ریشه ساخت مفاهیم طنز یا جوکهای موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در فضای مجازی (اعم از ایمیلها و شبکههای اجتماعی) و سازنده آنها چندان مشخص نیست. این رشته دراز طنز، پس از جوکهای موسوم به «مملکته داریم؟» و «فک و فامیله داریم؟» پدیدار شد
چندی است که لطیفههای موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در ایمیلهایی که دوستان برای یکدیگر میفرستند، دست به دست میچرخد و هر بار، دستهای دیگر از این لطیفهها از راه میرسد.
این نوع لطیفه آنقدر طرفدار پیدا کرده که نه تنها در شبکههای اجتماعی صاحب صفحه ویژه و دهها هزار طرفدار شده، بلکه حتی سایتی نیز در این زمینه راهاندازی شده است.
لطیفههای «پـَـ نـَـ پـَـ» اغلب در یک فضای گفتوگوی دو نفره اتفاق میافتد؛ نفر اول سؤالی بدیهی را مطرح میکند و نفر دوم، با قرار دادن عبارت «پـَـ نـَـ پـَـ» در ابتدای جوابش، طوری پاسخ میدهد که فضایی طنزگونه ایجاد میکند.
نگین حسینی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، با استفاده از نظریه و مفاهیم موجود در ارتباطات شفاهی، به نحوه شکلگیری لطیفههای «پـَـ نـَـ پـَـ» از دیدگاه ارتباطی پرداخته و در بخشی از این مقاله آورده است:
ریشه ساخت مفاهیم طنز یا جوکهای موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در فضای مجازی (اعم از ایمیلها و شبکههای اجتماعی) و سازنده آنها چندان مشخص نیست. این رشته دراز طنز، پس از جوکهای موسوم به «مملکته داریم؟» و «فک و فامیله داریم؟» پدیدار شد.
تفاوت عمده جوکهای «مملکته داریم؟» با «پـَـ نـَـ پـَـ» در این است که اولی، به مصادیق «عینی» یا واقعی رخدادها میپردازد که البته از نگاهی، جنبه طنزگونه به خود میگیرند اما گروه دوم، لطیفهها یا جوکهایی هستند که با هدف خنداندن مخاطب «ساخته» میشوند و خصلت عینی یا واقعی ندارند.
وی با ذکر مثالهایی از این لطیفهها تأکید میکند: یکی از مباحث ارتباطی در حوزه ارتباطات شفاهی که بررسی پدیده «پـَـ نـَـ پـَـ» را امکانپذیر میکند، «مقصودهای ارتباطی» است. با استفاده از این مبحث، میتوان نحوه شکلگیری و ساخت هر «پـَـ نـَـ پـَـ» را شناسایی کرد.
حسینی در ادامه مقالهاش به تشریح مقصودهای ارتباطی از بیان این لطیفهها پرداخته و در بخش دیگری از آن آورده: کسانی که به شیوه «پـَـ نـَـ پـَـ» سؤالهای روزمره را پاسخ میدهند، ضمن خنداندن مخاطب، او را بهطور جدی به این فکر فرو میبرند که به راستی در ارتباطات شفاهی و حین گفتوگو، چرا سؤالاتی از این دست میان افراد رد و بدل میشود که پاسخ آنها چنان مبرهن است که اصل پرسش را زیر سؤال میبرد و حتی آن را به سُخره میگیرد؟ آیا چنین پرسشهایی در متن مکالمات و ارتباط شفاهی انسانها، زیادی و بیفایده به نظر نمیرسند؟ بهراستی ضرورت طرح سؤالاتی که پاسخ معلوم و مشخصی دارند، چیست؟
معنی و نقطه دید و نتیجهگیری از بخشهای دیگر این مقاله است که متن کامل آن در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
تابناک همه چیز که نیاز به فلسفه ندارد. گوش کن ، لذت ببر و بخند. بسیاری از چیزها را فقط بشنو و گوش کن و ببین و لذت ببر. احتیاج نیست که دکتر بیاری و ....
با سلام
این مثل پ ن پ ریشه در اصل زبان کاشانی هاست
کاشانی ها برای اینکه حرف خود را مورد تاکید مخاطب و حرف مخاطب را زیر سوال ببرند از این کلمه ویا کلمه (ه پ ن ) استفاده می کنند.
چه عجب مقاله تون انتقادی نبود، چون کلا مد شده هر چیزی که باعث خنداندن مردم بشه رو باید تقبیح کرد و از نظر فرهنگی برد زیر سوال (جواب تابناک:پ ن پ، می خوای زیر سوال نبریم؟)
سلام توضیحاتی که دادن در خصوص کلمه «پـَـ نـَـ پـَـ» کاملا ناقص بودم خانم دکتر باید به ریشه این کلمه مراجعه میکردن این کلمه یکی از کلمات مرسوم در زبان لری هست و بیشتر در زبان محلی شهر بهبهان ( خوزستان ) استفاده میشه و پیر و جوان از این اصطلاح استفاده می کنند ، به عنوان مثال وقتی به فردی کاری سپرده شده و این فرد این کار رو دیر انجام میده در یک جمله خطاب به اون فرد گفته میشه : په ( پس ) چیکا ( چیکار ) میکنی «پـَـ نـَـ پـَـ» ؟
مفهوم واقعی این هست ، در تعداد زیادی از لطیفه هایی که من مطالعه کردم و یا شنیدم اصلا کلمه «پـَـ نـَـ پـَـ» کاربردی ندارد ، زبان بهبهانی یکی از تکلم های شیرین زبان لری هست ، امیدوارم این مساله به مسائل قومیتی ختم نشه زیرا هیچ کسی دوست ندارد به زبان مادریش توهین شود
این پیام را فقط در سایت تابناک گذاشته ام در صورت امکان پوشش دهید
با تشکر ، دکتر مرتضی مزارع
استاد سخن سعدی در کتاب بوستان خود شعری دارد با مطلع
«چنان قحط شد سالی اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق»
در این شعر مصرعی دراد که می فرماید:
«چو دانی و پرسی سوالت خطاست»