اسماعیل بقائی، سخنگویوزارت خارجه ایران در مورد انتقادات به عدم حضور ایران در نشست شرم الشیخ، بیان کرد: بازیگری در تحولات منطقهای با مشارکت فیزیکی و یا عدم مشارکت در رویداد شکل نمیگیرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، پس از پذیرش آتش بس از سوی حماس و رژیم صهیونیستی نشستی از سوی دولت آمریکا در شرم الشیخ مصر ترتیب داده شده تا سران کشورها در آن حاضر باشند و شاهد امضای رسمی صلح در غزه باشند.
در ادامه اجرای آتش بس در نوار غزه، ریاست جمهوری مصر شنبه شب اعلام کرده بود که روز دوشنبه ۲۱ مهرماه یک نشست بینالمللی با حضور بیش از ۲۰ کشور در شهر شرم الشیخ برگزار خواهد شد.
هدف اصلی این نشست، پایان دادن به جنگ در نوار غزه عنوان شده است.
ایران هم در زمره کشورهای دعوت شده به این نشست بود که بر اساس تصمیم دولت نه «مسعود پزشکیان» رئیس جمهور ایران و نه «عباس عراقچی» وزیر خارجه ایران در آن حضور نیافتند و تهران این دعوت را رد کرد.
سید عباس عراقچی در دفاع از این اقدام در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند.
وی افزود: با این حال، ایران از هر ابتکاری که به نسلکشی رژیم اسرائیل در غزه پایان دهد و به اخراج نیروهای اشغالگر منجر شود، استقبال میکند.
عراقچی تصریح کرد: فلسطینیان کاملاً محق هستند که حق اساسی تعیین سرنوشت خود را به دست آورند و همه کشورها بیش از هر زمان دیگری وظیفه دارند که در حمایت از این خواسته قانونی و مشروع به آنان کمک کنند.
وزیر امور خارجه ادامه داد: ایران همواره نیرویی کلیدی برای صلح در منطقه بوده و خواهد بود. برخلاف رژیم نسلکش اسرائیل، ایران به دنبال جنگهای بیپایان نیست، بهویژه به هزینه متحدان ادعایی، بلکه در پی صلح پایدار، شکوفایی و همکاری است.
اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت خارجه ایران هم در نشست خبری روز دوشنبه ۲۱ مهرماه در خصوص دلایل رد دعوت برای حضور در نشست شرم الشیخ گفت: جوانب این امر با دقت مورد بررسی قرار گرفت، در جلسات کارشناسی در وزارت خارجه و بیرون از وزارت خارجه ابعاد مثبت و منفی شرکت و یا عدم شرکت در این نشست مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتاً تصمیمی که منافع و مصالح کشور را تامین کند گرفته و اعلام شد.
سخنگویوزارت خارجه در مورد انتقادات به عدم حضور ایران در نشست شرم الشیخ، بیان کرد: بازیگری در تحولات منطقهای با مشارکت فیزیکی و یا عدم مشارکت در رویداد شکل نمیگیرد. قطعاً نفوذ و اثر گذاری ایران چیزی نیست که بخواهیم به شرکت یا عدم شرکت در نشست بینالمللی محدود کنیم. در دو سال گذشته ایران یکی از فعالترین کشورها برای اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی و همدستانش برای توقف نسلکشی بوده است. در سطح منطقه تعاملات زیادی داشتیم و در سطح سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی تلاش کردیم و فعالانه کار خود را ادامه خواهیم داد و مطمئن هستیم اثرگذاری لازم را داریم.
دفاع دولت از این اقدام در حالی است که برخی چهرههای سیاسی اصلاح طلب این اقدام دولت را زیر سوال بردند. برای نمونه حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران در این زمینه نوشت:
«جناب آقای رئیسجمهور محترم.
ظاهراً جنابعالی دعوت برای حضور در اجلاس مصر را رد کردهاید؛ و وزیر خارجهتان در خصوص آن نوشته است:
«ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند.»
اگر آنچه میفرمایید درست باشد، هیچ جنگی در جهان پایان نخواهد گرفت؛ هیچ مخاصمهای هرگز تمام نمیشود، و انسان ناگزیر خواهد بود در چرخهای بیپایان از خشونت زیست کند. حال آنکه فلسفهٔ دیپلماسی دقیقاً برای شکستن همین چرخه است؛ برای آنکه دشمنیها پایان یابد، نه آنکه تداوم پیدا کند.
اگر در زمان جنگ ایران و عراق جنابعالی بر سر کار بودید، شاید ما هنوز با عراق در حال جنگ بودیم. قرار بود از عربستان نگذریم، اما گذشتیم؛ قرار بود با صدام صلح نکنیم، اما کردیم. تاریخ سیاست ایران، تاریخ عبور از جنگ با تدبیر است، نه ماندن در میدان آن؛ و اگر قرار باشد نگاه امروز شما معیار باشد:
حماس اکنون به آرمان فلسطین خیانت کرده است، مذاکره با اسرائیل تابو است و دیپلماسی پلید؛ کشتار باید ادامه مییافت و نابودی غزه آخرالزمانی میشد؛ و
ایران نیز که دوباره در دوران دولتتان به چاه فصل هفتم منشور افتاده است، هرگز از آن خارج نخواهد شد؛ و ما برای همیشه «تهدیدی برای صلح» باقی خواهیم ماند، نه «شریکی برای آن».
البته این نیز میگذرد!
جناب آقای وزیر امور خارجه.
بیتردید در زمان کارشناسیتان در وزارت امور خارجه به خاطر دارید که در روزهای پرالتهاب مذاکرات مربوط به قطعنامهٔ ۵۹۸، در آن وزارتخانه چه دودستگی بزرگی حاکم بود؛ عدهای، چون جنابعالی، خواهان ادامهٔ جنگ و خائن دانستن مذاکرهکنندگان با عراقی بودند که آن همه جنایت کرده بود — با همین استدلالها؛ و در مقابل، کسانی بودند که میکوشیدند به جنگی خانمانسوز که ملت ایران را فرسوده کرده بود، پایان دهند.
در صورت حاکم شدن نظرات جنابعالی، شما اکنون به جای سفر به بغداد، باید به جبهههای جنگ سر میزدید!
شاید امروز نیز همان دو راه پیش روی ماست: ماندن در میدان یا بازگشت به عقلانیت دیپلماتیک؛ حامیان جنگ در یک سو و طرفداران دیپلماسی در سوی دیگر. شاید تاریخ دوباره در حال تکرار است.»
در واکنشی دیگر به رویکرد دولت پزشکیان و پیام عباس عراقچی مبنی به عدم حضور در نشست شرم الشیخ، عبدالله رمضان زاده فعال سیاسی اصلاح طلب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«منطق وزیر خارجه ما:
ما با کسانی که به ملت ما صدمه زدهاند و هنوز هم تهدید یا تحریم میکنند تعامل (بخوانید مذاکره) نمیکنیم!
سوال این است:
آیا وزارت خارجه فقط برای تعامل با دوستان است؟
جنگها چگونه پایان مییابند؟
اختلافات بین دولتها چگونه حل میشود؟
و دهها سوال دیگر!»
محمد قوچانی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز نوشت:
«تصمیم دولت ایران برای ردّ دعوت دولت مصر به اجلاس شرمالشیخ در هر دو سطح رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، گرچه اصولگرایانه مینماید، اما دولت را در برابر پرسشهای جدی قرار میدهد:
یکم. استدلال دولت این است که نمیتواند با مهاجمان دور یک میز بنشیند. پس چرا در نیویورک به روایت سخنگوی دولت منتظر استیو ویتکاف بودند و از او گله میکنند که سر قرار نیامده است؟
دوم. فرض بر این قرار گرفته که متجاوز و قربانی نباید دور یک میز باشند. با این منطق چرا جنبش حماس که قربانی مستقیم جنایتهای اسرائیل با حمایتهای آمریکا است، به شرمالشیخ میرود؟
سوم. جالب اینجاست که ایران از دیپلماسی حماس حمایت میکند و حتی در این ردّ دعوت مصر باز هم از روند صلح با حماس حمایت شده است که اقدامی درست است؛ یعنی هزینه را میدهیم، اما فایده نمیبریم!
چهارم. اگر در شرمالشیخ — در هر سطحی — حضور مییافتیم، میتوانستیم با صدای بلند به آمریکا و اسرائیل اعتراض کنیم، بدون آنکه بهعنوان مخلّ صلح شناخته شویم. اکنون، اما باید پیشاپیش در پیوست استدلال ردّ دعوت سوگند بخوریم که مخالف صلح نیستیم!
پنجم. با تعمیم استدلال «عدم مذاکره با مهاجمان» به ایران، استقبال وزیر امور خارجه ایران در گفتوگوی پریشب با تلویزیون از احتمال مذاکرهٔ غیرمستقیم با آمریکا دچار تناقض میشود — البته اگر بین این دو شب تغییری در این راهبرد رخ نداده باشد.
ششم. با توجه به توقف حملات انصارالله یمن و راهبرد عاقلانهٔ صبر و انتظار حزبالله لبنان و دیپلماسی شریفِ صلحِ حماس و حتی سیاست اعلامی ایران در استقبال از صلح، ابتکار عملِ پا در برابر شرمالشیخ چه خواهد بود؟
هفتم. اسرائیل و ایران دو غایب بزرگ شرمالشیخ هستند. با توجه به نقش مصر و ترکیه در اتحاد اسلام علیه اسرائیل — که ظاهراً دوستان ایران هم هستند — جایگاه آیندهٔ ما در جهان اسلام کجاست؟
بدیهی است و دوباره تأکید میکنم: نه فقط با به رسمیت شناختن اسرائیل باید مرزبندی کرد، بلکه نباید ابزار خودشیفتگی ترامپ شد که استراتژی «مرد دیوانه» را در پیش گرفته است. اما آیا بین صفر و صد در مبارزه و مقاومت عدد دیگری نیست؟
اگر تفکر دیجیتالی را به تفکر آنالوگ برگردانیم میتوانیم به جز صفر و صد عددهای دیگری هم پیدا کنیم. میان تسلیم و پرهیز راه سومی هم هست و آن مبارزهٔ فعال با استعمار جدید غرب است. باید به انفعال دیپلماتیک پایان داد و جهان را شگفتزده کرد؛ چنانکه حماس چنین کرد و ثابت کرد مقاومت یک شکل ندارد.
وزارت امور خارجه و هیئت دولت مسئولیت دارند بهعنوان عقل منفصل حاکمیت گزینههای فراختری پیش پای کشور قرار دهند و بهجای کارگزاری صرف، کار کارشناسی کنند. بهخصوص که طبق شنیدهها امکان ابتکار عمل برای دولت در این زمینه وجود دارد و اگر هم وجود نداشته باشد، دولت و وزارت امور خارجه بر اساس رأیی که از ملت گرفتهاند باید ابتکار عمل به خرج دهند. آنچه در ماجرای اخیر رخ داده، تداوم راهبرد «نه جنگ، نه مذاکره» است. وقتی جنگ رخ داده است آیا میتوان همچنان در تعلیق زندگی و حتی مبارزه کرد؟
ما هنوز هم میتوانیم مثلاً در سطح دبیر شورای عالی امنیت ملی در این اجلاس حضور یابیم و دوستانمان از جمله حماس و ترکیه و مصر که نمیخواهند اسرائیل یکهتاز منطقه شود را خوشحال کنیم و آن مرد دیوانه و مستعمرهاش در آسیای غربی را دیوانهتر کنیم.»
پیش از تصمیم گیری دولت پزشکیان در خصوص شرکت یا عدم شرکت در این نشست نیز رضا نصری کارشناس حقوق بین الملل با مشی اصلاح طلبی در تحلیلی با رویکرد مثبت از حضور احتمالی ایران نوشته بود:
«بر اساس برخی گزارشها، ایران به نشست شرمالشیخ دعوت شده است. در صورت صحت این خبر، میتوان آن را فرصتی تاریخی برای جبران اشتباهی دانست که ایالات متحده پس از جنگ نخست خلیج فارس، با کنار گذاشتن ایران از کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱، مرتکب شد.
حذف ایران از روند مادرید، نتیجه محاسبات نادرست و کینههای سیاسی بود. در واشنگتن، ذهن تصمیمگیران همچنان درگیر خاطره انقلاب و بحران «گروگانگیری» بود، و همین نگاه گذشتهمحور باعث شد نقش واقعی ایران در معادلات منطقه نادیده گرفته شود. ایران بهاشتباه بازیگری حاشیهای تلقی شد، در حالی که موقعیت ژئوپلیتیکی، ظرفیتهای اقتصادی و نفوذ سیاسی آن، حذفش را از هر معادله امنیتی یا سیاسی غیرواقعبینانه میکرد.
این تصمیم، فرصت تاریخی برای شکلگیری نظمی واقعبینانه و پایدار را از میان برد و منطقه را وارد چرخهای از تنشها و رقابتهای فرساینده کرد که آثار آن تا امروز ادامه دارد. در واقع، کنار گذاشتن ایران از معادلات پساجنگ، نظم منطقهای را از همان ابتدا ناقص ساخت و راه را برای ترتیباتی ناپایدار و شکننده هموار کرد.
اکنون، پس از سه دهه، نشست شرمالشیخ میتواند آغاز تازهای باشد. هیچ سازوکار پایداری برای ثبات و امنیت در خاورمیانه بدون حضور ایران شکل نخواهد گرفت. اگر دعوت از ایران به این نشست تأیید شود، شایسته است کشور با درک اهمیت این لحظه تاریخی، از فرصت پیشآمده برای طرح دیدگاههای خود و اعمال نفوذ در طراحی معادلات جدید بهره گیرد. در مقابل، غیبت ایران میتواند به شکلگیری ترتیباتی بینجامد که نه به سود ایران، نه به سود مردم فلسطین، و نه به سود مردم منطقه خواهد بود.»