بازدید 14883

بيكاريد آمار مي‌دهيد؟

کد خبر: ۳۱۵۹۴۷
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۲ 27 April 2013
يكي نيست يواشكي به اين مركز آمار ايران بگويد:«عزيز من، وسط اين همه كار و گرفتاري عليحده،مگر بيكاري كه آمار بيكاري مي دهي؟»

آدم اگر كج خيال باشد،ممكن است همچين خيال كند كه انگاري تعمدي در كار است كه مزه شيرين برخي از حرف ها و آمارهاي خوش قبلي كه كماكان زير زبانمان است و هر روز داريم آن را مزه مزه مي كنيم، سه سوته از بين برود. خب چه اشكال دارد كه هنوز طنين زيباي اين وعده قشنگ در گوش جان ما انعكاس داشته باشد كه همين سال گذشته اعلام شد:«تا پايان عمر دولت فعلي، بيكاري ريشه كن خواهد شد.»

ــ چه جالب.... حالا شد؟

ــ نه خير، روم به ديوار نشد!

خدا رحمت كند مرحوم حافظ را كه با صداقت كامل در گلستان سعدي راجع به مشكل اشتغال و كارگفت:

گر به سخن «كار»ميسر شدي

كار نظامي به فلك بر شدي

باري، با حلوا حلوا گفتن كه دهان آدم شيرين نمي شود. سرويس ممكن است!...اگر اين طور بود كه الآن از صنف حلوا فروشان، كلي نامزد براي هر انتخاباتي داشتيم. فلذاست كه نامزدهاي اين دوره از انتخابات رياست جمهوري نيز بايد كه به هوش باشند و به گوش. علاوه بر فرشتگاني چون«عتيد» و «رقيب»(ملكان مقربان) كه از چپ و راست آمار ما را دارند، يك مركز آماري هم هست كه دقيقاً توي خط حرف ها و شعارهاي و ادعاهاي ماست. جاي ماستمالي هم نيست.

آمار جديد:«مركز آمار ايران،نرخ بيكاري سال 91 را 2/12 درصد اعلام كرد.»ــ به نقل از تمامي روزنامه ها(به غير از يكي دو تا روزنامه!)

بسته پيشنهادي: از آنجا كه كار، يكي از مشكلات عمده مملكت است و فاصله همين خود بنده نيز تا بيكار شدن، دو سه خط پرحرفي بيشتر مي باشد؛ لهذا با عنايت به آمار جديد بيكاري،عرايضي معقول در جهت كاهش سريع نرخ بيكاري عنوان مي داريم:

1- سربازهاي سركار: جميع عزيزاني كه در خدمت سربازي تشريف دارند، داراي كار و جزو آمار شمرده شوند. بشمار يك....بشمار دو.....بشمار سه......

بي دليل هم حرف نمي زنيم. اگر كه سربازي كار نبود، ملت هر كه را كه لباس سربازي تنش نبود، صدا

نمي كردند:«سركار!»

2- گروههاي خودكار: اين اشتباه است كه ما خيال كنيم هركسي داراي كار است،حتماً دولت او را

مي شناسد. مثلاً برخي گروههاي خودجوش را دستگاه هاي دولتي مي شناسند؟ يا كساني كه كار دارند،اما خيلي دوست ندارند كارشان فاش شود و از اينرو آن را لو

نمي دهند. مثلاً كسي كه كنار خيابان، جاي پارك مي فروشد،يا كسي كه ببخشيد، دم دستشويي نشسته و پول آفتابه مي گيرد، يا كساني كه بلال دسته دار مي فروشند، يا......حتي همين خودكارهايي كه اسمشان رويشان است و مي نويسند؛ خب اينها همه در حقيقت داراي كار هستند و بايد جزو آمار گنجانده شوند. نشد،به زور بگنجانند!

3- كارهاي مجازي: الآن دنيا پيشرفت كرده و بسياري از امور،مجازي شده است. ما حتي دانشگاه مجازي هم داريم. طرف پاي اينترنت نشسته دارد بكوب چت مي كند. صدايش مي زنند كه بيا شام بخور؛ با صداقت مي گويد:«كار دارم،بعداً مي آيم.» خب، اينها كار نيست؟ اگر نيست،پس چرا در جواب نمي گويد كه:«بيكارم،الآن مي آيم؟»از اينرو منبعد،هركس كه گفت«كار دارم»،بلافاصله جزو آمار اشتغال درآيد. حتي اگر همين صاحب قلم الآن به شما گفت كه بايد مطلب را تمام كنم؛چون هم من كار دارم،هم شما كار داريد. ملاحظه فرموديد چطوري

همه مان كار داريم؟...

منبع: اطلاعات
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار