بازدید 25779

انتقاد حسین شریعتمداری از دلجویی مراجع عظام از نوه امام راحل(ره)

کد خبر: ۱۰۴۴۴۸
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۸ 15 June 2010
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت:

نگارنده «لرزش» قلم خويش را در نوشتن اين وجيزه انكار نمي كند. اين لرزش به دليل اهميت موضوع و مرزهاي ظريف آن، طبيعي نيز هست و غيرقابل ملامت، اما به ژرفاي دل از خداي مهربان مي خواهد كه او را در نوشتن اين نوشته، از «لغزش» مصون بدارد.

طي روزهاي گذشته و به دنبال رخداد حماسي روز 14 خرداد و از آنجا كه بخشي از آن حماسه عظيم و بي نظير با اعتراض مردم به مواضع آقاي سيدحسن خميني، نوه محترم حضرت امام(ره) رقم خورده بود، چند تن از علماي بزرگوار و مراجع عظام با صدور بيانيه و يا در جلسه درس خويش، با استناد به اين كه جناب سيدحسن خميني، نوه حضرت امام است، اعتراض به ايشان را اهانت به ساحت مقدس امام راحل(ره) دانسته و محكوم كردند.
 
حساسيت اين بزرگواران نسبت به ساحت ملكوتي حضرت امام(ره) نزد همگان پسنديده و درخور تقدير است و از حافظان اسلام، جز اين انتظار نبوده و نيست كه حريم مقدس بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و احياءكننده اسلام ناب محمدي(ص) را پاس بدارند، اما، گفته اند- و حكيمانه نيز گفته اند- كه «پرسيدن عيب نيست»، از اين روي نگارنده اجازه مي خواهد در اين باره به نكاتي سؤال گونه اشاره كند و پاسخ آن را براي جبران كم داني خود، از آن عالمان بزرگوار و فرهيخته كه همواره و به حق، كانون پرسش مردم بوده اند، جويا شود.

1- حفظ حرمت بيت معظم حضرت امام(ره) بر همگان واجب است، چرا كه آن مراد به حق پيوسته و با انبياء و اولياي الهي نشسته، نه فقط نجات دهنده مردم ايران و رهبري كننده آنان به صراط مستقيم بوده اند، بلكه جهان اسلام نيز براي هميشه تاريخ مديون آن بزرگوار است.

سايه اي روشن از بقيه الله الاعظم كه همواره از او به يك «اشاره» بوده و هنوز هم هست و از مردم «به سر دويدن». و از اين روي، تاكيد چند تن از مراجع عظام بر ضرورت حفظ حرمت بيت امام(ره) نه فقط شنيدني، بلكه به گوش جان خريدني است، اما به يقين بزرگان ياد شده تصديق مي فرمايند كه آنچه «حق» است، راه امام(ره) و شخص امام(ره) است، بنابراين و به فرموده حضرت امير عليه السلام كه مقتداي همه و به ويژه مراجع عظام است، افراد را بايد به معيار «حق» سنجيد و نه «حق» را با معيار افراد. و چنين است كه در كلام خدا آمده است ان اولي الناس بابراهيم، للذين اتبعوه...

2- نگارنده، اگرچه در حد و اندازه اي نيست كه خود را در حلقه ملكوتي «عاشقان امام(ره)» تلقي كند، اما، عاشقان پاكباخته امام راحل(ره) را از ژرفاي دل دوست دارد و مانند آنها آرزو مي كرد كه كاش رخداد ياد شده در مراسم حماسي 14 خرداد اتفاق نمي افتاد، با اين توضيح كه كاش جناب سيدحسن خميني در كنار سران فتنه اخير، يعني دشمنان بي چون و چراي امام(ره) اسلام و انقلاب قرار نمي گرفت و باعث نمي شد توده هاي عظيم و دلباخته امام راحل، اعتراض و هشدار به ايشان را وظيفه خود بدانند و احساس كنند كه اگر به همنشيني نوه حضرت امام(ره) با دشمنان آن حضرت اعتراض نكنند، در حق امام راحل خويش جفا كرده اند. آيا اين احساس و اين انگيزه درخور ملامت است؟!

3- دلجويي از نوه حضرت امام(ره) نه فقط مورد سؤال نيست كه شايسته و بايسته نيز بوده و هست و رهبر معظم انقلاب قبل از همه به اين اقدام شايسته اهتمام ورزيده اند. اما رهبر فرزانه انقلاب در بيانات مثال زدني آن روز خويش، «بايد»ها و «نبايد»هاي خط امام(ره) را نيز به گونه اي مستند و عالمانه برشمردند و به زعم نگارنده، بيانات ايشان اگرچه روشنگري درباره راه امام(ره) را براي همگان در پي داشت و با همين منظور هم ايراد شده بود، ولي اندرزي حكيمانه در كنار آن دلجويي پدرانه نيز بود. بديهي است دلجويي برخي عالمان بزرگوار از جناب آقاي سيد حسن خميني همانگونه كه خود فرموده اند به خاطر حمايت از امام راحل(ره) و بينش و منش آن حضرت بوده است و دقيقا به همين علت لازم بود اين دلجويي با هشدار و اندرز به نوه محترم حضرت امام نيز همراه باشد، چرا كه ايشان به دليل همنشيني يكساله اخير خود با دشمنان امام(ره) و عوامل نشان دار بيگانه مورد اعتراض مردم قرار گرفته بودند- و گرنه قبل از آن كه مردم عباي نوه حضرت امام را به تبرك مي بوسيدند- بنابراين وقتي در كنار دلجويي از وي، نسبت به مواضع غيرقابل توجيه ايشان اندرزي داده نمي شود، اين دلجويي نقض غرض تلقي خواهد شد و اين توهم را- كه به يقين بي مورد است- پديد مي آورد كه برخي عالمان بزرگوار، رابطه نسبي با حضرت امام(ره) را از راه مبارك و شخص گرانقدر ايشان بااهميت تر مي دانند!

4- چرا مراجع عظامي كه اعتراض مردم به آقاي سيدحسن خميني را اهانت به حضرت امام(ره) و بيت معظم ايشان تلقي فرموده و محكوم كرده اند، در مقابل اهانت سران فتنه و حاميان آنها به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام، حضرت صاحب الزمان- روحي له الفدا- حضرت امام(ره)، ائتلاف با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها عليه اسلام و انقلاب و امام(ره)، همراهي آشكار و بي پرده آنان با رژيم صهيونيستي، آمريكا، انگليس، نفي اسلام، حمايت رسما اعلام شده آنان از تروريست هايي كه عزاداران حسيني(ع) را در حسينيه شيراز به خاك و خون كشيده بودند، دروغ بزرگ تقلب در انتخابات، مقابله با جمهوريت نظام و... دهها و صدها خيانت و جنايت ديگر از اين دست، سكوت فرموده و احساس خطر نكرده اند؟! و اگر احساس خطر كرده اند- كه به يقين كرده اند- چرا به عنوان يك مرجع ديني براي اعلام اين خطر و مقابله با فتنه گران احساس تكليف نفرموده اند؟!

5- ممكن است گفته شود نگاه مراجع عظام ياد شده به رخداد 14 خرداد و اعتراض مردم به آقاي سيدحسن خميني بوده است و ماجراي فتنه، حساب جداگانه اي دارد، كه با كمال احترام و عرض پوزش بايد گفت؛ اعتراض مردم به نوه حضرت امام(ره) به خاطر نشست و برخاست نزديك و حمايت گونه ايشان با همين سران فتنه بوده است، بنابراين، وقتي اين اعتراض محكوم مي شود و به جنايات سران فتنه كمترين اشاره اي نمي شود، به طور طبيعي اين پرسش از مراجع عظام در ذهن مردم شكل خواهد گرفت كه دفاع از حريم مقدس امام حسين و امام زمان و اسلام و انقلاب و مردم مسلمان و شخص حضرت امام(ره) با اهميت تر است يا حمايت از نوه امام راحل(ره)، آنهم در حالي كه وي فقط به دليل همراهي با سران فتنه مورد اعتراض مردم قرار گرفته است؟!

6- آقايان بزرگوار! باور بفرمائيد كه مردم در سلامت نفس، علم، تقوي و ايمان شما عزيزان كمترين ترديدي ندارند و مي دانند كه شما مراجع عزيز و بزرگوار در گسترش فرهنگ و آموزه هاي اسلام ناب محمدي(ص) حق فراموش نشدني و فراواني بر گردن ملت داشته و داريد، اما وقتي همراهي و ائتلاف آشكار سران فتنه با دشمنان اسلام و بيگانگان غارتگر وخونريز را به وضوح مي بينند، بعيد نيست به غلط سكوت شما بزرگواران را در مقابل اينهمه خيانت و جنايت -نستجيربالله و خداي نخواسته- به حساب برخي ملاحظات سياسي بنويسند! و اين پرسش در ذهن آنان شكل مي گيرد كه كدام ملاحظه مي تواند با دفاع از حريم اسلام و انقلاب برخاسته از آن برابري كند؟!

كاش آقايان بزرگوار نگاهي به هزاران سايت و رسانه تصويري و صوتي دشمنان تابلودار اسلام و امام مي انداختند و مي ديدند كه حمايت بدون مرزبندي آنان چگونه و با چه آب و تابي به حساب حمايت از اقدامات ضداسلامي و ميهني فتنه گران نوشته شده است؟! آيا با توجه به آنچه گذشت نبايد در اين برداشت «ناحق» به دشمن «حق»!! داد؟!

7- و بالاخره بايد به اين واقعيت نيز اشاره كرد كه فتنه 88 برخلاف آنچه، عده اي در پي القاي آن هستند، عليه آقاي احمدي نژاد و دولت دهم نبوده است، بلكه طراحان فتنه، به گواهي شواهد و اسناد غيرقابل ترديد و اعتراف صريح خودشان، مقابله با اساس اسلام و نظام اسلامي را دنبال مي كردند، و اصولا بسيار ساده انديشانه است اگر تصور شود كه همه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها براي مقابله با رئيس جمهور و دولت وي بسيج شده باشند. براي مقابله با دولت و رئيس آن به اينهمه لشكركشي نيازي نبوده و نيست و يا، مگر اصولگرايان به برخي از اقدامات دولت- علي رغم خدمات ارزنده آن- انتقادات جدي ندارند؟

و به عنوان مثال، مگر اظهارات يكشنبه شب رئيس جمهور محترم درباره مسئله حجاب و عفاف و يا گزينش برخي از مديران پيراموني براي پست هاي حساس، از سوي ايشان مورد تائيد دلسوختگان اسلام و انقلاب است؟!... بنابراين چنانچه كساني با اين تصور كه خروش عليه سران فتنه به مفهوم حمايت كامل از دولت است، در مقابل فتنه گران سكوت كرده اند، به يقين در اشتباهند و با عرض پوزش، با صحنه آرايي دشمنان بيروني از «نقشه راه» غفلت ورزيده اند و... انشاءالله عزيزان بزرگوار و جناب سيدحسن آقاي خميني كه ايشان را يادگار امام راحل خويش مي دانيم و مصون از بدانديشي اين و آن مي خواهيم، عذرنگارنده را به خاطر بيان آنچه ضروري تلقي مي كند، بپذيرند و بر او خرده نگيرند چرا كه مراجع عظام ذخيره هاي الهي در ميان بندگان خدايند و از آنجا كه محرم رازند ، كانون واگويه هاي نيازند.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل