عربستان سعودی که در هشت سال گذشته سیاستهای خصمانهای در منطقه و به ویژه در قبال دولت سوریه در پیش گرفته بود، هم اکنون تلاشهایی برای احیای روابط خود با این کشور آغاز کرده است.
به گزارش «تابناک»؛ در همین رابطه، وبگاه «دیدبان سوریه» به نقل از منابع مختلف عربی به تلاشهای اخیر پادشاهی سعودی پرداخته است؛ تلاشهایی که به نظر میرسد سعودیها برای تغییر در سیاستهای منطقهای ناکام خود در پیش گرفته اند.
منابع یاد شده اظهار کردند: جعفری دعوت ویژه عبدالله بن یحیی المعلمی، نماینده عربستان در سازمان ملل را پذیرفته و در این مراسم شرکت کرد. المعلمی و المبارک نیز در این مراسم به دنبال دیدار با جعفری بودند؛ نکتهای که مورد توجه حاضران قرار گرفت. مسئولان عربستانی نیز در این دیدار بر روابط برادرانه بین دو کشور تاکید کردند.
برخی منابع رسانهای در این خصوص گزارش دادند، مسئولان عربستانی در این مراسم از علاقه خود به سوریه سخن گفته و تاکید کردند که سوریه در قلب آنهاست و آنچه پیش از این در روابط میان دو کشور رخ داده، تنها ابر تابستانی زودگذر بوده است.
براساس گزارش سایتها، حضور جعفری در این مراسم مورد توجه حاضران قرار گرفت و آنها از حضور او و نیز استقبال گرم عربستانیها از او تعجب کردند.
پیش از این اقدام عربستان، امارات نیز اقدام مشابهی انجام داد و عبد الحکیم ابراهیم النعیمی، کاردار امارات در دمشق در مراسم استقبالی در سفارت این کشور در دمشق اظهار کرد: روابط دو کشور مستحکم، ویژه و مبتنی بر اصولی روشن و ثابت بوده که اساس آن حفظ وحدت عربی از طریق سیاستی میانهروست.
النعیمی در این مراسم ضمن ابراز امیدواری نسبت به اینکه امنیت و آرامش بر تمام مناطق تحت حاکمیت بشار اسد برقرار شود، از دولت و ملت سوریه برای استقبال گرم از او و کادر وزارت خارجه این کشور و کاهش مشکلات پیش روی سفارت امارات جهت عمل به وظایفش با هدف تقویت عمق روابط بین دو کشور برادر تشکر کرد.
اما به رغم تظاهر به دوستی در واقعیت میدانی باید روی دیگر سکه روابط ریاض- دمشق را نیز نگریست. اولاً طی هفتههای گذشته و پس از نشستهای کمیته بررسی قانون اساسی سوریه (در دو دور) که سی ام اکتبر (دهم آبان) آغاز شده و تا اواخر نوامبر ادامه یافته و بی نتیجه به پایان رسید، عربستان با برگزاری نشستی با حضور رهبران معارضین سیاسی در ریاض از طریق فشار در ترکیب معارضین سیاسی تغییراتی به وجود آورده و چهرههای عمدتا نزدیک به ترکیه را از هیات رئیسه کنار زد. نشستی که «هیأت عالی معارضان» به رهبری «نصر الحریری» به انتقاد شدید از آن پرداخت و محافل رسانهای وابسته به معارضان سوریه از آن به عنوان کودتای دولت سعودی علیه هیأت عالی معارضان یاد کردند.
از طرف دیگر در عرصه میدانی نیز نزدیکی عربستان به کردهای سوریه برای جلوگیری از اتحاد کردها و دولت مرکزی از مدتها قبل و با اعلام یکباره کاخ سفید به خروج نظامی از شمال سوریه کلید خورده است.
«ثامر السبهان» وزیر مشاور سعودی در امور خلیج فارس در ۲۲ خرداد ۹۸ به همراه «جوئل رابین» معاون وزیر خارجه آمریکا و «ویلیام روباک» سفیر سابق آمریکا در بحرین به استان «دیرالزور» در شرق سوریه رفته و با فرماندهان کُرد و عشایر عرب منطقه دیدار کردند. همچنین اخیراً امارات میزبان سیپان حمو، فرمانده یگانها مدافع خلق بوده و بنا بر اعلام منابع آگاه وعده کمکهای نظامی و مالی و حمایت از خودمختاری کردهای سوریه از موضوعات این نشست بوده است. تلاش برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نیز که اظهر من الشمس برخلاف منافع سوریه است.
حال این پرسش مطرح است که این تناقض در رفتار سعودیها نسبت به دمشق را چگونه می توان تحلیل کرد؟
به طور حتم بخش مهمی از تمایلات رژیم سعوی به بهبود روابط با دمشق، ناشی از چشمانداز پایدار بقای اسد در ساختار سیاسی سوریه در آینده است که با پیروزیهای ارتش سوریه و متحدانش بر تروریستها و خنثی کردن تمامی توطئهها به دست آمده است. در واقع همزمانی برکناری عادل الجبیر از مقام وزارت خارجه عربستان ـ که همواره جمله مشهورش این بود که رئیس جمهوری سوریه در هر صورت باید حاکمیت را ترک کند ـ با گشایش سفارت امارات در دمشق، تصادفی نبود.
ریاض طی سالهای گذشته به رهبری محمد بن سلمان، سیاست خارجی تهاجمی را علیه محور مقاومت در منطقه در پیش گرفت و با توهم حمایت همه جانبه آمریکا، سعی در برگرداندن معادلات منطقهای به سود خود داشت و در همین راستا به یمن تجاوز نظامی کرد، سوریه را به جولانگاه گروههای تروریستی تبدیل نمود، داعش را در مرزهای غربی و شرقی ایران تقویت کرد و محاصره قطر را کلید زد.
سیاستهای تندورانه محمد بن سلمان، اما به مرور به جز فاکتورهای بلندبالا هیچ دستاوردی عاید وی نکرد تا اینکه قتل خاشقچی، ولیعهد جوان سعودیها را متوجه خطر تزلزل موقعیت جانشینی در بعد داخلی و بین المللی نمود؛ موقعیتی که وی برای حفظ و استحکام آن نمایشهای تبلیغاتی گستردهای در مورد افزایش آزادیهای اجتماعی داخلی صورت داده بود. افزایش حملات سنگین انصارالله به مراکر حساس نظامی و اقتصادی ریاض از طرف دیگر پیام روشنی از سوی تهران در مورد بازیهای پشت پرده ریاض با واشنگتن برای ضربه زدن به منافع ایران بود؛ موضوعی که موجب شد ریاض به فکر یافتن راهی برای خروج از باتلاق جنگ یمن بیفتد و مذاکرات مسقط شکل گرفت. اکنون نیز دیدار هیات سعودی با هیات سوری را برخی به عنوان پیام نمادین ریاض به تهران عنوان می کنند.
بنابراین باید گفت: شکست سیاستهای منطقهای عربستان، ضرورت انجام تغییراتی برای بهبود رویه اشتباهات را پیش روی پادشاه و ولیعهد سعودی قرار داده است.