بازدید 10599

ناگفته‌هايي از جنايات ريگي توسط يكي از اسرا

وي ادامه داد: آنها اتومبيل را به سمت جاده خاكي هدايت كردند و به ما اعلام كردند كه باز هم در جاده خاكي به مسير خود ادامه دهيم، زماني كه ما را از اتومبيل پياده كردند دستان ما را از پشت بستند و به چشمان ما چسب زدند.
کد خبر: ۹۴۴۰۷
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۸۹ - ۱۷:۰۷ 20 April 2010
يكي از اسراي واقعه تاسوكي كه توسط گروه ريگي به اسارت در آمده بود به افشاگري‌ درباره جنايات اين گروه تروريستي پرداخت.

به گزارش فارس،  رضا لكزايي در چهارمين يادبود شهداي تاسوكي كه با عنوان همايش اقتدار و سرافرازي در سالن همايش‌هاي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم برگزار شد، با اشاره به اسارت خود به مدت پنج ماه توسط گروه تروريستي عبدالمالك ريگي، اظهار‌كرد: 25  اسفند ماه از زاهدان به سمت زابل در حركت بوديم كه در منطقه تاسوكي كه يك ريگزار است با ايست و بازرسي عده‌اي كه لباس نيروي انتظامي بر تن داشتند، مواجه شديم.

وي ادامه داد: آنها اتومبيل را به سمت جاده خاكي هدايت كردند و به ما اعلام كردند كه باز هم در جاده خاكي به مسير خود ادامه دهيم، زماني كه ما را از اتومبيل پياده كردند دستان ما را از پشت بستند و به چشمان ما چسب زدند.

اين اسير حادثه تاسوكي تصريح كرد: زماني كه تعداد اسرا به بيش از 40 نفر رسيد يكي از آن افراد تير هوايي شليك كرد و دوستان وي ايست و بازرسي را جمع كرده و به ما ملحق شدند.وي اظهار‌كرد: در اين لحظه بود كه عبدالمالك فرياد زد كه من مي‌خواستم 500 نفر را بزنم ولي فقط 23 نفر كشته شدند.وي اضافه كرد: آنها هفت نفر از ما را جدا كردند و مدتي در يك چادر در افغانستان نگهداري كردند، بعد از آن دو ماه در يك غار در كشور پاكستان بوديم و سپس نيز دو ماه در يك خانه در پاكستان زنداني بوديم.

لكزايي گفت: مدتي كه ما در غار زنداني بوديم، دو نفر كه يكي را حاج ظاهر و يكي را حميد نهتاني مي‌ناميدند كه هر دو از قاچاقچيان بنام سيستان و بلوچستان بودند را كشته و همچنين سه نفر از پاسداران انقلاب اسلامي را به شهادت رساندند.وي افزود: عبدالمالك با ملا كمال كه تنها يكي از جنايت‌هايش به شهادت رساندن بيش از 30 نفر از سربازان نيروي انتظامي در يك كمين بوده نيز ارتباط داشت.

لكزايي ادامه داد: وقتي من با برخي از آنها صحبت مي‌كردم، مي‌گفتند كه ما براي عمليات‌هاي انتحاري ثبت‌نام كرديم و زماني كه من به آنها مي‌گفتم حيف نيست كه خود را به كشتن مي‌دهيد، مي‌گفتند نه و زماني كه من براي اينكه بفهمم كجا قرار است توسط آنها منفجر شود از آنها پرسيدم مگر جايي است كه بخواهيد منفجر كنيد، مي‌گفتند بله و آن مصلاي تهران است.

اين اسير حادثه تاسوكي با بيان اينكه به جز قاچاقچيان عده ديگري هم با عبدالمالك همكاري مي‌كردند، اظهار‌كرد: زماني كه ما در غار زنداني بوديم آنها منطقه را بلد نبودند و چندين نفر از اهالي كه از فقر و مشكلات مالي شديد رنج مي‌بردند با او به عنوان راه بلد همكاري مي‌كردند.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر