
اصولاً مقامات ارشد اجرایی و نهادهای مالی اصلی در هر کشور که بانک مرکزی جزوی از آنهاست، تأثیرگذاری بسیاری بر شرایط اقتصادی هر کشور دارند، به گونهای که پیشبینیها، سخنان، وعدهها و در پایان، سیاستهای اجرایی آنها مستقیم آثار خوب یا بد خود را بر اقتصاد کشورها آشکار میکند و حتی یک سخنرانی کوتاه میتواند به کلی سرنوشت یک اقتصاد را تغییر دهد؛ این همان شرایطی است که چندی است از فضای اقتصاد ایران رخت بر بسته است.
به گزارش «تابناک»، شاید مدتها بود که فعالان اقتصادی در ایالات متحده، منتظر سخنرانی بن برنانکه، رئیس کل فدرال رزرو بودند؛ سخنرانی که سرانجام روز جمعه صورت گرفت و آن گونه که پیشبینی میشد، موجب تحرک اقتصاد آمریکا شد و حتی آثار سخنرانی برنانکه نه تنها بر اقتصاد و بازارهای سرمایه آمریکا، بلکه بر شرایط اقتصادی در اروپا نیز تأثیر گذاشت.
نکته جالب در این میان آن است که بن برنانکه در سخنرانی خود در سالن جکسون هاول، عملاً و آشکارا سخن از کاربست سیاستهای انبساطی و محرک اقتصاد نگفت و تنها به دادن سرنخهایی از آنچه در آینده «احتمال» وقوع دارد، بسنده کرد.
«فدرال رزرو در راستای تقویت و بهبود شرایط اقتصادی و تضمین ترقی فضای کار و اشتغال در کشور، هر گونه سیاست اقتصادی مورد نیاز را به کار خواهد بست... در واقع کمیته [بازار آزاد فدرال] آمادگی دارد تا در صورت نیاز، سیاستها و اقدامات تطابقی را در راستای بهبود شرایط صورت دهد، به ویژه اگر چشمانداز اقتصادی همچنان نشاندهنده ضعف در اقتصاد و رشد اقتصادی باشد...».
اینها بخشی از سخنانی است که برنانکه روز جمعه گفت؛ آن بخشی که بیش از همه مورد توجه فعالان اقتصادی و به ویژه بازارهای سرمایه قرار گرفت. همین بخش کوچک کافی بود تا تحرکی شدید در بازارهای سرمایه، بهای جهانی سوخت، بهای طلا و حتی بازارهای سرمایه در اروپا پدید آید.
مسلماً تأثیر تغییر شرایط اقتصادی در ایالات متحده، بر دیگر نقاط جهان جای هیچ بحثی ندارد. در نتیجه میتوان به راحتی پذیرفت که تحرک اقتصاد آمریکا تحرک اقتصاد اروپا و آسیا را نیز به دنبال خواهد داشت. کما اینکه رکود اخیر اقتصاد جهانی از آمریکا به سایر نقاط جهان تسری یافت.
اما حتی با فراموش کردن تأثیر سخنان برنانکه بر اروپا و آسیا، هنوز تأثیر سخنان وی در اقتصاد داخلی آمریکا جالب توجه است. دقت در کل مطالبی که بن برنانکه بر زبان آورده، نشان میدهد که حتی در یک مورد نیز وی، سخنی از قطعیت کاربست سیاستهای محرک اقتصادی نگفته و لحن کلام و واژگان وی، همگی دربردارنده مضمون احتمالات است.
با وجود این، همین اشارات مختصر وی به کاربست سیاستهای انبساطی و محرک در صورت نیاز، چنان مورد توجه فعالان و سرمایهگذاران قرار میگیرد که به یکباره شرایط را تغییر میدهد.
شاید این امر، در اقتصاد آمریکا و دیگر اقتصادها، امری طبیعی است که سخنان مقامات مسئول در امر اقتصادی و به ویژه سخنان رئیس کل بانک مرکزی، تأثیری اینچنین بر فضای اقتصاد یک کشور داشته باشد. شاید این امر ناشی از آن است که پشت سر هر سخن و وعده و احتمالی، یک سیاست اجرایی محکم و راسخ وجود دارد و اعتماد فعالان اقتصادی به این سیاست است.
این دقیقاً آن چیزی است که در فضای کنونی اقتصاد ایران وجود ندارد. چندی است که اعتماد عمومی در فضای اقتصاد از سخنان مسئولان و حتی بلند پایهترین آنها گرفته شده است و هیچ گونه وعده و سخنی، نمیتواند آرامشی را که بعضاً از فضای اقتصادی کشور گرفته شده بازگرداند.
بخش مهمی از این امر شاید آن باشد که در سالهای اخیر، مسئولان اقتصادی کشور معمولاً وعدههایی دادهاند که اساساً ناشدنی بوده است. بخشی از آن ناشی از شنیدن سخنانی است که تنها از سر رفع تکلیف است و بخشی ناشی از نبود سیاستهای اجرایی و عزم راسخ برای اجرای قولها و وعدهها.
به هر ترتیب، اکنون مدت زمانی است که سخنان مسئولان تأثیر خود را بر فضای اقتصاد از دست داده است و هرگاه اجرای سیاستی منجر به وخیم شدن اوضاع میشود، هیچ وعده و سخنی نمیتواند آرامش را به فضا بازگرداند؛ این موضوعی است که بیش از همه بر فعالیت اقتصادی و بازدهی اقتصادی در کشور تأثیرگذار است.
اگر چنانچه این فضای روانی و اعتماد متقابل در اقتصاد کشور بازسازی نشود، در بلند مدت بزرگترین آسیب به اقتصاد کشور وارد خواهد شد؛ یعنی عدم کنترل مسئولان بر فضای اقتصادی و تأثیر پذیری شدید داخل از خارج و از دیگر فاکتورها به غیر از سیاستها و سخنان مسئولان؛ به عبارتی آن چیزی که تا همین جا نیز در برخی حوزهها تا اندازهای رخ داده و نیازمند توجه ویژه برای رفع و برطرف شدن است.