بازدید 4944

من یک مدیر کرونایی بودم

حمید حبیب الله*
کد خبر: ۹۹۸۱۹۹
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸ 22 August 2020

من یک مدیر کرونایی بودمهر فردی ممکن است به کرونا مبتلا شود. هرچه تعامل اجتماعی بیشتر، احتمال ابتلاء بالاتر. برای همین است که در سازمان ها با وجود تعداد کم مدیران نسبت به باقی کارکنان، تعداد مبتلایان به کرونا در آن بیشتر بوده. مطالبی را که در ادامه می خوانیم توسط فردی بیان می شود که شاید بیشترین میزان رعایت پروتکل های بهداشتی را در سازمان انجام داد اما باز هم مبتلا شد.

شما اگر خدای نکرده به کرونا مبتلا شوید و متوجه ابتلاء خود گردید، از سه حالت خارج نیستید. در حال اول کار به بیمارستان می کشد و ارتباط شما با خارج از بیمارستان به صفر یا نزدیک به صفر می رسد. دوم، خدا رو شکر پایتان به بیمارستان نمی رسد و در خانه بستری می شوید اما اینقدر بیماری به شما سخت می گیرد که برای مدتی نزدیک به 14 روز توان کار و فعالیت را نخواهید داشت و در حالت آخر شما کمی بد حال خواهید بود، که باز هم حداقل 14 روز صرفا می توانید ارتباط تلفنی و یا نهایتا تصویری با محل کار خود داشته باشید.

در حالت اول که حدود 5 تا 10 درصد مبتلایان را شامل می شود قاعدتاً چون اصولا ارتباط با دنیا برای فرد قطع می شود طبیعتاً نه اختیاری وجود دارد و نه مسئولیتی. اما روی سخن من با آن 90 درصدی است که در دسته دوم و سوم قرار می گیرند. من خودم در دسته دوم قرار گرفتم. 14 در خانه بودم، 2 روز اضطراب اینکه پاسخ تستم مثبت است یا خیر، 2 روز انتظار از اینکه بعد از پاسخ مثبت چه نشانه هائی در من بروز می کند. 6 روز سخت همراه با تنگی نفس، سردرد و بدن درد شدید و در نهایت 4 روز به سمت بهبودی رفتن.

روزهای ابتدائی بدون علامت یا با علائم خفیف باعث شد که همکارانم فکر کنند که من تا آخرین روز بیماری سرو حال و بدون علامت خواهم بود و همان فشار کاری که سابقاً بر روی دوش بنده قرار می داند را حفظ نمایند، حتی در روزهایی که به سختی نفس می کشیدم و فقط با TXT می توانستم با محل کارم ارتباط برقرار نمایم.

اما علاوه بر سختی های بیماری مشکلات اصلی کم کم بروز کرد:

  1. شما هر چقدر هم تلاش کنید باز هم در محل کار نیستید و اثرگذاری بر روی مدیر مافوق، مدیران هم رده و همکاران تیم خود ندارید. این یعنی شما نزدیک به 80 درصد قدرت خود را در هدایت اتفاقات محیط کار را که قبلا داشتید را از دست داده اید.

 

  1. در یک مدت زمان حتی محدود راه ارتباطی شما فقط TXT است. این یعنی حداقل 50 درصد از بار معنایی و احساسی مطالب انتقال داده شده توسط شما اصلا به طرف مقابل نمی رسد و این یعنی فاجعه !!!

 

  1. همان مسئولیت های سابق بدون اختیارات و قدرت قبل. ماحصل دو اتفاق بالا نداشتن اختیار و یا توان قبل از بیماری است در حالی که این بیماری خبر نمی کند تا شما کارهای نیمه تمام خود را تمام کرده و یا به شخص دیگری تحویل دهید. توجه کنید بعد از بروز علائم بدون هیچ اطلاعی از قبل، دیگر حق ورود حتی یک ساعته را هم به محل کار ندارید در حالی که ممکن است کوهی از کارهای نیمه تمام داشته باشید.

 

  1. فقط اخبار بد و حاوی استرس. شاید این بدترین قسمت داستان ما باشد. شما از اخبار خوب و موفقیت های شرکت به مدت 14 روز محروم هستید و صرفاً مسائل و مشکلاتی که توسط تیم حل نشده است و یا در یک معاونت و یا مدیریت دیگر متوقف مانده به شما می رسد. دروغ نگویم در این دو هفته از زنگ یا ویبره تلفن همراه ام متنفر شده بودم و همین استرس های کاری روند بهبودم را با سختی مواجه کرده بود.

 

  1. عدم انطباق ساعت کاری با ساعاتی که شما توان انجام کار را دارید. تجربه اکثر مبتلایان به کرونا این است که شب های سختی را از تنگی نفس، سردرد یا درد عضلانی گذرانده اند و این یعنی شب بیداری و همین شب بیداری یعنی کسالت در روز. اما سازمان شما را در ساعات کاری بیدار، قبراق و سرو حال می خواهد و این نیز یعنی تحمل فشار مضاعف.

من به عنوان کسی که این بیماری را تجربه کرده ام دعا می کنم که هرچه سریع تر دارو و یا واکسنی برای این بیماری یافت شود اما اگر اخبار را دنبال کنیم و کمی واقع نگر باشیم ممکن است این بیماری تا حدود 1 سال آینده با ما باشد. و می بایست خودمان را برای آن آماده کنیم.

ولی چگونه؟

  1. در تیم بگذاریم همه تصمیم بگیرند. خیلی از اوقات در یک تیم کاری فقط رئیس است که تصمیم می گیرد و به همین خاطر رجوع به وی در مسائل ریز و درشت بسیار زیاد است. بگذاریم همه تصمیم بگیرند حتی تا حدی غلط تا مهارت تصمیم گیری در تمام تیم پرورش یابد.
  2. تسهیم اطلاعات. خیلی از ما اطلاعات محل کار را به عنوان یکی از منابع قدرت، فقط برای خودمان نگه می داریم تا کارها بدون ما جلو نرود. مطمئن باشید حداقل در دوران نقاحت این مسئله برای شما آزاردهنده ترین تماس ها را در پی خواهد داشت.
  3. جانشین پروری. همیشه در تیم خود یک جانشین برای خود تربیت کنید تا در نبود شما بتواند حداقل 60 درصد از فعالیت های شما را انجام داده و تیم را هدایت کند. از این نترسید که او روزی جای شما را می گیرد. به این فکر کنید که او روزی عصای دست شما خواهد بود.
  4. تقسیم و کوچک کردن کارها به قسمت های ساده و قابل انجام برای تمام تیم. ممکن است بعضی از کارها را بگوئیم که فقط مدیر تیم می تواند انجام دهد اما شاید خیلی از این کارها را بشود خرد کرد و هر قسمت را یکی از اعضاء انجام داده و نتیجه هم مثبت باشد.

کرونا هم مانند مقوله جنگ قطعا باعث توسعه علم مدیریت می شود و این تازه شروع راه است ...

راستی یادم رفت خودم را معرفی کنم، من یک مدیر منابع انسانی هستم.

 

*مدیر منابع انسانی هلدینگ گسترش الکترونیک تدبیر ایران

 

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس