«
يكى از چيزهائى كه در همين زمينه وجود داشت، رعايت تقواى عجيب امام در
همه امور بود. تقوا در مسائل شخصى يك حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و
مسائل سياسى و عمومى خيلى مشكلتر است، خيلى مهمتر است، خيلى اثرگذارتر
است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه مي گوئيم؟ اينجا تقوا
اثر مي گذارد. ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ درباره او
چگونه قضاوت مي كنيد؟
اگر
قضاوت شما درباره آن كسى كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن
چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جاده تقواست. آيه شريفهاى
كه اول عرض كردم، تكرار مي كنم: «يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللَّه و
قولوا قولا سديدا». قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من
مي خواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوان هاى انقلابى و مؤمن و عاشق
امام، كه حرف مي زنند، مي نويسند، اقدام مي كنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اين
جور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از
جاده حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم نبايد كرد. به هيچ كس
نبايد ظلم كرد.»اين سطور، بخشي از بيانات رهبر معظم انقلاب در خطبه ابتدايي نماز جمعه 14 خرداد بود كه توسط رسانهها و نه شايد سهوي مغفول ماند.
رهبر
انقلاب در خطبه اول نماز جمعه با برشمردن شاخصهاي رفتاري و عملي امام
راحل به نكاتي اشاره كردند كه از جمله آنان رعايت تقواي خميني كبير در همه
امور و احوال بود، اينكه حضرت امام(ره) در قبال دشمن و مخالف خودش به
گونهاي عمل و قضاوت نميكرد كه در معيار واقعيت جايي نداشته باشد، كاري
كه امروزه به نظر ميرسد برخي رسانههاي هرچند به ظاهر دلسوز نظام عامل به
آن نيستند.
اين روزها زياد خوانده و شنيدهايم كه مثلا: يك منبع آگاه از فلان محفل خصوصي که فلان تصميم را گرفتهاند!
اين
منابع آگاه اين روزها زياد به چشم ميخورد به گونهاي كه انسان را به فكر
فرو ميبرد كه چگونه ممكن است در يك محفل سه نفره و كاملا خصوصي اين
اطلاعات درز پيدا كند؟!
فرمايشات رهبري انقلاب تنها براي جريان
مقابل اصولگرايي فصل الخطاب نيست بلكه رسانههايي كه به عنوان برتران جنگ
نرم هم انتخاب شدند بايد گوش به فرمان رهبري باشند، آنجا كه ايشان با ذكر
اين خاطره:
« من يك خاطره
از امام نقل كنم. ما يك شب در خدمت امام بوديم. من از ايشان پرسيدم نظر
شما نسبت به فلان كس چيست - نميخواهم اسم بياورم؛ يكى از چهرههاى معروف
دنياى اسلام در دوران نزديك به ما، كه همه نام او را شنيدند، همه ميشناسند
- امام يك تأملى كردند، گفتند: نميشناسم. بعد هم يك جملهى مذمتآميزى
راجع به آن شخص گفتند. اين تمام شد. من فرداى آن روز يا پسفردا - درست
يادم نيست - صبح با امام كارى داشتم، رفتم خدمت ايشان. بمجردى كه وارد
اتاق شدم و نشستم، قبل از اينكه من كارى را كه داشتم، مطرح كنم، ايشان
گفتند كه راجع به آن كسى كه شما ديشب يا پريشب سؤال كرديد، «همين،
نميشناسم». يعنى آن جملهى مذمتآميزى را كه بعد از «نميشناسم» گفته
بودند، پاك كردند. ببينيد، اين خيلى مهم است. آن
جمله مذمتآميز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم
بكلى از يادم رفته كه آن جمله چه بود؛ يعنى يا تصرف معنوى ايشان بود، يا
كمحافظگى من بود؛ نميدانم چه بود، اما اينقدر يادم هست كه يك جملهى
مذمتآميزى بود. همين را ايشان آن شب گفتند، دو روز بعدش يا يك روز بعدش
آن را پاك كردند؛ گفتند: نه، همان نميشناسم. ببينيد، اينها اسوه است؛ لقد
كان لكم فى رسولاللَّه اسوة حسنة.» ميفرمايند:
«درباره
کسی كه شما او را قبول نداريد، دو جور مي شود حرف زد: يك جور آن چنانى كه
درست منطبق با حق است، يك جور هم آنچنانى كه در آن آميزهاى از ظلم وجود
دارد. اين دومى بد است، بايد از آن پرهيز كرد. درست همانى كه حق است، صدق
است و شما در دادگاه عدل الهى مي توانيد راجع به آن توضيح دهيد، بگوئيد،
نه بيشتر. اين يكى از خطوط اصلى حركت امام و خط امام است كه ماها بايد به
ياد داشته باشيم.»بله اين خط امام است، اينكه ما حتي در
مورد كساني كه فكر ميكنيم فتنهگر هستند خلاف واقع نگوييم و قدري در فضاي
رسانهاي امروز كه در تيترهاي چند كلمهاي خلاصه ميشوند خويشتن داري
كنيم.
میثم تولایی- meysam67110@gmail.com