خارجی یا داخلی؟ والیبال ایران با یوروی ۱۸هزار تومانی و نفت زیر۲۰ دلار دنبال سرمربی / داورزنی ورژن جدید، در فدراسیون چه میکند؟
کرونا زندگی میلیاردها انسان را در سراسر جهان دگرگون کرده و بر آرزوهای زیادی نقطه پایان گذارده است؛ از جمله با لغو المپیک در تابستان پیش رو که رویاهای نخبه ترین ورزشکاران حال حاضر را برای حداقل یک سال به تاخیر انداخت.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ شغلهای زیادی در پهنه زمین از دست رفته است و هزاران کسبوکار خانهنشین و خاموش شده اند و البته در چنین اوضاعی، سرمربی تیم ملی والیبال ایران هم از آخرین قربانیان روزگار کروناست. با به تعویق افتادن المپیک ۲۰۲۰ بیدرنگ عذر ایگور کولاکویچ را خواستند. قراردادش فسخ شد و اکنون سوال این است که فصل جدید والیبال چطور رقم خواهد خورد؟
قرار بود کولاکویچ بعد از المپیک برود. مربی درجه دو یا حتی سه؛ اما خوششانسی که در دوران هرج و مرج و تغییر سه رییس و سرپرست در فدراسیون والیبال، ماهی ۱۵ تا ۱۷ هزار یورو دستمزد دریافت کرد. او تجربههای مهمی در والیبال ایران بدست آورد، لیگ ملتها و قهرمانی جهان را دید و به انتخابی المپیک و قهرمانی آسیا رفت اما در مقابل، ارزش افزودهای برای والیبال ایران نداشت. تیم ملی با او به دستاورد نادری دست نیافت و در همان صفحات ماند.

سوغات داورزنی از وزارت؛ خصلت دولتی جای نیروی جوانی
دوران کرونا به محمدرضا داورزنی مدیر تازه بازگشته به ریاست والیبال، فرصت فکر کردن به المپیک و بازسازی تیم ملی و فلسفه ساختاریاش را داده است؛ مدیر تکنوکراتی که هیچ شباهتی به پیش از انتصابش در معاونت وزیر ورزش ندارد. از دبیر فدراسیون تا روابط عمومی و نایب رییس و همه و همه را از بیرون میآورد. سوغاتی غیرمنتظره برای والیبالی که امروز تشنه تخصص و شور جوانی برای جهش است! به کمتر از سابقه مدیرکلی راضی نیست و نیروی جوانی را نادیده میگیرد. معاون وزیر با همان حال و هوای ساختمان وزارت به والیبال برگشته و حالا سخاوتمندانه افراد نا آشنا به والیبال را دورش جمع میکند.
داورزنی بعد از کنار گذاشتن کولاکویچ میگوید: «مربیانی مثل استویچف و کنستانتیناف برای کار در ایران اظهار علاقه کردهاند. همچنین برناردی گزینه ما بعد از ولاسکو بود و میدان را خالی کرد.»
رژه نامهای خارجی مقابل مربیان وطنی
یکسوی ماجرا نامهایی مثل استویچف و برناردی که بهتر و مطرحتر از کولاکویچ هستند و سوی دیگر دلار ۱۶ هزار و ۵۰۰ تومانی و وضعیت کشور.
داورزنی با نامبردن از مربیان خارجی، تلاش کرد جریان مهمی از منتقدان را که معتقد به استفاده از مربیان داخلی بودند، عقب بزند. اکبری و عطایی دو مربی نسبتا موفقی بودند که بعد از کولاکویچ نامشان بر زبانها چرخید و تلاشها برای آماده کردن مقدمات حضورشان شروع شد.
بدون شک شرایط امروز اقتصاد ایران به تاسی از اوضاع جهانی، اجازه پیشبینی را از همگان گرفته است. نفت ۶۰ دلاری ایران امروز به زیر بشکهای ۲۰ دلار رسیده و مشخص نیست کرونا چند هزار قربانی دیگر از بشر شوکه شده میگیرد، ولی خب در چنین شرایطی نام بردن از برناردی و استویچف برای داورزنی آسان است. این را هم میدانیم داورزنی آن مدیر ماجراجو و اهل ریسک گذشته نیست. خودش را بالاتر از اداره والیبال میداند و آماده سورپرایز کردن کارشناسان و منتقدان است. گویی پیچ سخت سازمانهای نظارتی و سازمان بازرسی کشور در بازخواست آنچه در مدیریت قبلی او گذشته بود، برایش گران تمام شده و اکنون بی توجه به تخصص نامزدها، انتخاب می کند.
والیبال ایران به کدام سو خواهد رفت؟
در روزهای آینده همچون همیشه نامهایی مثل آناستازی و دی جورجی به گزینههای مربیگری تیم ملی والیبال اضافه میشود و دلالها حضورشان پررنگتر میشود. فراموش نمیکنیم هیچ یک از تیمهای ایران (نوجوان، جوانان و بزرگسالان) مربی ندارند و هرگوشه از والیبال را افراد غیر والیبالی گرفتهاند.
چنین احوالی در والیبال بیسابقه است. تیمهای ملی بدون سرمربی و فدراسیون بدون گردانندگان متخصص آن هم در شرایطی که تصور میشد با بازگشت داورزنی نوعی اقتدار و آرامش به والیبال بازخواهد گشت.
امروز صحبت از آوردن برناردی و استویچف و دی جوردی، سادهترین کاری است که یک مدیر برای عوض کردن نگاهها میتواند انجام دهد. آن هم در شرایطی که بعد از ماهها حتی تکلیف کادر فنی تیم نوجوانان ایران مشخص نیست و داورزنی با تعلل هنوز نتوانسته کادر فنی تیم را مشخص کند.
نویسنده: فرزاد کفیلی
اما در این شرایط خاص اقتصادی و تحریمی و کرونایی نباید به دنبال سرمربی خارجی بود.
بیایید به مربیان وطنی که قطعا انگیزه بالایی دارند و عرق بیشتری به ایران نسبت به یک مربی خارجی دارند با مبالغ پایین تر قرار داد ببندید و به هم وطن خود اعتماد کنید.
تجربه تلخ مربیان خارجی و حیف و میل پول این مملکت را نباید نادیده گرفت.
یادمان باشد بسیار از مردم یا بیکار بوده اند یا شغل خود را از دست داد ه اند بیایید این هموطنان را درک کنید و پول ابن کشور را به خارجی ها ندهید. بیایی وطنانم را بیشتر دوست داشته باشیم ای مدیران کشور.
در شرایط فعلی به نظرم قرارداد با مربیان خارجی خیانت به کشور است
ما نهایتا تو ورزش حرفه ای که این ورزات ورزش داره واسش هزینه میکنه 500 هزار ورزشکار هم نداریم در صورتیکه همین الان در حدود 10-11 میلیون جوان داریم که مجردن و نمی تونن ازدواج کنن.. ایا بهتر نیست بجای هزینه این پول برای اون ورزشکاران ، بیشتر به فکر اون 10-11 میلیون جوان باشیم..
حتی به نظرم وزارت ورزش و جوانان باید نام خودش رو به وزارت جوانان و ورزش تغییر بده .. مسلما پرداختن به جوانان از پرداختن به ورزشکارانی که اغلبشون هم درامد کافی دارن بهتره.. این بودجه ای که داره برای امثال کی روش و ویلموتس و استقلال و پرسپولیس هزینه میشه حق همه جوانان این سرزمینه و بعید میدونم جوانی که تو سیستان و بلوچستان داره به سختی زندگی میکنه و هیچ امیدی هم به ازدواج نداره راضی باشه ااین پول به امثال کسانی که نام بردم برسه...
ایا بهتر نیست این بودجه بجای هزینه برای ورزش قهرمانی صرف جوانان این مملکت بشه و وزارت ورزش تنها به توسه ورزش همگانی بپردازه و بجای هزینه کردن برای ورزش حرفه ای ، شرایط رو برای خصوصی شدن باشگاهها مهیا کنه؟؟
وزیر ورزش و مسولان این مملکت کی میخوان به جوانانی که دیگه هیچ امیدی به اینده ندارن ، فکر کنن؟؟
ورزش حرفه ای مهمتره یا خواهر و برادر من و شما که دیگه ازدواج کردن هم براش ارزو شده؟؟؟
چرا وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی در امور جوانان از تاسیس یه سایت دولتی برای همسریابی شانه خالی میکنه؟؟؟







