پیامد‌های شش‌گانه اقدام تروریستی آمریکا

ترامپ مرتکب خطای راهبردی شد. جغرافیا، مبانی و منافع خود در منطقه را با عینک رژیم صهیونیستی نگاه کرده و می‌کند. اگر چه تحلیل او از مشکلات امریکا و هم پیمانانش در منطقه واقعیت داشت، اما تحلیل او از طرف دیگر، یعنی ایران و مقاومت و پیامد‌های اقدام خود سخت اشتباه بود.

سید حسن نصرالله شکست‌های هشت گانه و ناکامی‌های امریکا و هم پیمانانش در منطقه را فهرست کرد، آن‌ها را تکرار نمی‌کنم. آمریکا هفت ترلیون دلار در منطقه هزینه کرده بود که بتواند چند برابر آن را از منابع نفت سوریه و عراق بدست آورد. داعش ابزار تحقق این هدف در فاصله زمانی سی ساله بود. کمتر از پنج سال به دست حاج قاسم برچیده شد، الگوی دولت سازی آن‌ها در عراق و سوریه شکست خورد، با رسمیت یافتن حشد الشعبی به عنوان بخشی از نیروی نظامی عراق عرصه را بر آمریکا تنگ‌تر کرد. امریکا در برابر هر ناکامی خود در هر گوشه‌ای از منطقه چهره حاج قاسم را می‌دید.

از طرف دیگر، ایران مشروعیت خود را از دو پایگاه می‌گیرد: یکی پشتیبانی مردم که از نظر ان‌ها، آشوب‌های آبانماه و سابق بر آن، بین مردم و حکمرانان گسست ایجاد کرد و این پایگاه مشروعیت متزلزل شد. پایگاه مشروعیت دوم برای ایران محوریت مقاومت بود که کاستی‌ها و نقص‌های پایگاه اول را تحت الشعاع قرار می‌داد. این پایگاه نیز با آشوب‌های عراق و قبل از آن لبنان، دستخوش تحول و تزلزل گردید،

از این منظر، آمریکا تصور می‌کرد، با ترور نماد مقاومت حاج قاسم سلیمانی می‌توان هم پیوند ضعیف شده با عراق و مقاومت را گسست و هم ایران را از این پایگاه مشروعیت محروم ساخت و هم سایه موفقیت‌های منطقه‌ای را بر ناکارامدی و مشکلات موجود در ایران برداشت.
مهمتر این که با تلاش دیپلماتیک بعد از حادثه ابتدا مانع اقدام تلافی جویانه از سوی ایران شود، سپس با گذشت زمان عدم اقدام ایران را به عنوان یک عامل ضعف دیگر بر عوامل قبلی بیافزاید و با فشار‌ها عرصه را بر ایران تنگ‌تر کند.

اما بر اساس آیه شریفه که اگر از سوی دشمن به شما آسیب رسد، آسیبی به همان میزان از سوی شما به آن قوم رسیده است یا می‌رسد، ترامپ پایان بازی را ندید و به حرکت اول خرسند شد، غافل از این که با سر درگمی در صفحه بازی، سربازآن می‌توانند وزیر شوند و او را در منطقه کیش و مات سازند.

اقدام تروریستی ترامپ پیامد‌های شش گانه را برای امریکا و هم پیمانانش به همراه خواهد داشت:

اول: پیوند ایران و عراق با خون دو مجاهد محبوب مردم دو کشور امضا شد و همان گونه که تشیع جنازه دو مجاهد شهید در عراق و ایران نشان داد پیوند مردم دو کشور را ناگسستنی کرد.

دوم، تعرض و تجاوز امریکا به تمامیت ارضی و تحقیر مردم عراق، در کوتاه مدت با تصویب طرح اخراج نیرو‌های امریکایی توسط پارلمان عراق پاسخ گرفت و این گام اول مردم عراق علیه امریکاست.

سوم: محبوبیت و مجاهدت چهل ساله مجاهد بزرگ حاج قاسم سلیمانی، گسست‌های موجود در ایران را به همبستگی و وحدت تبدیل کرد، و هویت ایرانی را با محوریت یک قهرمان باز تعریف کرد.

چهارم: تلاش‌های غرب گرایانه در ایران را تضعیف، و نماد‌های این گرایش یعنی برجام و اف،‌ای، تی، اف را به حاشیه برد.

پنجم: ایران در زمان مناسب و با شیوه مناسب با اقدام تلافی جویانه موثر انتقام خواهد گرفت، و نیرو‌های مقاومت نیز با توجه به اعلام دبیر کل حزب الله لبنان، نیرو‌های نظامی و پایگاه‌های امریکا در منطقه را هدف قرار خواهند داد.

ششم: ایران بیشتر و بیشتر متوجه افزایش توانمندی‌های خود و از جمله در موضوع هسته‌ای خواهد شد.

بنابرین شهادت بزرگ مرد مقاومت و سرباز شایسته ایران نقطه عزیمتی برای باز تعریف نطریه انقلاب و حکمرانی در گام دوم و شکستی سنگین برای آمریکا و هم پیمانان منطقه او خواهد بود.