سرویس اجتماعی: آیتالله صادق آملی لاریجانی، در نشست مسئولان عالی قضایی با اشاره به برخی رخدادهای اجتماعی و بروز برخی ناامنیها و بازتاب آن از سوی رسانهها و روزنامه ها گفت: از بحثهایی كه در رسانهها و نیز از زبان شخصیتهای گوناگون در این یكی دو هفته اخیر در باب امنیت اجتماعی و برخورد با كسانی كه ناامنی ایجاد میكنند، مطرح شده و از دغدغهها و احساسات پاكی كه در این مطالب و مباحث ابراز شده، سپاسگزاریم و این مسأله را حق طبیعی برای همه مردم و افرادی میدانیم كه مشكلات اجتماعی را تشخیص میدهند و آن را در قالب مطالباتی از همه دستگاههای ذیربط و طبیعتاً دستگاه قضایی و نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی میخواهند.
رییس قوه قضائیه، رعایت «جانب انصاف و پرهیز از بزرگنمایی» را ركن اصلی در بازتاب این اخبار دانست و گفت: صاحبنظران و رسانهها باید با رعایت انصاف اعلام كنند كه آیا قوه قضاییه در زمینه مقابله با اراذل و اوباش و اشرار و برخورد با ناامنیهای اجتماعی به وظایف خودش رفتار كرده است یا خیر.
بنده قاطعانه اعلام میكنم كه در نگاه كلی، قوه قضاییه به وظایف خود رفتار كرده و به ویژه در بحث جرایم خاص، در یكی دو سال اخیر، همه مسئولان دستگاه قضایی برای برخورد با جرایم خاص و تشدید مبارزه با مجرمان خاص مثل قاچاقچیان موادمخدر، اشرار، مسلحانی كه سرقت و یا به ناامنی جامعه كمك میكنند و متجاوزین به نوامیس مردم، بسیج شدهاند.
محور سخنان رییس قوه قضائیه را بخوانید؛ـ دستگاه قضایی، دستگاه تبلیغاتی نیست و بنای ما هم این نبوده كه هر مطلبی كه رخ میدهد، از آن استفاده تبلیغاتی كنیم؛ اما بار دیگر اعلام میكنیم كه همه تلاش این دستگاه قضایی و مسئولان آن، پیگیری مبارزه با اشرار، اراذل و اوباش و مخلان نظم و امنیت اجتماعی است.
ـ از همه كسانی كه مدعی كُندی و یا برخورد نامناسب قوه قضاییه و یا عدم رسیدگی به پروندههای امنیت اجتماعی هستند، میخواهیم چنین پروندههایی را به دستگاه قضایی معرفی كنند. توقع داریم كسانی كه ادعا میكنند، پروندههایی به درستی رسیدگی نشده است، به ما معرفی و ما را آگاه كنند تا به دستگاه قضایی كمك كرده باشند و ما قطعاً از این مسأله استقبال میكنیم. البته بین شایعات و بین مطالب محكمهپسند هم فرق بسیار بوده و ممكن است، زمانی كسی را به عنوان جانی در روزنامهها مطرح كنند و بعد واقعاً دلیل به اندازه كافی برای محكمه نباشد و برای همین، هیچ فقیه و مجتهدی هم جرأت نمیكند در موردی كه دلیل به اندازه كافی نباشد، بر كسی حد جاری كند.
ـ روند كلی در دستگاه قضایی، برخورد قاطع با اشرار است و همه اشرار و كسانی كه موجب ناامنی جامعه میشوند، بدانند كه نمیتوانند از فیلتر دستگاه قضایی عبور كنند. برخورد قاطع و قانونی قوه قضاییه با اشرار مبتنی بر قانون است و اگر قانون در جاهایی برای دستگاه قضایی محدودیتهایی ایجاد كرده، این موضوع تقصیر دستگاه قضایی نیست.
ـ برخی از رسانهها و متأسفانه حتی رسانه ملی به ایجاد احساس ناامنی در جامعه كمك كردهاند و میدانیم كه احساس ناامنی بدتر از خود ناامنی است و این احساس ناامنی ولو ناامنی واقعی هم نباشد، بسیار خطرناك است و به نظر میرسد، كسانی كه بیجهت به این مسائل دامن میزنند و آن را بزرگ میكنند، دچار یك اشتباه استراتژیك میشوند كه این نه به سود مصلحت عمومی است و نه نظام و جامعه دینی ما.
ـ وقوع حتی یك جرم برای دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی و امنیتی باید بزرگ و حساسیتبرانگیز باشد و با آن برخورد شود؛ اما این مسأله با دامن زدن به بحث احساس ناامنی در جامعه تفاوت دارد و اگر به این مطلب توجه شود، حتماً مطبوعات و رسانهها خودشان نیز خواهند فهمید كه این كار، روند نادرستی است كه پیش گرفته شده و چه بسا ممكن است رسانهها ناخواسته در دام كسانی بیفتند كه قصدشان ناامن جلوه دادن فضای مملكت برای رسیدن به مقاصد دیگر است.
ـ در مسأله جرم و بحث امنیت اجتماعی، باید بررسی كرد كه نقش دستگاههای برخورد كننده و نقش نهادها و دستگاههای پیشگیری كننده چقدر است. مسلم است كه دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی و امنیتی، موظف هستند پس از وقوع هر حادثهای با آن برخورد كنند؛ اما نباید فراموش كنیم دستگاههایی هم هستند كه میتوانستند و میتوانند از جرایم پیشگیری كنند، اما كوتاهی میكنند؛ برای نمونه، میخواهم از صدا و سیما گلایه كنم كه به جای اینكه شما مطالبی را علیه قوه قضاییه پخش كنید و طوری جلوه بدهید كه گویا تنها قوه قضاییه است كه به وظایف خودش عمل نمیكند، بررسی كند و ببیند كه رسانه ملی در بحث فرهنگسازی مربوط به پیشگیری از وقوع جرم چه كرده است.
ـ صدا و سیما بناست كه یك دانشگاه عمومی باشد و فرهنگسازی كند؛ اما این فیلمهای خارجی را كه تمام آن كشتار و قتل و جنایت و فرار از زندان است، پی در پی پخش میكند؛ آیا این كار خودش آثار ناگواری ندارد و یا وزارت ارشاد در فیلمهایی كه برای پخش مجوز میدهد آیا گمان نمیكند كه احساس ناامنی و بلكه علل اسباب ناامنی را فراهم میكند؟ آیا دانشگاهها و حوزههای علمیه برای فرهنگسازی و پیشگیری از وقوع جرم هیچ وظیفهای ندارند؟
ـ بحث جرایم و بحث امنیت اجتماعی، بسیار مهم است كه شاید تا اندازه ای مغفول افتاده و همه دستگاهها و نهادها اعم از دولتی و غیردولتی و آنهایی كه احساس مسئولیت میكنند و دغدغه امنیت جامعه را دارند، باید در این مسأله دست به دست هم بدهند. برخی از كارها پیشگیری كننده است. حتی اقدامات قوه قضاییه و نیروی انتظامی هم در برخورد با اشرار به جهتی پیشگیری كننده است. منتها همگی باید دست به دست هم بدهند و این گونه نباشد كه با بزرگ كردن مسئولیت یك دستگاه، وظیفه دیگری را كم كنیم.
ـ تلاشهای دوستانمان را در صدا و سیما زیر سؤال نمیبریم، ولی توقع ما از یك دانشگاه عمومی به تعبیر مرحوم امام ـ قدس الله نفسه الزكیه ـ بیش از اینهاست و توقع داریم به ویژه در فیلمهایی كه پخش میشود و در تأثیرات نادرستی كه برخی فیلمها بر جوانها و نوجوانها میگذارد، دقت شود.
ـ متأسفانه راههای فرار از زندان همواره در فیلمهای پخش شده وجود دارد و پخش میشود و این در حالی است که وقتی یك مجرم كه از زندان فرار میكند، میگوییم چرا فرار میكند و دیگر نمیگوییم كه خودمان یادش دادهایم و یا برای نمونه، در فیلمها و حتی سریالها وقوع قتل را آسان نشان میدهیم. من همیشه خانواده خودم را از نگاه كردن این فیلمها منع كردها،م چون میبینم در برخی فیلمها جوانی میآید، اسلحهای میگذارد بر پیشانی و شقیقه دیگری و به راحتی او را میكشد و بعد انگار كه یك لیوان آب خورده باشد راهش را میكشد و میرود. تكرار این صحنههاست كه این مسائل را طبیعی جلوه میدهد، در حالی كه همه امور هنری و فرهنگی كشور، باید به گونه ای به مسأله پیشگیری از جرم و امنیت اجتماعی كمك كنند نه اینكه همه آنها را فراموش كنند و بعد تنها وقتی حادثهای رخ داد بگویند برخورد كنید.
ـ برخورد دوگانه غرب با بحث حقوق بشر، بار دیگر در نحوه برخورد آنان با گروهك تروریستی پژاك نمایان شد و این گروهك در همین چند روز اخیر تعدیاتی داشتند كه البته با درایت و تلاش و جانفشانیهای نیروهای انتظامی و نظامی و امنیتی سر جای خودشان نشانده شدند و ما از سپاه پاسداران و همین طور از نیروهای امنیتی كه با تلاش خویش توانستهاند این افراد را تار و مار كنند، سپاسگزاریم؛ اما بحث اصلی این است كه این تروریستها مورد حمایت غربیها و اروپاییها هستند و هماكنون سركرده آنها در آلمان است.
این چه برخورد دوگانهای است كه غربیها با حقوق بشر و تروریسم دارند. خودشان ادعا میكنند كه ما در مقام مبارزه با تروریسم هستیم، در حالی كه سركرده تروریستها را در میان خود نگه میدارند و تقویت میكنند؟!