تصاویر: مراسم تعزيه «وهب» در لامرد
«وهب» فرزند «عبدالله بن عمير» از قبيله «بني کلاب» است.
خوارزمى كه وهب را پسر عبدالله مىداند نوشته است كه چون عبدالله به شهادت رسيد، ام وهب خطاب به وهب گفت: پسرم برخيز و پسر دختر پيامبر را يارى كن. وهب نيز پاسخ داد كه اى مادر چنين مىكنم و در اين راه كوتاهى نمىورزم. سپس به ميدان رفت. چون وهب مدتى در ميدان جنگيد به سوى مادر و همسرش بازگشت و پرسيد آيا از من راضى شديد؟ مادر پاسخ داد از تو راضى نخواهم بود، مگر اينكه در مقابل پسر دختر پيامبر كشته شوى. در اين حال همسرش او را به مراقبت از جان خويش فرا خواند، اما ام وهب گفت سخن او را گوش نده و بازگرد و در مقابل پسر دختر پيامبر بجنگ تا كشته شوى. تا او در فرداى قيامت تو را در نزد پروردگار شفاعت كند. پس وهب در حالى كه چنين رجز مىخواند به ميدان رفت.
وهب در حالى كه پس از نبردى شجاعانه دست راست و چپ خويش را از دست داده بود، به شهادت رسيد.














دیشب توفیق شد رفتم یه حسینیه در شرق تهران که تعزیه اجرا می کردند
به قدری این مراسم جذاب و گیرا اجرا می شد که آدم حس می کرد الان توی صحرای کربلاست
جمعیت از دیوار حسینیه هم بالا رفته بودند
دسته های عزاداری هم برنامه خودشون رو لغو کرده بودند و اومده بودن برای تماشای تعزیه
دشمن در حاليكه وهب را به شهادت رساند و سر از بدن وي جدا كرد، براي متألم كردن مادر وي سرش را به سمت او پرتاب كرد، اما اين شيرزن هميشه ماندگار تاريخ موهاي فرزندش را گرفت و سر را دوباره به سمت دشمن برگرداند و جملهاي بر زبان راند كه شاخص حقيقي سنجيدن ميزان اطاعت از پروردگار و اولياء او تا هميشه تاريخ خواهد ماند:
«ما آنچه را كه در راه خدا و اوليائش دادهايم پس نميگيريم.»





