زن و شوهری به فاصله چند دقیقه در دو تصادف جان باختند؛
این خبر یک تصادف معمولی نیست؛ تراژدی خونین است!
میرزا حسین ۵۹ ساله، شب هنگام به سمت روستایشان مشغول رانندگی بود که متوجه یک کیف دستی در وسط جاده میشود و وقتی برای برداشتن آن اقدام میکند، ناگهان کامیون حمل سیمان با وی برخورد میکند و متواری میشود؛ سرنوشتی دردناک که دقایقی بعد به نوعی دیگر برای همسرش تکرار میشود.
روزانه ۴۶ تن بر اثر حوادث رانندگی در کشورمان جان میبازند؛ یعنی تقریبا هر نیم ساعت یک تن. قطعا چنین آماری دهشتناک است، ولی چه عاملی موجب میشود چنین آمار دردناکی دیده نشود؟به گزارش «تابناک»، هر چه آمار و ارقام در سالهای اخیر، از کاهش شمار جان باختگان حوادث جادهای در کشورمان حکایت دارد، هنوز میزان مرگ و میر این حوادث به قدری هست که کشورمان را از این حیث در شمار رکوردداران جهانی قرار دهد و راه طولانی رساندن وضع کنونی به آماری قابل قبول را یادآوری کند.
البته آمارها میتواند قابل تقدیر به نظر برسد، ولی کافی است بدانیم درست در همین لحظاتی که مشغول خواندن این نوشتار هستید، حوادثی رقم خورده، در حال رقم خوردن است یا قرار است رخ دهد که دست کم جراحات بسیاری بر حاضران در متن آن وارد خواهد آورد و حتی شاید به داد و فغان یک یا چند خانواده گره بخورد تا دریابیم تا رسیدن به نقطه افتخار در این ماجرا، زمان زیادی مانده است.
میبایست راهها را اصلاح کنیم و تا رسیدن به نقطه بیعیب کردن این ضلع مثلث تصادف، دست کم برای رفع نقاط خطرناک و حادثه خیز اقدام عاجل نماییم. باید در گام بعد خودروها را ایمن کرده و به امکاناتی مانند کیسه هوا، کپسول آتش نشانی تجهیز و خودروهای قدیمیتر را به تجهیزاتی مانند ترمز ضدقفل مجهز کرده و برای تقویت بدنهشان برنامه ریزی کنیم تا بعد از این عوامل، به کمک روندی که برای بهبود رانندگی، یعنی ضلع سوم موثر در شکل گیری تصادف، آغاز شده، بتوانیم به رسیدن به نقطه قابل قبولی در آمار تلفات جادهای امیدوار باشیم، اما گفتن ندارد که تحقق همه این بایدها بسیار زمانبر است.
پس چه باید کرد؟ آیا باید نشست و منتظر ماند تا همچنان حوادث جادهای مهر داغ بر دل خانوادههای ایرانی بزند؟ آیا باید منتظر ماند و رفع نقص خودروها و جادهها و تجهیز شدنشان به ملزومات ایمنی را انتظار کشید؟ آیا نمیتوان رشد انسانی را به عوض رشد سخت افزاری به کار گرفت و با بالا بردن فرهنگ رانندگی، در کاهش آمار جان باختگان حوادث جادهای دوپینگ کرد؟
شاید پاسخ به این پرسشها سخت به نظر برسد، اما نه وقتی عزمی عمومی برای کاهش این آمار دردناک در جامعه شکل بگیرد؛ عزمی که میتواند مبنای آن درد مشترک همگی مان باشد، زیرا تقریبا خانوادهای را نمیتوان یافت که عزیزی را در تصادفات از دست نداده و در آمار بسیار جان باختگان حوادث جادهای کشورمان، دست کم چند تن را نشناسد.
کافی است نگاهمان را به این آمار دردناک تغییر داده و به جای آنکه منتظر باشیم مسئولان عدد و رقم جان باختگان تصادفات را دیده و برای کاهش آن دست به کار شوند، خودمان ابعاد دردناک تصادفات خونین پیرامونمان را ببینیم و حین رانندگی فراموششان نکنیم. حوادث خونینی مانند آنچه در ادامه به آن خواهیم پرداخت و هرچه اشکالات راه و نقص ایمنی خودروها را در آن دخیل بدانیم، باز درخواهیم یافت سهم عامل انسانی در رخ دادن آن پر رنگتر از دیگر عوامل است.
کیف وسط جاده، جان میرزا حسین را گرفت و پیکر میرزا حیسن، همسرش را به ابدیت پیوند زد!
یکی دو روز پیش، زن و شوهری اهل روستای بنستان بخش پاتاوه (استان کهگیلویه و بویراحمد) در یک روز، در دو تصادف، جان باختند تا خاطرهای بسیار تلخ در ذهن اهالی منطقه به یادگار بماند.
ماجرا به این صورت آغاز شد که این زن و شوهر در دو خودرو جداگانه، در مسیر بازگشت به سمت روستای خود بودند؛ مرد جلوتر پشت فرمان خودرو خود و زن در یک خودرو دیگر، به فاصلهای کوتاه پشت سر وی.
میرزا حسین پشنگ، ۵۹ ساله، شب هنگام مشغول رانندگی بود که متوجه یک کیف دستی در وسط جاده میشود و وقتی برای برداشتن آن اقدام میکند، ناگهان کامیون حمل سیمان با وی برخورد میکند و متواری میشود.
آن گونه که واحد مرکزی خبر گزارش میدهد، خانم گلی رامی، همسر مرحوم پس از دقایقی به صحنه تصادف رسیده و وقتی میخواهد خود را به پیکر شوهرش برساند، کامیون خاوری وی را زیر گرفته و او نیز جان به جان آفرین تسلیم میکند.
بدین ترتیب رویدادی تلخ رقم میخورد که هرچه در آن از بدی جاده یا نقص خودروها بگوییم یا حتی پای پلیس را وسط کشیده و شماتتشان کنیم، باز به نظر میرسد که از ماست که برماست؛ از مایی که این حوادث را میبینیم یا دربارهشان میشنویم اما پشت فرمان که مینشینیم یا زمانی که قصد عبور از خیابان را که داریم، فکر میکنیم حادثه از ما دور است و تلخیهایش سراغ ما نخواهد آمد؛ اطمینانی که معلوم نیست از کجا نشأت میگیرد اما قطعا کاذب است و دروغ بودنش را آمار و ارقام ثابت میکند!
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۱۲۹
انتشار یافته: ۱۲۲
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
زینال بندری
| ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
سعید
| ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
آرما
| ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
محمدرضا
| ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
مطمئن هستید که اگر هم جاده ها را 2 طبقه کنیم ماشین ها و عابرین به حریم دیگری تجاوز نمی کنند مشکل ما مردم بی توجهی محض به قوانین و دور زدن آن استو ما منظم ترین مردم جهان در بی نظمی و بی توچهی به قوانین هستیم
ناشناس
| ۱۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
یعنی واقعا جای تاسف داره که زیر همچین خبرهای آدمایی مثل شما نظر می دن و همه چیزو به مسخره می گیرند!
مخی
| ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
غضنفر
| ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۹:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ولی به نظر من بهتره آدم هیچ وقت به مالی که پیدا میکنه دست نزنه تا صاحب اصلیش بیاد و پیداش کنه.
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۵:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
آفرین
| ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
رضا
| ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
امید
| ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
آرما
| ۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
جده استرالیا پرپم...
پسر شجاع
| ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
پروفسور
| ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
در ضمن آقا اونایی که محل دقیق کلیدهای کیبرد رو بلد نیستن یا کامنت ندن یا یه بار بعد از نوشتن چک کنن ببینن درسته یا نه.
سید
| ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
سوتی که از سوتی، سوتی بگیره شاه سوتیه! :))))))
صادق
| ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
همه چیو به مسخره گرفتید
ناشناس
| ۲۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
سعید
| ۲۲:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
پاسخ ها
داود
| ۱۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۶:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
پاسخ ها
ناشناس
| ۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
ناشناس
| ۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
امید
| ۱۵:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
پاسخ ها
جعفر
| ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۷
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟







