هفته گذشته بود که خبر راهاندازی بورس ارز از زبان رئیسجمهور شنیده شد؛ خبری که حاکی از آن بود که تا کمتر از یک هفته دیگر، بورس ارز راهاندازی میشود؛ سازوکاری که در واقع اطلاق لفظ بورس به آن هیچ موضوعیتی ندارد و تنها شباهت آن با بورس، انجام معاملاتش در تالار بورس است.
کد خبر: ۲۶۲۶۹۹
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۰ 04 August 2012
هفته
گذشته بود که خبر راهاندازی بورس ارز از زبان رئیسجمهور شنیده شد؛ خبری
که حاکی از آن بود که تا کمتر از یک هفته دیگر، بورس ارز راهاندازی میشود و
سازوکاری که در واقع اطلاق لفظ بورس به آن، هیچ موضوعیتی ندارد و تنها
شباهت آن با بورس، انجام معاملاتش در تالار بورس است.
به گزارش «تابناک»، شاید این برای نخستین باری نیست که در کشور با تغییراتی در معانی و مفاهیم و مصادیق اصلی آنها، دست به ابتکاراتی زده میشود که بعضا هیچ شباهتی با آنچه خوانده میشوند، ندارد؛ بورس ارز یکی از همین ابتکارات جدید است.
بنا بر این گزارش، چیزی از زمان مباحث طولانی پیرامون نرخ ارز و چند نرخی شدن نگذشته که امروز این امر به راهاندازی بورس ارز رسیده، یا بهتر است بگوییم آنچه بورس ارز خوانده شده.
هفته پیش، هنگامی که خبر راهاندازی بورس ارز را شنیدیم، مانند بسیاری دیگر از این گونه ابتکارات، به اندازهای مبهم بود که به حدس و گمان در ماهیت و چگونگی ساز و کار آن پرداخته و اشاره کردیم که یا ماهیتی شبیه بازار فارکس منظور نظر دولت است و یا چیزی شبیه به ارائه سهام ارز برای معامله در بازار بورس.
همچنین اشاره کردیم که اگر مورد نخست مورد نظر باشد که از همان آغاز محکوم به شکست است، زیرا ساختارهای ملزوم و همراه آن در کشور وجود ندارد و اگر مورد دوم منظور باشد، یک ابتکار خارقالعاده و عجیب است که ماهیت آن فوقالعاده در عمل مبهم است.
پس از روشن شدن جزییاتی از چگونگی ساز و کار این ابتکار، مشخص شد آنچه منظور نظر بوده، تقریبا همان مورد دوم، ولی بسیار شگفتآورتر است: معاملات ارز با استفاده از گواهی ارزی که از سوی صرافی یا بانک صادر میشود و دریافت ارز پس از ثبت سفارش، و همچنین انجام معاملات در تالار بورس.
پیشتر پیرامون این موضوع و آسیبهای آن گفته شد؛ اما بخشی دیگر از ابهامات این اقدام هنوز قابل بررسی است که اگر چنانچه به آنها توجهی نشود، عمل «بورس ارز» را دچار مشکلات اساسی میکند.
همه ابهامات «بورس ارز»
اصولا و اساسا بورس تعریف خاصی دارد و بازار بورس، تنها و تنها یک تالار و یا مکان خاص نیست که بتوان با قرار دادن هر گونه داد و ستد و معاملهای در این چهارچوب، نام بورس بر آن گذاشت. از زمانی که «ون در بورس» هلندی، خانه خود را به مکان داد و ستد تجار تبدیل کرد، نام بورس بر هر چهار دیواری که یک چنین سازوکاری داشت، نقش بست.
اما امروز معمولا و عرفا بازار بورس به مکانی گفته میشود که داد و ستد سهام یا کالا در آن انجام میگیرد. حال خود شما میتوانید تعریف سهم و سهام و کالا و تفاوت آن را با گواهی ارز (آن گونه که شمسالدین حسینی گفته) درک کنید. در نتیجه آنچه به بورس ارز معروف شده، تنها شباهتی که بازار بورس دارد، انجام معاملاتش در تالار بورس و صدور یک برگه شاید با نام گواهی ارزی برای دریافت ارز است و نه یک مکان برای سرمایهگذاری با همه هیجانات و قوانین حاکم بر آن.
از سویی، گفته شده این امر برای ایجاد تعادل در بازار ارز و واقعی کردن نرخ ارز است. اساسا هیچ نظریه اقتصادی در حوزه ارزی و پولی، واقعی شدن نرخ ارز را تابعی از انجام معاملات آن به شکل بورس نمیداند. در واقع هیچ اقتصاددانی نیست که یکی از کارویژههای بورس یا بازار سهام را واقعی کردن نرخ کالاهای شامل معامله آن بداند. شفافیت در معاملات متفاوت با شفافیت در بهاست.
البته اشاره به واقعی شدن نرخ ارز، کنایه به غیر واقعی بودن نرخ کنونی در بازار موازی است که به نظر چندان درست نمیآید. نرخ ارز در کشور، تابعی از عرضه و تقاضا، ارزش پول ملی، سیاستهای اقتصادی و ذخایر ارزی کشور است؛ بنابراین، اگر نرخ ارز به نظر غیر واقعی است، باید بتوان اثبات کرد که میزان تقاضای کاذب، ارزش بالای پول ملی، ذخایر ارزی قدرتمند و سیاستهای اقتصادی صحیح و کارآمدی در کشور وجود دارد.
به نظر، راهاندازی به اصطلاح بورس ارز، همان گونه که پیشتر هم گفته شد و دیروز حسینی وزیر اقتصاد به آن اذعان کرده، تنها نوعی رسمیت بخشی به بازار موازی است. به عبارتی، این کار در راستای حرکت بازار موازی به سمت یک بازار رسمی با همه آنچه در تعریف واژه «رسمی» میگنجد است.
لازمه راهاندازی یک بورس واقعی، واقعی کردن و تک نرخی بودن ارز است. نرخ ارز در کشور نه واقعی است و نه تک نرخی. اعلام شده است که گویا این بورس زمانی دست به کار میشود که نرخ جدید ارز از سوی بانک مرکزی اعلام شود. از سویی گفته میشود که نرخ جدید ما بین نرخ ۱۲۲۶ تومان فعلی و حدود ۲۰۰۰ تومان بازار موازی است (شاید حدود ۱۶۰۰ تومان). پس باز هم شاهد یک نرخ مدیریت شده در کنار یک نرخ واقعی خواهیم بود.
نتیجه آنکه با یک چنین شرایطی و از آنجا که نرخ ارز، واقعی و تک نرخی نشده، باز هم بازار موازی به کار خود ادامه خواهد داد و آنچه بورس ارز خوانده میشود، شمایلی از یک بازار معاملاتی رسمی خواهد بود؛ آن هم با یک ساز و کار کاملا پیچیده و وقتگیر. با این شرایط، این بورس تنها و تنها در صورتی به کار خود ادامه خواهد داد که اجبار به انجام معاملات ارزی در آن از سوی دولت یا یک نهاد دیگر صورت بگیرد. وخامت یک چنین وضعی قابل پیش بینی است.
در پایان اینکه، بورس ارز میتواند به منظور نظارت و کنترل هر چه بیشتر دولت بر معاملات ارزی راهاندازی شود. این کنترل و نظارت میتواند دو جنبه داشته باشد: یکی ایجاد شفافیت و اطمینان سازی در معاملات ارزی و جلوگیری از هدر رفت منابع و پیشگیری از پدید آمدن دلالی در بازار و دوم انحصارطلبی دولت در بحث ارز، کسب درآمد به روشهای پیچیده از راه بورس ارز و بازی با نرخ ارز در صورت لزوم. گویا، دولت در پی کنترل بازار معاملات ارز است و در این میان، فعلا شاید تلفیقی از موارد نامبرده، یعنی جلوگیری از دلالی و رانت و مدیریت نرخ ارز در صورت لزوم با این سازوکار هدف دولت باشد.
بورس ارز گویا با همه این ابهامات، قرار است به زودی راهاندازی شود. ماهیت این ابتکار، هنوز در عمل مشخص نیست و نمیتوان دقیقا راجع به آن حکم داد؛ اما آنچه تا اینجا میتوان دید، آن است که با یک چنین شرایطی، بازار معاملات ارزی، شبیه به یک بورس نیست، ویژگیها و اهداف تعیین شده را نخواهد داشت، به جمع شدن بازار موازی کمکی نخواهد کرد، به واقعی شدن نرخ ارز منجر نمیشود و حتی تعادل بین عرضه و تقاضا را نیز تغییر نخواهد داد (دقت کنید به تصمیمات اخیر مجلس و دولت در حذف ارز مسافرتی و اولویتبندی ارزی و تناقضات آنها با هدف راهاندازی بورس ارز).
در این شرایط، این بازار میتواند به یک عملکرد محدود، یعنی داد و ستد ارز با نرخ مصوب دولت بسنده کند و نه یک بازار با عملکرد کامل. اگر چنانچه دولت خواهان تبدیل این ابتکار به یک سازوکار کامل و بیابهام و موفق است، باید همه معایبی را که گفته شد، به علاوه آنچه بعد در عمل مشخص میشود، در نظر آورده و از هماکنون برای آن چارهاندیشی کند.
نخستین گام در این راه، تک نرخی کردن ارز است و شناور ساختن آن به شکل کامل، که این امر به معنای منتفی شدن ارز چند نرخی و شاید مزایای کوتاه مدت آن است. در نهایت تا زمانی که نرخ ارز به شکل واقعی شناور نباشد، بورس ارز نمیتواند اهدافی را که برایش تعریف شده، کاملا محقق کند.
دارم میگم از الان این طرح شکسته خورده است.
بهتر است دولت دیگه تا پایان دورش طرح نده.
پاسخ ها
مری
||
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۴
زرشک.....برو دلار هات رو بفروش تا ضرر نکردی
ببخشید شما نرخ مرغ رو نتونستید کنترل کنید حالا میخوائید با تشکیل بورس ارز نرخ دلارو کنترل کنید .
ما به عنوان تولید کننده از ابتدای سال تا الان هزار مدل طرح از بانک مرکزی شنیدک اما جز ضرر چیزی نداشتیم امیدوارم بقیه حالشو ببرن
براساس علم اقتصاد نرخ ارز باید بر حسب نرخ تورم محاسبه و در سیستم بانکی اعمال میگردید و درحال حاضر نیز نرخ ارز را عرضه و تقاضا باید تعیین کند
هر کار میکنین ارز بیمار و دانشجو رو تو رو خدا قطع نکنین
نمی دونم این ها چه خوابی دیدن! ولی منه دانشجو که رفتم دنبال ارز بانکا میکن چند روز باید صبر کنی گفتن ندین!!! خواب چه جوری تعبیر می شه الله اعلم
فقط اين كار ارز مرجع را بالا مي بره تا مشكلات دولت حل بشه و دوباًره يك ارز أزاد با قيمتي به مراتب بيشتر جا مي گذاره چرا اقتصا دخانها نمي نشين يك را حل درست پيدا كنند ما قادر به هيچ كاري نيستيم زندگيمون داره فلج ميشه با گرون شدن دوباًره ارز طلا مسكن حوارك باز هم سر به فلك مي زنه اقايون از خارج ادم وارد كنيد مثل مربي فوت بال
ارز مانند کالا نیست که طرف بخواد سهامشو بخره بلکه همه ترجیح میدن دلار یا یورو تو جیبشون باشه تا یک تیکه کاغذ. پس با همین دلیل گوچیک این طرح شکست خوردست.
این همان فارکس نیست !؟
pishnahad bad az pishnahad,tarh bad az tarh,hemechi be gheir az kare dorost ke vaghee kardane nerkhe arz ast.
منظورشون اگه از تک نرخی اینکه قیمت بانک و بازار آزاد یکی باشه خوبه ولی اگه بانک حدود 1600 قیمت تک نرخی اعلام کنه و به کسی نده اون موقع بازار آزاد حدود 2500 میشه یعنی بدبخت شدیم...
آقای حسینی وزیر اقتصاد فرمودند افراد دارای ارز منشا خارجی و صادر کنندگان غیر نفتی فقط می توانند ارزشان را عرضه کنند. یعنی از همین الان بحث های قدیمی و نخ نمای منشا گذاری و غیره و هزار اما و اگر ها و محدودیت های دیگر را مطرح می کنند. لذا باز هم ارز چند نرخی را خواهیم داشت منتها به شکلی دیگر. اگر واقعا می خواهید تک نرخی کنید بایستی محدودیت ها برداشته شده و ارز مرجع کلا حذف شود و نرخ فقط نرخ بازار باشد.
مطمئنم مثل سایر نظراتم منتشر نخواهید کرد پس لااقل به مسئولین منعکس کنید.