به گزارش تابناک، این خبر و به خصوص عکسها، میتواند دستمایه بازخوانی شخصیت و عملکرد سید محمد خاتمی باشد.؛ به راستی سید محمد خاتمی کیست و چه اهمیتی در سیاست ایران دارد؟
چه خاطرهای از سید محمد خاتمی در ذهن ایرانیان نقش بسته است؟
سید محمد خاتمی یکی از رجال نسل اول جمهوری اسلامی محسوب میشود و نامش با دهههای ۷۰ و ۸۰ شمسی گره خورده است.
اهمیت خاتمی در این بود که اولین رئیس جمهوری بود که بعد از آیت الله خامنهای و مرحوم هاشمی رفسنجانی(یعنی دو رکن اصلی و ابتدایی نظام) به ریاست جمهوری رسید، در واقع میتوان گفت سید محمد خاتمی اولین "وزیر"ی بود که "رئیس جمهور" شد!
خاستگاه خانوادگی و پیوندهای فامیلی سید محمد خاتمی نیر بسیار به او کمک کرد. پدرش سید روحالله خاتمی، امام جمعه محبوب یزد بود و از این لحاظ سید محمد خاتمی را میتوان از اولین "آقازاده"های جمهوری اسلامی تلقی کرد.از سوی دیگر برادرش داماد خانواده امام خمینی بود و از سوی دیگر امام موسی صدر رهبر معنویِ بخشی از شیعیان، دایی همسر او(زهره صادقی) بود.
سید محمد خاتمی در دوران پر تنش دهه شصت، در ساحل امن وزارت ارشاد نشست و توانست به دور از طوفانهای سیاسی، پلی میان هنرمندان و نظام نوپای جمهوری اسلامی باشد.
ریشه بسیاری از سیاستهای اصلی نظام جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ و به خصوص سینما به دوران خاتمی در وزارت ارشاد بازمی گردد. مانند حمایت از سینمای حمایتی و هدایتی، جلوگیری از نقش آفرینی چهرههای منتسب به سینمای قبل از انقلاب و ...
سید محمد خاتمی از معدود سیاستمداران شیک پوش و خوش لباس، حتی از دهه ۶۰، محسوب میشود و اهمیت ویژهای به ظاهر و استایل شخصی خود میدهد به طوری که حتی در ۸۱ سالگی و در روی تخت بیمارستان نیز آثار رنگ کردن دقیق و منظم و موزون دو رشته از ریشهای کنار لبها به سمت پایین دیده میشود: آیکون بصری اختصاصی سید محمد خاتمی!
اما دوران ریاست جمهوری هشت ساله خاتمی قطعا شروع یک دوران جدید در جمهوری اسلامی بود. دورانی که "سیاست" و "رسانه" ناگهان از پستو در آمد و از چنبره گفتمان"اقتصاد" و "سازندگی" بیرون آمد و "حرف اول" جامعه شد. حتی حرف مخالفان و منتقدان خاتمی و دوم خرداد!
در این دوران، تعداد نشریات از ۲۵۰ در ۱۳۷۶ به بیش از ۱۰۰۰ در ۱۳۸۰ رسید! در دوران خاتمی بود که طبقه متوسط به میدان آمد و جولان داد و البته با سرخوردگی به پستو بازگشت!
واقعیت این است که سید محمد خاتمی پیروز اولین رقابت جدی ریاست جمهوری در دوران بعد از صدر انقلاب بود. با رویداد بیسابقه دوم خرداد ۱۳۷۶، با اولین رای اعتراضی میلیونی، وارد نردبان قدرت شد. ولی به دلایل مختلف از جمله کاراکتر محافطهکار یزدی(!) علاقه و دغدغه چندانی به بهرهمندی، مدیریت و هزینه دادن و به سرانجام رساندن این موقعیت تاریخی نداشت، شاید آن طنز معروف مصداق پیدا کرده است که همه پیام دوم خرداد را گرفتند، جز خود سید محمد خاتمی!
سید محمد صدر خاطره قابل تأملی از اولین دیدار سید محمد خاتمی با رهبر معظم انقلاب؛ بعد از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ روایت میکند:
"سید محمد خاتمی، چهارم خرداد هفتاد و شش به دیدار مقام معظم رهبری میرود و اظهار میدارد که آمدهام فقط از رهنمودهای شما استفاده کنم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم و دلم میخواهد تحلیل جنابعالی را در مورد انتخابات داشته باشم. آیتالله خامنهای در پاسخ میفرمایند: «من هم هنوز تحلیل دقیقی ندارم و نیاز به فکر و مطالعه بیشتر دارم تا به یک جمعبندی کلی برسم. البته فقط میتوانم بگویم که یک حادثه بزرگ در کشور رخ داده است.»
چالش اصلی سید محمد خاتمی از ابتدا تا کنون تعریف اصلاحات، چگونگی تحقق و تضمین اجرای آن بوده است. ابهام در چیستی و چگونگی ایده اصلاحات که قطعا به شخصیت ویژه خاتمی و خاستگاههای متناقض و منافع متعارض او برمیگردد. خاتمی نه اجازه داد اصلاحات از او عبور کند، نه مایل بود به شخصیتهای دیگر اصلاح طلب- که سودای رهبری اصلاحات را داشتند- "پاس گل" بدهد و نه حتی توانست در مواجهه با جناح مقابل به ایده "توافق و مذاکره" برسد. فقط به عنوان یک "نماد" و "آیکون" همچنان توانسته است خود را در ویترین سیاست ایرانی نگاه دارد.
بهترین منبع شناخت سید محمد خاتمی لا به لای خاطرات روزانه اکبر هاشمی رفسنجانی است، نفر دوم نظام، در بسیاری از مقاطع انقلاب که زندگی سیاسی سید محمد خاتمی در خاطرات او ترسیم شده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۷۹ خود، -سال عجیبی که اصلاحات تقریبا به صورت کامل مهار شد- نکات جالبی درباره خاتمی دارد: خاتمی حداقل دو بار در جلسه هیئت دولت از شدت فشارها به گریه افتاد و به طور خصوصی به هاشمی رفسنجانی گفته بود که از بازداشت شدن و بیحرمتی واهمه دارد :
"اخوى محمد آمد؛ از مشکلات دولت گفت که آقاى خاتمى را کلافه کرده؛ به طورى که پس از ملاقات با رهبرى و عدم نتیجه، به هیأت دولت گزارش داده و گریه افتاده و مدتى گریه کرده و نیز در جلسه شوراى اقتصاد هم تعادل را از دست داده و بر سر وزرا فریاد کشیده است (خاطرات هاشمی رفسنجانی ۲۶فروردین ۱۳۷۷)"
عباس عبدی تحلیگر ارشد اصلاح طلبان هم از دیدار خود با رئیس جمهور اصلاحات در آغاز و پایان دوره ریاست جمهوریاش خاطره جالبی دارد:
"یک ماه بعد از انتخاب خاتمی در سال ۱۳۷۶ با او در ساختمان ریاست جمهوری ملاقات کردم ولی برای صحبت رادیو را روشن و صدای آن را بلند کرد (برای جلوگیری از شنود احتمالی) گفتم که طبعاً به محل کارش اعتماد ندارد بعداً درست میشود.اما در ۱۳۷۹ نيز كه با او در سعد آباد ملاقات كردم باز هم راديو را روشن و بلند كرد!"
سید محمد خاتمی سیاستمداری است که در هدف خود تقریبا موفق است: حفظ چهره و محبوبیت خود، اما در خود سیاست به مفهوم پیدا کردن راه، نه!
از منظر روانشناختی سید محمد خانمی ویژگیهای شخصیتی اجتنابی (avoidant personality traits) را دارا است، جایی که خاتمی ترجیح میداد از درگیری پرهیز کند، که این امر طبق مدلهای روانشناسی شخصیت DSM، میتواند نشانهای از ترس از شکست یا وابستگی بیش از حد به هارمونی گروهی باشد و منجر به ناکامی اصلاحات شد، در واقع خاتمی می خواهد همیشه پیروز و محیوب بماند و نماد اولیه خود را حفظ کند، این برای او از هرچیز مهم تر است !
خاتمی را از منظر روانشناسی اجتماعی می توان به عنوان یک چهره نیمه کاریزماتیک توصیف کررد که توانایی جذب حمایت عاطفی را داشت، اما فاقد ویژگیهای مقتدرانه (authoritarian traits) است.این ویژگی ها در مجموع باعث شد خاتمی از ایجاد پل ارتباطی بین رای دهندگان و حاکمیت ناکام بماند، در برابر فشارها- که اصل طبیعی سیاست است- سردرگم بماند و حتی کرسی ریاست جمهوری را به احمدی نژادی تحویل دهد که کاملا نقاط ضعف خاتمی را می شناخت و بر اساس آنها، رویکرد خود را تنظیم کرده بود.
***
از گفتگوی تمدنها تا آشتی ملی، از آشتی ملی تا "تکرار میکنم" و از "تکرار میکنم" تا سکوت و انزوا، چه میراثی از سیدمحمد خاتمی برجا خواهد ماند؟ آیا خاتمی که اینک در آستانه دهه نهم زندگی خود قرار دارد، در سپهر سیاست ایران باز هم میتواند نقش آفرینی کند یا آنکه به خاطره تاریخی ایرانیان سپرده شده است؟/ کوبه آذقی
نظر شما چیست؟ سید محمد خاتمی را چگونه و با چه چیزی به یاد می آورید؟
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید