برخی مفاهیم در سازوکارهای مدیریتی ایران، چنان وارونه میشوند که امید برای تحقق یافتن واقعیت آنها، بر عبث پاییدن است. نمونههای فراوانی میتوان برای آن اورد که شاید کوچکترینش خصوصیسازی دو تیم استقلال و پرسپولیسی باشد که این روزها بار دیگر بحث آن درگرفته است.
به گزارش «تابناک»، محمود گودرزی که سکان وزارت ورزش و جوانان را به دست گرفته، در روز معارفهاش، سخن جالبی گفت که بیگمان واقعگرایانهترین اظهارنظر در خصوص وضعیت نگهداری دو تیم بزرگ پایتخت است؛ سخنانی که برخی آن را البته نشان از ناآگاهی وزیر به حوزه تحت مدیریت خود دانستند.
گودرزی در مراسم معارفه خود گفت: «من خیلی باور ندارم که با خصوصی شدن مشکل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس حل شود. باید بستر این موضوع به لحاظ فرهنگی و اجتماعی فراهم آید. شاید در کل خصوصیسازی خیلی خوب نباشد و حتی این دو تیم را به واسطه خصوصی سازی عجولانه از دست بدهیم، در حالی که میخواهیم آنها را قویتر کنیم».
با این حال و کمی پس از تقدیم لایحه بودجه سال ۹۳ توسط دولت، بار دیگر دو تیم استقلال و پرسپولیس سودده معرفی شدند. وزارت ورزش و جوانان، استقلال و پرسپولیس را با رقمی نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان بازدهی، سودده و در زمره شرکتهای قابل واگذاری معرفی کرده است.
بنا بر گزارش وزارت ورزش و جوانان، تیم استقلال با بودجه ۱۷۰۵۰۰۰۰۰ و هزینه ۱۷۰۴۵۰۰۰۰ به میزان ۳۸ میلیون تومان و پرسپولیس هم با بودجه ۱۷۰۵۰۰۰۰۰ و هزینه ۱۷۰۴۵۰۰۰۰ به میزان ۵۱ میلیون تومان سودده است، حال آنکه این دو تیم همین چند ماه پیش به دلیل حجم بالای بدهیشان، میتوانستد از رقابتهای لیگ اخراج شوند و با چشمپوشی کمیته انضباطی و سازمان لیگ در این رقابتها ماندهاند.
افزون بر اینها، سید مناف هاشمی، معاون پشتیبانی و منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان هم در این هفته منتشر شد که طی آن وی به صراحت اعلام کرد که وزارت ورزش هیچ پولی به دو باشگاه پرسپولیس و استقلال نخواهد داد. البته در سالهای گذشته هم حرفهایی از این دست بسیار زده میشد و هر سال به ترفندی، پولی از بودجه دولتی به خزانه این دو تیم بزرگ کشور ریخته میشد و به این ترتیب، این دو تیم چند سالی است در حال خصوصی شدن هستند.
مدیران عام این دو تیم اما در واکنش به سخنان مناف هاشمی، آمار جالبی از بودجهشان ارائه میدهند. رویانیان میگوید که رقمی خیلی محدود از دولت در سال ۹۲ گرفته است. آنها که قراری ۵۰ ـ ۵۰ برای تأمین هزینههایشان داشتند، اکنون حسابی از وزارت ورزش طلب دارند.
مدیر پرسپولیس در این باره میگوید: «راستش ما از آغاز امسال، تنها یک میلیارد از بودجهای را که دولت باید در اختیارمان میگذاشت، گرفتهایم. آنها قرار بود بنا بر قانون سال ۹۲ کشور ۱۰ میلیارد تومان به ما بدهند؛ اما ۱۰ درصد از این رقم را گرفتهایم. البته این یک واقعیت است که با همه تلاشهایی که داشتیم، هنوز از برنامههایمان برای خودکفایی و سودده شدن تراز باشگاه عقب هستیم».
و البته فتحالله زاده، مدیر باشگاه رقیب هم آماری جالبتر برای ارائه دارد: «قرار بود بودجه امسال، ۱۹ میلیارد باشد اما این شوک دلاری و افزایش هزینهها سبب شد تا بودجهمان را با یک متمم به ۲۳ میلیارد برسانیم؛ رقمی که از وزارت ورزش گرفتیم، تنها یک و نیم میلیارد تومان بوده است. ما هر چه تلاش کنیم، نمیتوانیم به سقف بودجهمان برسیم چون هنوز توان این همه درآمدزایی نداریم».
برخی اما بر این باورند که این سخنان سید مناف هاشمی نه در راه خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، که در راستای ایجاد تغییرات مدیریتی در این دو تیم است، چه اینکه واقعیت خصوصیسازی دو تیم استقلال و پرسپولیس سوای ژستی همیشگی که برای آن گرفته میشود، همان است که گودرزی در مراسم معارفه خود گفته و دولت بر این باور است که با خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس، شاید این دو تیم و پایگاه اجتماعی آن را از دست بدهند و اساسا دولتها در ایران علاقهای به از دست دادن این دو تیم ندارند.
بنابراین با گرفتن ژست اینچنینی و صحبت کردن از سودده بودن دو تیم، همیشه بدهکار پایتخت و واگذاری آنها به بخش خصوصی نه به دنبال پیگیری خصوصیسازی این دو تیم که بیشتر به دنبال ایجاد تغییرات مدیریتی با کمترین هزینه رد ساختار این دو تیم هستند، چرا که نه رویانیان و نه فتحاللهزاده، نمیتوانند استقلال و پرسپولیس را که سالهاست به بودجه دولتی وابستهاند و در همه این سالها کوچکترین کاری در راستای خصوصیسازی آن نشده، بدون پول دولت اداره کنند و به این ترتیب، راهی جز خروج از این باشگاه ندارند. دولت میتواند با خیال آسوده و بدون کمترین هزینهای، تغییرات لازم در مدیریت این دو تیم را اعمال کند.
ما در اینجا نمیخواهیم از فتحاللهزاده و رویانیان حمایت کنیم، چرا که نحوه مدیریت آنها در این سالها و کارکرد آنها کاملا مشخص است. همین که وقتی بودجه دولتی حذف شود، خبری از این دو هم در مدیریت این دو تیم نخواهد بود، نشان از عیار مدیریتی این دو دارد؛ اما نکته مهمتر در اینجا، همان قلب مفاهیم است. استفاده ابزاری از خصوصیسازی برای ایجاد تغییرات مدیریتی در این دو تیم، در حالی که عملا خصوصیسازی نخواهد شد و این دو تیم همچنان در ذیل عنایات دولت مدیریت خواهند شد.