷.
تورکل، شری. تنهایی در کنار هم: چرا از فناوری بیشتر و از یکدیگر کمتر انتظار داریم. ترجمه‌ی حمیدرضا صدیقی. تهران: نشر کرگدن، ۱۳۹۸.
موسوی، علی‌اکبر و همکاران. پژوهش در الگوی ارتباط مؤثر خانواده‌های شهری ایران. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۴۰۱.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
مقاله خوبی بود اما موضوعی هست که باید خدمتان عرض کنم آیا این گوشی های هوشمند فقط در ایران هست خیر در تمام دنیا هست ایا تمام دنیا با این معضل مشکل دارند خیرندارند چرا چون فرهنگ سازی شده اعراب 100 سال پیش وقتی که شتر را گرفتند وگفتند سوار بنز شو قبل از اون فرهنگ بنز سواری رو بهشون یاد دادند که می بینید امار تصادفات ومرگ ومیرشان خیلی کم هست ودر اوتوبان های چند لاین وخلوت با سرعت مطمینه سوار بر خودروهای مطمین تر حرکت میکنند اون وقت اینجا یارو با اشغال های بی کیفیت خودرو های داخلی با چه سرعتی وچه امار های مرگ ومیری داریم


پس مشکل از تکنولوژی نیست مشکل بی فرهنگی هستش اون باید درست بشه ..... همین
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
مشکل اول اقتصاد داغون است که هیچ فرصت و مجالی به آدم ها نمی دهد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
خانواده شما با شرایط سختتر از امروز شما را بزرگ کرد .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
مطلب آموزنده بود بسیار عالی
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
مرجع جواهرات
الی گشت