نزديك به يك سال است كه بهرام افشارزاده براي چهارمين بار مسئوليت دبيركلي كميته ملي المپيك را بر عهده ميگيرد. در اين مدت او به عنوان گرداننده اصلي اين كميته، از صبح روز پس از انتخابات، چرخ كميتهي ملي المپيك را چرخانده است. روزهاي افشارزاده پيش از ساعت شش صبح شروع ميشود. برنامه محوري، برگزاري نشستهاي منظم با كميسيونها، فدراسيونها و كميتههاي مختلف، از ويژگيهاي دبيركل كميته ملي المپيك است. خيليها اعتقاد دارند او سحرخيزترين و پركارترين دبيركل كميتههاي ملي المپيك در دنيا است!. خودش هم ميگويد "هيچ مرد و زني زاييده نشده كه پيش از او در محل كارش حاضر شود".
به گزارش ايسنا؛ "بهرام افشارزاده" در روزي از روزهاي شهريورميهمان گروه ورزش ايسنا بود و در نشستي دوستانه با اعضاي اين گروه به بيان مطالبي پيرامون ورزش كشور و كميتهي ملي المپيك پرداخت. او در اين گفتوگوي 4 ساعته حرفها و دغدغههاي زيادي را مطرح كرد كه البته در بيشتر آنها تاكيد داشت چيزي منتشر نشود و اصرار داشت كه ضبط خاموش شود! آنچه در ذيل ميآيد ماحصل پرسش و پاسخ ايسناييها با دبيركل كميتهي ملي المپيك است:
* حضور نيافتن عليآبادي در مجمع فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي در عربستان، باعث شد كه ايران كرسي نايب رييسي اين فدراسيون را از دست دهد، آيا اين امكان وجود نداشت كه با معرفي شخص ديگري همچنان يك ايراني نايب رييس فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي ميشد؟
ـ عليآبادي به علت مشغله كاري و با توجه به اينكه حضور در مجمع با روزهاي اخذ راي اعتماد يكي شده بود نتوانسته به رياض بيايد. از ابتدا اگر اين تداخل را ميدانستيم شخص ديگري را معرفي ميكرديم و مشكلي وجود نداشت. حدود شش ماه پيش بود كه ما نماينده ايران را معرفي كرديم. البته اين رايگيريها و اين پست چندان هم مهم نبود، چرا كه فرد منتخب تا فروردين نايب رييس ميماند و فروردين به بعد نايب رييس از كشوري انتخاب خواهد شد كه بازيها آنجا برگزار ميشود.
وي سپس با شوخي ادامه داد: نشست مجمع عمومي جلسه جالبي بود. اين عربها جلسه را از ساعت يازده شب شروع كرده و يكسره تا سه بامداد ادامه دادند. نه وقت آزاد و نه چيز ديگري. مدام جلسه!
* درمورد علت تعويق بازيهاي كشورهاي اسلامي، اخبار پراكندهايي وجود دارد. برخي آماده نبودن زير ساختها را عامل اصلي تعويق بازيها ميدانند، بحث اتفاقات پس از انتخابات مسايلي است كه درباره علت به تعويق افتادن بازيها مطرح شده و حتي شنيده ميسود كه در مجمع ISSF نيز اين مباحث مطرح شده. نظر شما به عنوان دبير كميته ملي المپيك در اين باره چيست؟
ـ به شخصه معتقدم ورزش را نبايد سياسي كرد، اما ميزباني بازيهاي همبستگي كشورهاي اسلامي را هاشميطبا و اميرحسيني هشت سال پيش در عربستان به مجمع پيشنهاد داده و مورد قبول هم واقع شد و براي بيش برنامه نيز مسابقات شنا و شيرجه و واترپلو و تنيس روي ميز در سالهاي 2002 و 2003 با ارسال بليت هوايي از سوي ISSF در تهران برگزار شد. بعد از آن در زمان مهرعليزاده نيز هيچ كاري يا هيچ برنامه اي براي اين بازي ها تدارك ديده نشد. و در طول اين مدت هم كار آن طور كه بايد و شايد ارزيابي فني نشد كه ببينيم كه اين كار بزرگ را با چه سيستمي بايد شروع كرد و چه مبالغي نياز دارد. از سوي ديگر در بازيهاي آسيايي و المپيك امكانات هنگفتي در اختيار افراد شركت كننده قرار ميگيرد و مبالغي هم دريافت ميكنند. ضمن اينكه همه كشورها علاقهمند به حضور در بازيهاي المپيك هستند و ورزشكاران براي حضور در اين رويدادهاي بزرگ بايد از دريچههاي تنگي بگذرند.
در هر صورت ايران ميزباني بازيهاي كشورهاي اسلامي را كه قبلا پذيرفته بود در زمان آقاي محمد علي آبادي شروع به تجهيز امكانات كرد. با وجود تلاشهاي مستمر و اينكه سالنها و تجهيزات و امكانات ساخته شدند، ولي حقيقتا براي اين رويدادي كه پيش از شش، هفت هزار نفر در آن حضور مييابند، (اين تلاشها) كافي نبود و نياز بود كه از خيلي جلوتر و حتي در زمان مهرعليزاده اين كار شروع شود. در هر صورت با حضور عليآبادي در سازمان تربيت بدني كار شروع شد و خوشبختانه به خوبي هم پيش رفت و اگر بعضي مسايل پيش نميآمد، به طور حتم بازيها برگزار ميشد و هيچ مشكلي نداشتيم. امكانات ما مهيا بود و در نهايت برخي رشتهها ــ كه براي آن آماده نبوديم ــ را حذف يا مكان مسابقه را تعويض كرده و بازيها را برگزار ميكرديم. همه كارها انجام شده بود. بحث حمل و نقل و رواديد و دعوتنامه را خود من شخصا پيگيري ميكردم، اما با شيوع آنفلوآنزاي خوكي يك نامه به وزير بهداشت وقت نوشته شد و از او راهنمايي خواستيم. لنكراني در پاسخ گفت كه در وهله اول بهتر است بازيها را لغو كنيد، اما لغو كردن بازيها مشكل بود. روزي كه "قذدر"(دبيركل فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي) به ايران آمد، او را به دفتر خود دعوت كرده و به وي گفتم ما نميتوانيم مسابقات را برگزار كنيم و دلايل اين امر را به او گفتم و اوج اين دلايل را آنفلوآنزاي خوكي بيان كردم، احساس كردم كه قذدر حتي از به تاخير افتادن بازيها خوشحال شد و هيچ برخورد بدي نشان نداد. حتي به او گفتم كه شما در جلسه شركت كنيد و بگو همه چيز(همه امكانات ايران) عالي است. استاديوم آماده است، شما كارها را انجام دهيد. يكي، دو روز بعد كه رفتيد من يك نامه مينويسم و ميگويم با توجه به نامه وزارت بهداشت و درمان ما بازيها را شش ماه به تعويق مياندازيم و تاريخ را همان زمان 20 فروردين تا پنجم ارديبهشت تعيين كرديم. قذدر هم با خنده نشست را برگزار كرد و حتي با وجود اينكه در آن زمان بعضي از امكانات ما كافي نبود، اما او به حرفهاي ما عمل كرد.
وي ادامه داد: به رياض هم كه رفتيم يك ساعت قبل از جلسه با قذدر صحبت كردم. بنا شد ما رقابتها را برگزار كنيم. آنها هم علاقهمند بودند كه اين كار انجام شود. از سوي ديگر عليرغم اينكه عربها ــ به جز كويتيهاــ كه زياد هم با عربستان ميانه خوبي ندارد، اما علاقهمند بودند كه بازيها به نحو مطلوب برگزار شود. در آن نشست از ايران تشكر شد و اظهار كردند ايران آماده برگزاري بازيها بود، ولي مساله آنفلوآنزاي خوكي به وجود آمد و مجبورند بازيها به تعويق بياندازند. در هر صورت امروز به راحتي اخبار از ايران به كشورهاي ديگر راه پيدا ميكند و حتي آخرين برنامهها كه خودمان هم از آن اطلاع نداريم، آنها ميفهمند. از امروز به بعد ما يك بازنگري بر روي تاسيساتي كه آماده نيستند، انجام خواهيم داد و بايد جلساتي هم با رييس جديد سازمان تربيت بدني بگذاريم تا ايشان در جريان كار قرار بگيرد. بايد كارها را از اول شروع كنيم. دوباره ثبت نام كنيم، ممكن است محدوديت بگذاريم. صددرصد بايد دوباره قرعهكشي انجام شود و از نظر من مشكلي در اجراي برنامهها وجود ندارد.
* آيا اين احتمال وجود دارد كه بازيها در فروردينماه 89 هم به تعويق بيافتد يا براي هميشه با ميزباني ايران لغو شود؟
ـ فكر نميكنم اين اتفاق بيفتد، اما در هر صورت لغو يا به تعويق افتادن بازيها خيلي براي ما بد ميشود، مطمئن باشيد اين يك كار مملكتي است و به هر شكل و هر نحوي كه هست برگزار خواهد شد.
* بحث ميزباني امارات و يا كشوري ديگر هم مطرح شده بود؟
- نه! اصلا چنين بحثي نبوده است. عربستان هم صحبتي نكرد. امارات اصلا توانايي انجام اين كار را ندارد. اينها همه عشقشان فوتبال است و كمي هم به رشتههاي لوكس و جذاب براي توريستها و تماشاگران علاقه مندندكه آن مسابقهها را هم كشورهاي ديگر برگزار ميكنند.
* شما ارتباط خوبي با اعضاي فدراسيون همبستگي كشورهاي اسلامي داريد. شايعههايي هم مبني بر اختلاف برخي از اعضا كميته اجرايي ايران با ISSF شنيده شده است. با اين اوصاف به نظر ميرسد از زماني كه شما اداره امور را در دست گرفتهايد، كارها بهتر و با سرعت پيش ميرود؟
ـ در شوراي المپيك آسيا من ثروتي ندارم كه آنها را بخرم، اما هر تصميمي كه در آنجا گرفته ميشود حتما پيش از آن از من نظرخواهي ميكنند. صبح نامه ميزنند و تا بعدازظهر جواب ميدهم. روابط در مسايل بينالمللي بستگي به برخوردهاي افراد دارد. در روابط بينالمللي بايد تاملي كرد و يك سري سياست در كار خود داشته باشيم و دست آنها را بخوانيم. رسانهها هم در اين زمينه بايد كمك كنند. حقيقتا ميرزا آقابيك هم تا زماني كه بود زحمات ارزشمندي براي برپايي شايسته بازي ها متحمل شد.
* چه مشكلاتي پيش روي پيشرفت كار در زمان آقابيگ وجود داشت؟
ـ مهمترين مشكل او، مشكل مالي بود. برنامههاي آنها بيشتر روي كاغذ بود. البته سازمان خودش كارهاي زيرساختي را انجام ميداد و بار اصلي اجرا هم به عهده فدراسيونها بود. اجراي اين برنامهها به يك گروه كارآزموده نياز دارد و نيرو ميخواهد. البته براي رفع مشكل نيرو، يك كلاسهايي را پيشبيني كرده و دكتر سجادي نيز در اين مورد تدريس كرده بود.
افشارزاده در ادامه با بيان خاطرهاي از بازيهاي المپيك سيدني و روحيه فعاليتهاي داوطلبي در اين كشور گفت: در بازيهاي المپيك سيدني من و هاشميطبا يك خودروي شخصي داشتيم. گفتم آقاي هاشميطبا اين راننده ما يك آدم عادي نيست. ادب، برخورد و حتي نشستن او پشت فرمان عادي نيست و همين كنجكاوي باعث شد شغلش را از او بپرسيم و او در پاسخ گفت من استاد دانشگاه هستم. يعني يك استاد و رييس دانشگاه داشت به صورت رايگان و در قالب نيروي داوطلبي كار ميكرد. آن هم به صورت يك راننده. يك روز هم يك خانم براي رانندگي آمد از او كه پرسيدم عكسش را با آقاي خاتمي ،رئيس جمهور وقت ، به ما نشان داد و گفت من وزير محيط زيستم. يعني اينقدر اينها اين بازيها را قبول دارند كه اين خانم آمده بود به عنوان يك راننده در بازيهاي المپيك سيدني كار ميكرد. آيا ما اينچنين افرادي را در ايران داريم؟ نيروهاي ايراني از همان اول از ما ميپرسند چقدر بابت اين كار مزد دريافت ميكنند؟ در هر صورت برگزاري آبرومندانهي بازيها كار راحتي نيست. ما فقط شش ماه وقت داريم و بايد تا 15 اسفند همه كارها انجام شود.
* برنامه افتتاحيه بازيهاي كشورهاي اسلامي قرار است به چه صورت برگزار شود؟
ـ من خودم پيشنهاد دادم برنامه در سالن انجام شود، اما براي برگزاري در بيرون خيلي هزينه شده و ورزشگاه تعمير شده است كه البته اين يك وجه مثبت ميزباني است. در همه مسابقات در دنيا به همين صورت است. شما نميتوانيد آتن را با قبل از ميزباني المپيك مقايسه كنيد. اينقدر زيبا شده بود، سنگفرش خيابانها، مغازهها و آنچه كه فكر ميكرديد همه چيز از اساس تغيير كرده است. حتي ساختمانهاي قديمي هزار ساله را هم تعمير كرده بودند و يك هماهنگي كامل در سيستم حكومتي و شهرداري ايجاد كرده بودند. همه آنها براي برگزاري مطلوب يك رويداد احساس مسووليت ميكنند اما، متاسفانه بين مجموعه ورزش و شهرداري بعنوان نهادي که معمولا در اينگونه رويدادها وظيفه سنگيني بر عهده دارد و در حقيقت اين شهردار است که بايد مسئوليت بازيها را بر عهده گيرد تعامل و هماهنگي لازم تا اين لحظه صورت نپذيرفته است. شهردار تهران توانايي انجام اين كار را داشت و دارد، ولي همانطور که گفتم همکاري لازم و شايسته هنوز صورت نگرفته است.
* يعني اين بارهم برنامه افتتاحيه ما شامل مسايل پيش پا افتاده و نمايشهاي خسته كننده خواهد بود!؟
- افتتاحيه خوب، هزينه سرسامآور ميخواهد. چين يك رقم نجومي براي افتتاحيه كنار گذاشت و نتيجه هم گرفت. مردم آمدند، اسپانسر آمد، فيلمها را فروختد، اما ما نميتوانيم خودمان را با آنها مقايسه كنيم. ما محدوديت بودجه داريم. وقتي به مجلس رفتيم و گفتيم كه قرارداد آقاي كاسهساز يازده ميليارد است، صداي همه بالا رفت. اين گرفتاريها وجود دارد، كار خوب ميخواهند و ميخواهند مجاني هم انجام شود.
* اين بازيها در هر صورت در حد خودش اهميت دارد و براي خود ما از لحاظ استراتژيك و سياسي خيلي مهم است. بالاخره بايد در شان خود بازي يك افتتاحيه مناسب داشته باشيم يا نه؟
ـ صددرصد به همين صورت است. برنامه خوبي خسروي وفا تنظيم كرده است. يك فرش بزرگ رنگي و يك تلويزيون بزرگ 50 *60 از چين خريداري شده است. شايد اين افتتاحيه مثل دوحه قطر نباشد، ولي با ساير افتتاحيههاي كشورمان قطعا متفاوت خواهد بود.
* چرا از يك كارگردان بهتر استفاده نكرديد؟ اين بازيها آبروي كشور ماست. شايد كارگردان خارجي بهتر نتيجه بگيرند؟
- كارگردانان خارجي از خانمهايي استفاده ميكند كه در ايران نميتوان از آنها استفاده كرد. من برنامه خسروي وفا را ديدم. كاملا يك برنامه منسجم و خوب را تنظيم كرده است. ما با مجيدي صحبت نكرديم، اما شخصا با كاسهساز، كوثري و شاهسوند حرف زدم كه متاسفانه اينها 15 ميليارد تومان ميخواستند. در حالي كه كل بودجه بازيها 47 ميليارد تومان است و اين مبلغ براي ما خيلي سنگين است. از طرفي نميدانيم چه چيزي از آن برنامه در ميآيد. فيلم قشنگ ساخته شده است، اما در اجرا به چه صورت در خواهد آمد؟ كاسهساز يك ماكت ساخته بود، شاهسوند يك برنامه نمايشي داشت، ولي حالا يك فرش خريداري شده است و افتاحيه خوبي خواهيم داشت.
* اگر برنامههاي بازيها خوب برگزار شود، همه خودشان را مسوول ميدانند، اما اگر بد برگزار شود همه ميگويند كه افشارزاده مسوول اجرايي بوده است.
ـ اين حرفها كه شما ميزنيد درست است و ما در اين مساله ريش گرو گذاشتيم. ما در يك گزارش آسيبهاي كار را از شخص، سيستم، سازمان و حتي بهرام افشارزاده نوشتم و گفتم اگر اين مشكلات برطرف نشود، بازيها به خوبي برگزار نميشود. در هر صورت دکتر سعيدلو هم تازه وارد ورزش شده است و هنوز عظمت بازي ها براي ايشان بيان نشده است مطمئن باشيد با ارائه گردش كاري براي ايشان كارها سرعت خواهد گرفت و مسير حركتي آن تسريع خواهدشد. بايد از آغاز تا حال را براي ايشان تشريح و آسيب ها و مشكلات را كاملا بطور شفاف بيان داشت و بدون رودربايستي عظمت و بعد بين المللي را براي حضور ايشان كاملا تشريح نمود.
* برخي از شايعهها وجود دارد مبني بر اينكه هيات ISSF هيجدهم آگوست براي بازديد به ايران آمدند و بعد از آنكه نظر مثبت ايران را دريافت كردند به كشورهاي خود بازگشته و با كمال تعجب متوجه شدند كه وزارت امور خارجه ايران 17 آگوست به سفارتخانه كشورهاي آنها نامه زده و خبر از تعويق بازيها داده است. آيا اين گونه برخوردها باعث خدشهدار شدن چهره ايران نخواهد بود؟
ـ رسانهها اين كار كردند، رسانههاي گروهي از تعويق بازي ها مينوشتند. اماراتيها همين نوشته رسانههاي گروهي ما را آورده بودند و ميگفتند شما اين را حالا ميگوييد، ولي سه روز پيش رسانهها خبر لغو بازي چاپ كرده بودند.
*ما اين خبر را از كنفرانس مطبوعات دريافت كرديم كه در آن سخنگوي وزارت ورزش پاكستان گفته بود كه به ما گفته اند بازيها شش ماه تعويق افتاد! گويا وزارت امور خارجه خودش وارد كار شده بود؟
-من اين را نميدانم.
* پس از شيوع آنفلوآنزاي خوكي درمورد اعزام يا عدم اعزام تيمهاي ورزشي به كشورهاي شرق آسيا تصميمهاي متناقضي اتخاذ شد. چه مرجع تصميمگيري در اين رابطه وجود دارد؟
ـ در مسابقات تايلند، كميته ملي المپيك مرجع تصميمگيري بود. ما فدراسيونهاي مربوطه را در جريان قرار داديم و آنها هم استقبال كردند ؛ اما چون از داورها دعوت كرده بودند و وقتي ما ديديم 43 كشور حاضر شدهاند، به آنها گفتيم با مسووليت خود اعزام شويد. تصميمگيري متفاوت درباره رفتن و يا نرفتن تيمها در كميته ملي المپيك اتفاق نيفتاده و در خصوص اعزام داوراني هم که از سوي فدراسيونهاي آسيايي دعوت شده بودند طبق وظيفه مان عمل کرديم. آنها بايد بعنوان نمايندگان جامعه داوري ايران حميات و کمک مي شدند که انجام داديم.
* پس از بركناري محمد عليآبادي از سمت رياست سازمان، او وقت بيشتري براي هماهنگي امور كميته ملي المپيك دارد و حتي شنيدهايم كه از روز شنبه در محل كميته ملي المپيك مستقر شده و شنيدهايم كه حتي زودتر از شما در ساختمان كميته حاضر ميشود؟
ـ هيچ مرد و زني زاده نشده كه زودتر از من به كميته ملي المپيك بيايد، به جز سرايدار کميته که بايد درب را باز کند! (اين جمله را افشارزاده با شوخي گفت) عليآبادي چهار سال براي ورزش زحمت كشيده است. وقتي فردي توانايي و انگيزه انجام يك كار را دارد ولي موفق به انجام آن نميشود، طبيعتا ناراحت خواهد شد. اما به مرور زمان اين مشكل حل ميشود. در چند روز گذشته عليآبادي به صورت مرتب به كميتهي ملي المپيك آمده است.
* با اين تغييرات تكليف عضويت عليآبادي در IOC چه ميشود؟
- اگر ايشان معاون رييس جمهور بود تاثير مثبتي در انتخاب شدنش ميگذاشت و ميتوانست نيروي زيادتري داشته باشد اما حالا هم پيگير قضيه هستيم.
* كار برنامهريزي براي بازيهاي گوانگجو به كجا رسيد؟
ـ براي گوانگجو داريم حسابي برنامهريزي ميكنيم. از روز شنبه هر روز دو فدراسيون را دعوت كرده و برنامههايشان را گرفتهايم. در اين جلسات برنامهها بررسي ميشود. البته در حال حاضر همه برنامههايي كه در تيم هاي ملي انجام ميشود در جهت گوانگجو است. ما از فدراسيونها برنامه مدون روزشمار خواستهايم كه همه برنامههاي خود را ارائه دادهاند. قبلا يك نفر به عنوان ناظر وجود داشت، حالا شش كميته پزشكي، سنجش و اندازهگيري، فرهنگي، روانشناسي، علمي و برنامه و بودجه را داريم كه هر كميته شامل 10 تا 12 عضو است و همه اينها به عنوان ناظر بر عملكرد فدراسيونها و تيمها نظارت دارند. افراد متخصص در حوزهي تخصصي كه بيشتر استاد دانشگاه هستند نيز به اين كميتهها در بحث نظارت، همكاري ميكنند. حالا چون برنامه وجود دارد به راحتي ميتوان عملكردها را بررسي كرد. بازيهاي همبستگي و داخل سالن هم مقدمهاي است براي حضور منسجمتر در گوانگجو، اما اشكالي كه وجود دارد اين است كه ما با تمام توان به اين مسابقات ميرويم، ولي از اين به بعد سعي ميكنيم جوانگرايي داشته باشيم. در حال حاضر اكثر رشتهها پشتوانه ندارند و لازم است پشتوانهسازي كنيم.
* فكر ميكنيد در گوانگجو چه نتيجهاي بگيريم؟
ـ پيشبيني نتايج سخت است، اما اگر اين حركت كه جلو ميرود، اين هماهنگيها ادامه پيدا كند، فكر ميكنم خوب نتيجه بگيريم. اگر هم خداي نكرده برخي مسائل در ورزش پيش بيايد و دچار تضاد فكر شويم، به مشكل برميخوريم. يكي از دلايلي كه ما از گذشته ميگفتيم، يكي بودن مسووليتها در سازمان و كميته در اين زمينه است. تا امروز كه ما براي گوانگجو برنامهريزي ميكرديم، كسي از سازمان نميگفت كه چرا براي فلان تيم برنامهريزي كرديد. فكر ميكنم با روحيهاي كه سعيدلو دارد، او هم به دنبال يك برنامه منسجم براي گوانگجو است. البته من از اول هم گفتم مسووليت اعزام به بازيهاي آسيايي و گوانگجو با كميته ملي المپيك خواهد بود. ولي در نهايت صاحب اصلي ورزش را سازمان ميداند و مسئوليت مستقيم را از ايشان. در هر صورت كشورهاي ديگر ننشستهاند كه ما به آنها برسيم، اما ما نيز به دنبال اين هستيم كه از دوحه قطر بهتر نتيجه بگيريم. متاسفانه در ورزش مشكل كمبود بودجه وجود دارد. خميره ورزش از اول كم گرفته شده است. ورزش حرفهاي پول حرفهاي ميخواهد. مربي بايد تامين شود. ورزشكار تامين شود. پزشك و فيزيوتراپ و ماساژور بايد همراه تيم باشد اعزامها به موقع انجام شود و يك ورزشكار از همه نظر رصد شود.
* به تازگي ورزشكاران براي گرفتن ويزا با مشكل مواجه شدهاند كه حتي اين مشكلات در بسياري از موارد به عدم اعزام تيمها انجاميده است براي رفع اين مشكل چه بايد كرد؟
- بعضي كشورها شرايط ويژهاي دارند. مثلا ميگويند از 20 روز قبل اسامي داده شود. گاهي كل اعضاي تيم از 20 روز قبل معلوم نيستند. بعضي كشورها مثل چين و مجارستان راحت ويزا ميدهند و بعضيها ديرتر! من از سازمان تربيت بدني خبر ندارم ولي ما تاكنون براي اعزام هيچ تيمي مشكل ويزا نداشتهايم.
* بعضي از اعضاي تيم اميد مشكل سربازي دارند و يكي از گلايههاي پيرواني وضعيت نامشخص تيم اميد بود فكري براي حل اين مشكل كردهايد؟
- تا به حال اعزام تيم اميد با كميته ملي المپيك نبود و فقط 2 ـ 3 روز قبل از ما بليت ميخواستند. به نظر من هنوز هم تيم منسجم نيست. تيم اميد بايد با باشگاهها تعامل داشته باشند. باشگاهها را دعوت كنند. تعدادي از باشگاهها، بازيكنان خود را نميدهند. با سه روز اردو گذاشتن و يك مسابقه تداركاتي كه مشكل حل نميشود. ما با تاج و پيرواني جلسه گذاشتيم. آنها آمدند و صحبت كردند ولي باز مجددا برنامهاي كه مورد نظر ما بود كه مشخصا برنامه تمرين، اعزامها و اردوها در آن مشخص باشد ارائه ندادند. اول بايد وضعيت خود را با باشگاهها مشخص كرده و يك مكانيزم ايجاد كنيم كه باشگاهها همكاري لازم را با تيم اميد داشته باشند.
* فكر ميكنم تيم اميد ايران در حال حاضر به صورت هياتي اداره ميشود؟ نظر شما چيست؟
- عقيده من از اول اين بود كه با توجه به اينكه چهار دور قبل ناموفق بوديم و خود من مستقيم درگير اين مسائل بودم خاطرات بدي از اين مساله دارم و اعتقاد دارم اگر اين روش ادامه پيدا كند، ناموفق خواهيم بود. پيرواني مدير فني برق شيراز است و به آنجا تعلق خاطر دارد. به نظر من حداقل چهار ماه پيش از اينكه مسابقه شروع شود، بايد ليگ تعطيل شده و بازيكنان كاملا در اختيار تيم قرار بگيرند تا بدنساز بتواند روي بازيكنان كار كند. با برنامه كنوني من هم اعتقاد زيادي به انسجام تيمي ندارم.
* اين نگراني هست كه بين فدراسيون فوتبال و كميته ملي المپيك اصطكاك وجود دارد كه بعد از جلسه مشترك تاج گفت اين نگرانيها برطرف شده در حالي كه با توجه به صحبت هاي شما به نظر ميرسد نگرانيها هنوز پابرجاست؟
-گفتن بحث يك سوي قضيه است، اجرا يك سوي ديگر! از آن روز كه ما صحبت كرديم تا به حال يك جلسه تمرين نگذاشتند در حالي كه بنا شده بود تمرينات را مرتب برگزار كنند. نگراني ما هنوز هم پابرجاست. رصد كنيد ببينيد چند روز بازيكنان تمرين كردهاند، بعد از 9 ماه با 20 جلسه تمرين چه ميشود كرد. ما به آنها فرم داديم، آنها بايد اين فرم را پر كرده و برنامههاي خود را ارائه دهند.
*آيا افتخاري به عنوان ناظر انتخاب شده است؟
ناظر نه! ما گفتيم كه سيدرضا افتخاري به عنوان سرپرست تيم عمل كند. ناظر ديگر به آن صورت وجود ندارد و شش كميته، 10 ـ 12 نفره بر عملكرد فدراسيونها نظارت ميكند كه چراغپور و حاج رضايي نيز اين شش كميته را همراهي خواهند كرد. حالا يك نفر فوتبال را رصد نميكند. 60 نفر بر كار فوتبال نظارت دارند.
* بالاخره مسووليت تيم اميد به كميته ملي المپيك است يا فدراسيون فوتبال؟
برابر منشور المپيك مسووليت اعزام و آماده نمودن با همكاري مستقيم فدراسيون هابه عهده كميته ملي است. تا كنون ما با هيچ فدراسيوني مشكلي نداشتهايم.
* اگر تيم نتيجه نگرفت چه كسي پاسخگو است؟
ـ فوتبال كه تافته جدابافته نيست، ولي نظراتي كه داده شده نظراتي مثبت و روشن نيستند. نيروها با توجه به وظايفي كه دارند بدون آگاهي انتخاب ميشوند. در حالي كه ما بايد بدانيم كه فوتبال مال مردم است. مردم به اين رشته علاقهمندند. ما عنادي با كفاشيان نداريم و پيرواني را هم دوست داريم، ولي كار بايد بر روي اصول و منطق برنامه ريزي و برابر مقررات شفاف و برنامه محوري باشد.
* تكليف فدراسيون وزنهبرداري چه ميشود؟
ـ نميدانم چه كار كردند. بالاخره بايد يك نفر را انتخاب كنند. روز اول هم كه به كميته ملي آمدم گفتم بايد يك نفر را انتخاب كنند. چند نفر را هم معرفي كردم ولي هنوز چيزي معلوم نيست. مشكل ورزش ما اين است كه تمام مليپوشان دوست دارند در راس ورزش قرار بگيرند و به تيمهاي پايه نگاه كنند در حالي كه در دنيا برعكس است و بهترين مربيان و بهترين ملي پوشان از تيمهاي پايه شروع ميكنند.
* ليست افراد اعزامي به مسابقات داخل سالن چه زماني مشخص ميشود؟
ـ بسياري از فدراسيونها ليست را كامل كردند. فكر ميكنم تا روز يكشنبه ليست كاروان اعزامي كامل شود.
* با توجه به كماهميت بودن اينگونه مسابقات چه لزومي دارد كه با صرف وقت و هزينه زياد به بازيها تيم اعزام كنيم؟
ـ نميتوانيم مدام به شوراي المپيك آسيا بگوييم كه در اين مسابقات شركت نميكنيم. حضور در بازيهاي آسيايي براي موقعيت ما و عضويت ما در IOC مهم است. حتي اگر سطح بازيها از لحاظ فني هم پايين باشد. ما نميتوانيم خود را از آسيا دور كنيم. آنها از ما انتظار دارند و هدف اصلي حضور پررنگ ايران در آسياست.
* اخيرا بحثهايي پيرامون راس فدراسيون فوتبال و تغيير رييس فدراسيون مطرح شده است، نظر شما در اين رابطه چيست؟
ـ در بعضي از مواقع بايد در مديريت ثبات داشته باشيم، اما در ساير مواقع با تغيير مدير بهتر نتيجه ميگيريم. در مورد فوتبال بايد اين نكته را مد نظر قرار داد كه تغيير در راس فدراسيون باز هم فوتبال ما را دچار بيثباتي ميكند و ما را با فدراسيون جهاني درمياندازد. فوتبال به آرامش نياز دارد. ما با يك كار غير روانشناسانه از حضور در جام جهاني محروم شديم، در حالي كه اين حضور هم ميتوانست روحيه مردم را در اين شرايط تقويت كند و هم در عرصه سياسي دستاورد داشته باشيم. در فوتبال اگر پا كج بگذاريم، فيفا وارد عمل خواهد شد.
* پس از المپيك در حالي كه بسياري شكست كاروان ايران را به شكست كشتي نسبت ميدادند، اما عليآبادي بيشترين حمايت را از يزداني خرم به عمل آورد. با اين وجود يكي دو ماه اخير يك سري بحثها از سوي يزداني خرم درمورد عليآبادي مطرح شده است. نظر شما چيست؟
ـ به نظر من يزداني خرم كار خوبي نكرد. البته اين صحبت در تعامل فدراسيون كشتي با كميته ملي المپيك تاثير نميگذارد و ما در اوج اين حرفها مبلغ 580 ميليون تومان به اين فدراسيون داديم. يعني برابر 48 % بودجه كه بودجه تخصيصي از 38% بوده است. از آقاي يزداني خرم انتظار بيش از اينهاست. ايشان انساني عاقل ، ورزشي و مسلماني باايمان است. بنده از ايشان انتظار اين مسايل و الفاظ را نداشتم. البته عليآبادي در مقابل آن اظهارات فقط سكوت كرد. حرفهاي يزداني خرم غير منطقي بوده و به علت حذف وي از بند ب است. من شخصا به يزداني خرم گفتم اين حق عليآبادي نبود كه اينگونه در مورد او صحبت كني من خودم ديدم كه چقدر عليآبادي از يزداني خرم حمايت كرد. از ما بعيد است كه حرفهايي بزنيم كه دور از شخصيت خودمان باشد. من هم در ورزش از خيليها جفا ديدم، اما همه آنها را به خدا سپردم و سكوت كردم.
* آيا حيدري و رنگرز به عنوان ناظر كميته ملي المپيك در كشتي انتخاب شدهاند؟
اين دو نفر فقط يك روز مهمان ما بودند. ما نميخواهيم در كشتي نفاق ايجاد كنيم. ميخواهيم صنعتكاران، وظيفه خودش را انجام دهد. بحث نظارت در كشتي نيز مثل ساير رشتهها از طريق شش كميته انجام شده و علاوه بر آن دكتر گودرزي از دانشگاه تهران را براي بررسي امور تخصصي انتخاب كردهايم.
* و صحبت شما با خبرنگاران...
خبرنگاران طبقه محروم جامعهاند، بايد به اين افراد از نظر تحصيلات، حقوق و مزايا رسيدگي شود كه بسياري از اين مشكلات در كميسيون رسانهها قابل حل است. انشاءالله با برگزاري جلسات كميته رسانههاي كميته ملي المپيك تا حد ممكن به بررسي و حل برخي از مشكلات جامعه رسانهاي ورزشي كشور خواهيم پرداخت.