نزدیک شدن به روزهای پایانی مذاکرات هستهای در وین، در عین اینکه انتظار توافق بر سر موضوع هستهای را بالا میبرد، در آستانه کلید زدن بدترین برخورد ممکن با مسألهای هستهای یعنی جناحی و گروهی کردن آن و استفاده از شکست یا موفقیت مذاکرات به عنوان ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی بود.
به رغم اینکه چندین رسانه دولتی و غیردولتی و بازیگرانی در موافقت یا مخالفت دولت، در این راه گام برداشتند، شیوه عمل سید حسین مرعشی، عضو سابق حزب کارگزاران و تفسیر عجیب وی از مفهوم تنفیذ حکم رئیسجمهور توسط رهبری مطابق قانون اساسی، سخنان وی را در وضعیتی خاص قرار داد.
به گزارش «تابناک»، مرعشی که پیش از این کمتر فردی صاحب نظر در حوزه مسائل سیاست خارجی و یا حقوق اساسی شناخته میشد، با این فرض که توافق هستهای قریبالوقوع است و با بیان این جمله «من همین جا مردم را برای شرکت در جشن پیروزی رهبری، ملت و رئیسجمهور در پرونده هستهای دعوت میکنم»، در گفتوگو با روزنامه آرمان، به تفسیری نادرست از مفهوم تنفیذ حکم رئیسجمهور پرداخت.
هرچند رویکرد دولت یازدهم در موضوع هستهای در اصول یعنی استفاده از دیپلماسی فشرده برای حل موضوع با حفظ خطوط قرمز نظام مورد حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران و ارکان نظام قرار دارد، مرعشی که در همه سالهای اخیر، کمتر موضعگیری از وی در موضوع هستهای در رسانهها مورد توجه قرار گرفته، برای گنجاندن نام خود در تیم برنده جناحی پیروز در ماجرای هستهای اظهار داشته: «نکتهای در سیاست ایران هست که کمتر به آن توجه میشود. رئیسجمهور ایران منتخب مردم است و بعد از تنفیذ حکم منتخب مردم توسط رهبری، رئیسجمهور مستقر میشود و مشروعیت کامل پیدا میکند. نکته ظریفی در این روند است که کمتر کسی به آن توجه میکند و آن اینکه مردم در انتخابات به گرایشهای مختلفی رأی میدهند و حق انتخاب دارند. اکثریت مردم وقتی گرایشی را انتخاب میکنند، رهبری تنفیذی که میفرمایند، تنفیذ شخص نیست، بلکه تنفیذ یک بسته برنامهای است یعنی بسته برنامهای که رئیسجمهور ارائه کرده و مردم به آن بسته رأی دادهاند که شامل رئیسجمهور، افکار و برنامه و حامیانش است. وقتی رهبری تنفیذ میکنند یعنی این سیاستها، سیاستهای اصلی اجرایی کشور میشود. پس مفهومش جدایی نیست و اگر رهبری این برنامهها را قبول نداشته باشند، میتوانند تنفیذ نکنند. یکی از این برنامهها هم به سرانجام رساندن پرونده هستهای بود».
قاعدتا تحت هیچ شرایطی نمیتوان این سخن مرعشی را پذیرفت که «رهبری تنفیذی که میفرمایند، تنفیذ شخص نیست، بلکه تنفیذ یک بسته برنامهای است؛ یعنی بسته برنامهای که رئیسجمهور ارائه کرده و مردم به آن بسته رأی دادهاند که شامل رئیسجمهور، افکار و برنامه و حامیانش است».
طبق تفاسیر موجود و نظر کارشناسان، تنفیذ رأی مردم و امضای حکم ریاست جمهوری، دادن مشروعیت شرعی به رأی مردم از جانب ولی فقیه است که مسئولیت و اختیارات وی مبنای دینی دارد و تاکنون کسی از تنفیذ این برداشت را نداشته که تنفیذ رهبری، تأیید افکار، برنامهها و حامیان رئیس جمهور است.
حتی همان گونه که در متن حکم تنفیذ یازدهمین دورهٔ ریاستجمهوری اسلامی ایران آمده، تنفیذ امری مشروط است. رهبر انقلاب در این باره در حکم تنفیذ نوشتهاند: «بدیهی است که آن رأی و این تنفیذ تا هنگامی است که ایشان به تعهد در پیمودن صراط مستقیمی که تاکنون در پیش داشتهاند، یعنی راه آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر زورگویان و مستکبران پایبند باشند که به کمک الهی چنین خواهد بود».
از سوی دیگر، افکار و برنامههای هر فرد، مجموعه گستردهای است که حتی نزدیکترین طرفداران وی هم ممکن است بخشهایی از آن را قبول نداشته باشند. نکته طنزآمیز این است که مرعشی که تنفیذ ریاست جمهوری را معادل تأیید همه برنامهها افکار و حامیان رئیس جمهور میداند و قاعدتا قصد گرفتن تأیید خود به عنوان مدعی حمایت از روحانی را دارد، در ماههای اخیر بارها به روحانی هشدار و تذکر هم داده است.
مرعشی از جمله در ماههای اخیر به روحانی هشدار داده که باید به گروهها و احزاب اعلام پایبندی و وابستگی کند و نیز لازم دیده که روحانی در کابینه خود تغییراتی انجام دهد.
همه اکثریت مردم ایران که روحانی را به ریاست جمهوری رساندند، ممکن است در مواردی با سیاستهای رئیسجمهور همراه و موافق نباشند و نیمه دیگر مردم ایران که به ریاست جمهوری روحانی رأی ندادند، ممکن است در موارد زیادی حامی و موافق سیاستها و تصمیمات رئیس جمهور باشند.
مرعشی هم هرچند حق دارد موافق یا مخالف هر تصمیم رئیس جمهور باشد و آن را تبلیغ کند، باید بپذیرد که تفسیرش از تنفیذ حکم ریاست جمهوری بدیع و غیر قابل قبول است.
مواضع غیر قابل قبولی همچون این موضع مرعشی ظاهرا باعث شده افرادی چون محمد هاشمی، برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی، در واکنش به این مواضع غیر قابل قبول و افراطی از حرب کارگزاران سازندگی کنار بکشد.