چه جلسهای است که رئیس جمهور میخواهد با حضور در آن، خود را قربانی کند؟
روز گذشته، دکتر حسن روحانی رئیس جمهور، در گفتگو با رسانهها برای دومین بار در یک ماه اخیر اعلام کرد که آمادگی دارد در هر جلسهای که منافع ملت ایران را تأمین کند، حضور یابد و حتی خود را قربانی کند.
به گزارش «تابناک»؛ روز گذشته رئیس جمهور در کنفرانسی مطبوعاتی در پاسخ به پرسشی گفت: «در سفر سازمان ملل، دو پیام رسا به جهان دادیم؛ ایران دنبال صلح در منطقه است و دنبال ناامنی و آشوب نیست. این پیام در دنیا پذیرفته شد و دیگر اینکه گفتیم ما از مذاکره نمیترسیم و آماده هستیم و حتی آمده بودیم که در نیویورک نشست اجلاس سران تشکیل شود به شرط اینکه اجلاس ۱+۵ باشد، نه برنامه تبلیغاتی برای ترامپ. اعلام میکنم آماده هستم در هر جلسهای که منافع ملت را تأمین میکند حضور یابم. آماده هستم ایستادگی داشته باشم و افتخار میکنم برای ملتم قربانی شوم و البته در این راه قربانی شدن برای هر کسی افتخار است.» وی پیشتر هم پس از اجلاس مجمع عمومی ملل متحد و بازگشت از نیویورک، قریب به مضمون همین عبارت را تکرار کرده بود.
اکنون پرسش این است: این چه جلسهای است که اگر رئیس جمهور در آن شرکت کند، خود را قربانی کرده است؟ و پرسش دیگر این که اساسا قربانی شدن رئیس جمهور دقیقا به چه معناست؟!
هرچند رئیس جمهور به روشنی به مختصات آن جلسه اشارهای نمیکند، شواهد حالیه و مقالیه حاکی از این است که جلسهای که رئیس جمهور از آن صحبت میکند، جلسهای داخلی نیست و احتمالا حضور وی در یک جلسه مذاکراتی با رئیس جمهور آمریکاست؛ اما در چه حالتی ممکن است مذاکره رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا در حکم قربانی شدن رئیس جمهور ایران تلقی شود؟!
چنین جلسهای که اگر در حیطه وظایف قانونی رئیس جمهور و بر اساس سیاستهای کشور باشد، احتمالا قربانی شدنی در آن معنا نخواهد داشت و رئیس جمهور در خوش بینانهترین حالت، وظیفه اش را انجام داده و به سوگند خود در قبال مردم عمل کرده است. حال شاید برخی ـ چه در ساختار قدرت، چه در افکار عمومی و چه در بین رقبای سیاسی ـ با اصل حضور رئیس جمهور در چنین جلسهای مخالفت کنند و یا در صورت برگزاری چنین جلسه ای، خروجی آن را مطابق با تحلیل خود، در راستای منافع ملی ندانند و با آن مخالفت یا از آن انتقاد کنند؛ مثل آنچه در برجام اتفاق افتاد.
در برجام رئیس جمهور بارها اشاره کرده که تصمیم نظام بوده، وزیر خارجه ایران بارها با همتای آمریکایی اش دیدار کرد و در نهایت هم توافقی در قالبی چند جانبه به امضا رسید. پس از برجام هیچ گاه رئیس جمهور اشارهای نکرد که خود وی یا وزیر خارجه، خود را قربانی کرده اند، بلکه حضور دولت خود در این مذاکرات را نشانه توانمندی و برجام را دستاوردی درخشان، تلقی کردند؛ لذا اگر حضور رئیس جمهور در چنین جلسهای حاصل جمعبندی نظام سیاسی کشور باشد، که سخن گفتن از اینکه آماده ام قربانی شوم، وجهی ندارد و رئیس جمهور به عنوان نفر اول اجرایی کشور، وظیفه اش را انجام داده است و نمیتوان انتظار داشت، کسی هم با آن مخالفت یا از آن انتقاد نکند. طبیعتا حضور در چنین جلسهای، که جمعبندی نظام سیاسی کشور باشد، نمیتواند اراده رئیس جمهور مبنی بر قربانی شدن را به درستی معنا کند.
اما ممکن است مراد رئیس جمهور این باشد که فارغ از سلسله مراتب قدرت در ایران، خود ایشان به این جمعبندی و یا تحلیل برسد که برای تأمین منافع ملت ایران، لازم است بنشیند و با ترامپ گفتوگو کند و تبعات داخلی آن را بپذیرد. در چنین حالتی قربانی شدن معنادار میشود. مثلا رئیس جمهور بر اساس تحلیل خودش به این جمعبندی برسد که باید با ترامپ مذاکره کند. ممکن است هشدار دریافت کند که وی مختار است این کار را انجام دهد، ولی باید تبعات قانونی آن را بپذیرد؛ مثلا واکنش احتمالی مجلس برای استیضاح رئیس جمهور و عدم کفایت را در بدترین حالت بپذیرد. شاید در چنین حالتی، معنادار باشد که رئیس جمهور پست سیاسی خودش را برای تحقق آنچه او منافع ملی مردم میخواند، قربانی کند.
حالت دیگر این که رئیس جمهور از این کار نهی و به وی ابلاغ شود که او حق انجام چنین مذاکرهای را ندارد. در چنین حالتی، ممکن است رئیس جمهور، هم پستش را قربانی کند و هم خودش را. در این سناریو نیز قربانی کردن معنادار میشود. اما آیا منش روحانی و ساختار سیاسی قدرت در ایران کنونی، اصولا میتواند به چنین مسیری ختم شود؟
اگر فرض گرفته شود، روحانی قربانی کردن خود را در یکی از دو مسیر اخیر میبیند و آن را مطابق منافع ملت ایران تحلیل میکند، آیا منافع ملت ایران با همین دیدار تأمین میشود؟ حتی اگر دیدار یا دیدارهایی صورت گیرد و در نهایت هم به توافقی منجر شود، آیا برای اجرا شدن به مجلس احتیاج هست یا نیست؟ ملاحظات شورای امنیت ملی و فرماندهی کل قوا را میخواهد یا نمیخواهد؟ آیا به فرض رفتن در یک جلسه و حتی رسیدن به یک توافق، منافع ملت ایران تأمین میشود، بدون اینکه مجلس و سایرین با آن موافقتی داشته باشند؟ قربانی شدن ایشان مسائل را حل خواهد کرد؟
به نظر میرسد از سه جهت این عبارت تکراری رئیس جمهور، که «من آماده ام خود را قربانی کنم»، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. اول اینکه عقلا و عرفا چنین قربانی شدنی توجیه ندارد. دوم آنکه منش روحانی و مکانیسم و پویایی نظام به چنین سمتی کشیده نمیشود و سوم اینکه چنین قربانی شدنی، نه تنها منافع ملت را تأمین نمیکند که انسجام داخلی را بیهوده بر هم میریزد؛ بنابراین، اگر مراد رئیس جمهور از قربانی شدن، موارد بالا باشد، بهتر است در همان حدود ژست تبلیغاتی بماند. اگر هم مراد دیگری دارند که خوب است برای تنویر اقکار عمومی آن را بیان کنند.
واقعا قصدت اینه
راحت ترین راه اینکه استعفا بدی بری
هههخخخ
اوضاع اقتصادی را ایشون بهم ریختن.
آقای روحانی استعفا بده نمیخواد قربانی بشی.
اما دولت بدون برنامه..بدون تخصص...بدون تلاش و قدم برداشت برای مشکلات
۶ سال کشور ب حال خود رها کردید
در همه جا فساد رانت دست دولت و زیر مجموعه باز بود
اما ب خدمت و حل مشکلات ک رسید ..گفتید دولت کاره ای نیست..اختیار نداریم!!!
بیخیال از تو خیر نمیرسه حداقل شر نرسان
نمیخواد کسی عضو پایداری باشه.
هر بچه دبستانی میتونه اوضاع دوره دکتر روحانی را با دوره احمدی نژاد مقایسه کنه.
این آقای روحانی دقیقا با تخریب احمدی نژاد رای آورد.
الانم دقیقا ایرادهایی
که از احمدی نژاد میگرفت خودش بدترش را در عملکرد نشون داده.
انصاف داشته باشید
حتی اگر امریکا به برجام برگرده و همه تحریمها برداشته بشه، بازهم دلار به زیر ۱۰ هزار تومان برنخواهد گشت، پس برای ما مردم عادی، جلسه خاص حسن آقا بی معنی است.
اقای روحانی اگر بخوای خودت را قربانی کنی نهایتش میشه مثل کارهای تبلیعاتی ترامپ.برای هر مذاکره ای باید یک اجماع داخلی وجود داشته باشه
الان اگر نفت هم نفروشیم تراز تجاری کشور در واردات و صادرات برابر است
و وقتی ما نمی توانیم نفت خود را بفروشیم ، عملا ثروت کشور ما را همسایه ها دارند از حوزه های مشترک برداشت کرده و می خورند
و صدها میلیارد دلار سرمایه گزاری طرف ۲۵ سال گذشته در صنایع نفتی فراساحلی عملا بلا استفاده مانده است
تانکرهای نفتکش مان هم یا منفجر میشوند ویا باید در لنگرگاه ها بلا استفاده بمانند و بپوسند
و در مقابل مردم تحت شدید ترین کمبودها و فشارهای اقتصادی قرار دارند
مثل خانواده ای شدیم که میلیاردها تومان پول در بانک داریم و اجازه خرج کردنش را نداریم !؟
و همسایه ها دارند از حساب ما برداشته و زندگی اشرافی کرده و ما را تحقیر میکنند
اینکار کجایش منطقی و سازنده و عقلانی است ؟
لطفا یک نفر مرا توجیح کند
با طرح محو اسرائیل و انکار هالو کاست و تهدید همسایگان و کشور های قدرتمند و تحریم های ۷ گانه طرف چند ماه
یا پاچه خوار دولت بودن و هستند
یا ترس از دولت داشتن..و در میابل این همه گزافه گویی دولت و ریسش این چنین سکوت نمیکردند
قبول هست حتی با آمریکا!ما هم حاضریم قربانی بشیم تا مردم شرایط بهتری رو تجریه کنند!







