در مورد سوسن تسلیمی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

سکانس طلایی؛
فیلم سینمایی «طلسم» به کارگردانی و نویسندگی داریوش فرهنگ محصول سال 1365 است. پس از مراسم عروسی، عروس و داماد همراه خویشاوندان داماد راهی روستای محل سکونت خود می‌شوند. طوفان سختی درمی‌گیرد عروس و داماد راه را گم می‌کنند و به قصری پناه می‌برند، شازده و مباشرش، اجازه می‌دهند که آن دو شب را در قصر سر کنند. همسر شازده، پنج سال پیش، در شب عروسی وقتی که به تالار آیینه قدم گذارده بوده گم می‌شود. در زیر زمینی متروک عروس با همسر شازده رو به رو می‌شود، که می‌گوید از شب عروسی با حیله مباشر در سیاه چال حبس شده ‌است. سوسن تسلیمی ، جمشید مشایخی، پرویز پورحسینی، عطاالله زاهد، حامد تحصنی، سامی تحصنی، آتش تقی‌پور، ملیحه نصیری، آتیلا پسیانی و سوگند رحمانی در این فیلم مقابل دوربین علی‌رضا زرین‌دست بازی کردند. بابک بیات موسیقی متن این فیلم را ساخت و روح‌الله امامی این اثر را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم سینمایی را در تابناک تماشا می‌کنید.
کد خبر: ۱۱۰۰۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۲

سکانس طلایی؛
فیلم «مادیان» به نویسندگی و کارگردانی علی ژکان محصول سال 1364 است. برای رضوانه خبر مي‌آورند كه گلبوته، دخترش، صاحب فرزندي شده است. رضوانه سوار بر ماديان به اتفاق رحمت، برادرش به طرف روستاي محل سكونت دختر می‌رود. در طول راه سرگذشت خود را در ذهن مرور مي‌كند. باران بی موقع محصول سالانه را نابود كرده است. رضوانه همراه چهار فرزند يتيم خود به سختي روزگار مي‌گذراند. رحمت گلبوته را به قدرت، كه همسري نازا دارد، نشان مي‌دهد و به او پيشنهاد مي‌كند كه با گلبوته ازدواج كند. قدرت می‌پذيرد كه در ازاي یک ماديان، به عنوان شيربها، با گلبوته ازدواج كند. اما گلبوته ناراضی است. رضوانه پس از مرور اين خاطرات به روستا ميیرسد و دخترش را خندان در بستر می‌‎بيند، كه شوهرش كنار او نشسته است. سوسن تسلیمی ، حسین محجوب، فیروز بهجت محمدی، عطاءالله زاهد،پرویز شاهین‌خو، مژی لانک، دانش پری، فرهاد خانمحمدی، مصطفی نمازی، احمد نمازی، ملیحه نظری، پروین حضرتی، مینو دانش‌پری، ملیحه نیکجومند و محمود تاجیک در این فیلم مقابل دوربین فیروز ملک‌زاده بازی کردند. شریف لطفی موسیقی متن این فیلم را ساخت و مهرزاد مینویی این اثر را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم را در تابناک تماشا می‌کنید.
کد خبر: ۱۰۴۱۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

سکانس طلایی؛
فیلم سینمایی «شاید وقتی دیگر» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی محصول سال 1366 است. مدبّر، گوینده گفتار متن فیلم‌های تلویزیونی، در نمایی از یک فیلم مستند همسرش کیان را در سواری مرد ناشناسی می‌بیند. با کمک کارگردان و تدوینگر مرد بیگانه را که عتیقه‌فروش است و حق‌نگر نام دارد می‌جوید. در دیدار با حق‌نگر درمی‌یابد که زنی که در فیلم دیده ویدا است که خواهر دوقلوی کیان و همسر حق‌نگر است. مدبّر به بهانه ساختن فیلمی درباره آثار عتیقه همراه همکارانش به خانه حق‌نگر راه یافته و از کیان می‌خواهند که به جمع ایشان بپیوندد. کیان پس از دیدارِ ویدا پی می‌برد که پدرشان در کودکی مُرده و مادر نیز کیان را از سرِ تنگدستی سر راهی گذاشته و او را زن و مردی دیگر پرورده‌اند. کیان پس از ترک خانه حق‌نگر آسوده می‌شود که خود را بازیافته است. سوسن تسلیمی ، داریوش فرهنگ، علیرضا مجلل، سیروس نصیری، رضا رادمنش، جمشید لایق، حسین محجوب، اکبر دودکار، سیامک اطلسی، قدرت‌الله لطیفی، سیمین انصاری، حسن دادشکر، سعید شریفیان، رؤیا افشاری نسب و علیرضا خمسه در این فیلم مقابل دوربین اصغر رفيعي جم بازی کردند. بابک بیات موسیقی متن این اثر را ساخت و بهرام بیضایی شخصاً اثرش را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم سینمایی را در تابناک تماشا می‌کنید.
کد خبر: ۹۵۳۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

سکانس طلایی؛
فیلم سینمایی «باشو غریبه کوچک» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی محصول سال 1364 است که پس از کش و قوس های فراوان در سال 1369 اکران شد. در یکی از بمباران‌های جنوب کشور در جریان جنگ ایران و عراق، پسرکی به نام «باشو» که ویرانی خانه و خانواده خود را به‌چشم دیده، خود را به کامیونی در حالِ کوچ می‌اندازد و در آن خوابش می‌برد و زمانی که چشم می‌گشاید، کامیون به شمال کشور رسیده‌است. او از ترس انفجارهایی که برای عملیات راه‌سازی است، می‌گریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام «نایی‌جان» می‌رسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار می‌کنند. نایی‌جان به باشو نان و آب می‌دهد و می‌کوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد. اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمی‌تواند زبان محلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبتهای نایی‌جان می‌کوشد به او در کارها کمک کند و تصور می‌کند این خواستِ شویِ در سفرِ نایی‌جان هم هست؛ غافل از آن که شوهر نایی‌جان با حضور او که غریبه‌ای بیش نیست، در خانه‌شان مخالف است. باشو با کشف این موضوع، از خانه می‌رود ولی نایی‌جان او را زیر باران می‌یابد و با کتک بازمی‌آورد. کمی بعد، نایی‌جان بیمار می‌شود و باشو به‌جای او، خانه را می‌گرداند و چون از بهبود نایی‌جان نگران است، برای او به شیوهٔ جنوبی خودش، تشت می‌زند. نایی‌جان در نامه‌ای به شوهرش می‌گوید باشو را به جای پسر پذیرفته و نان او را از غذای خود خواهد داد. روزی سرانجام شوهر بازمی‌گردد و باشو با او روبرو می‌شود. پدر که دست راستش را در سفر از دست داده، می‌پذیرد که باشو به جای دست او باشد و همهٔ خانواده یک‌صدا می‌روند که جانورانِ مزاحم محصول را برانند. بهرام بیضایی در مصاحبه‌ای دربارهٔ چگونگی شکل گیری ایده اولیه فیلم می‌گوید که در جریان سالهای جنگ، هرگاه به شمال کشور سفر می‌کرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدان‌جا مهاجرت کرده بودند، می‌دیده؛ از خود می‌پرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرف‌هایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده است؟ سوسن تسلیمی ، عدنان عفراویان، پرویز پورحسینی، فرخ‌لقا هوشمند، اکبر دودکار، رضا هوشمند، اعظم رهبر، محمد فرخواه، معزز بنی دخت و عزیزاله سلمانی در این فیلم مقابل دوربین فیروز ملک‌ زاده بازی کردند. موسیقی متن این فیلم به انتخاب بهرام بیضایی بوده و خود او این اثر را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم را در «تابناک» تماشا می‌کنید.
کد خبر: ۶۶۴۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۸

nabzefanavari
ostanha
bato
farhangi
jahan
economic
sport
social
parliment
نبض بورس - داخلی - ستون چپ