تاملی بر پیامدهای چرخش سیل از شمال شرق به جنوب غرب:
وحشت «مسئولان» یا «مسئولانه»؛ مساله این است!
هشدارهایی که شبکههای اجتماعی نیز به مدد بازتابشان آمده بودند تا موجی از وحشت کشور را در بربگیرد و بسیاری از مردم بکوشند با آگاهی از آخرین اخبار و تماس با بستگان و آشنایان دور و نزدیکشان در نقاط مختلف کشور، از وضعیت ایشان مطلع گردند، از سلامتی شان اطمینان حاصل کنند و در نهایت به ایشان توصیههای ایمنی را گوشزد نمایند.
آیا سیلابی که راهش را میان هست و نیست اهالی مناطق وسیعی از استان گلستان یافت و همه چیز را در هم شکست و پیش رفت، به قدر سیلابهای احتمالی روزهای اخیر جدی گرفته شد؟
به گزارش «تابناک»، اندک تاملی برای یافتن پاسخ این سوال کافی ست تا با ابهاماتی به مراتب جدیتر مواجه شویم؛ ابهاماتی از این دست که آیا جان باختن و آواره شدن شماری از هموطنانمان در روزهای اخیر، تغییری را سبب ساز شده یا خواهد شد؟!
برای کنکاش پیرامون این ماجرا بد نیست از مرور چند خبر متفاوت شروع کنیم؛ از خبر وقوع سیلاب مرگبار در محور دروازه قرآن شیراز که چندین روز پس از سیلاب گلستان به وقوع پیوسته تا محو یک روستا از روی نقشه در استان کهگیلویه و بویراحمد در زمانی که خطر احساس شده و روستا از سکنه خالی شده بود.
به این اخبار، تدابیر ویژه مسئولان در بسیاری از نقاط کشور برای رصد نقاط احتمالی وقوع خطر و نتایجی مانند تعطیلی برخی بوستانها و رود درههای تفرجگاهی در تهران و تخلیه یک دره از معتادان بی خانمان را میتوان افزود که مشابه آن در برخی نقاط دیگر کشورمان نیز به انجام رسیده است.
تدابیری از جنس مراقبت از جاده ها، پایش وضعیت برخی از پل ها، لایروبی بعضی مسیلها یا رودها، ایمن سازی صنایع و سازههای مختلف، بازرسی و بررسی میدانی مناطقی که احتمال وقوع حادثه در آنها میرود، نظارت دقیق بر سلامت سدها و سازههای آبی یا زهکشی و از همه مهم تر، به کارگیری همه ابزارهای کارآزموده یا به کارگرفته نشده و بکر برای هشدار به مردم.
بسیج فراگیر امکاناتی که برخی از آنها مانند انواع پیامکها تا به حال در زمره امکانات موجود هم قرار نداشتند؛ پیامکهایی که تا روزهای اخیر برای همه کاری به خدمت گرفته شده بودند، الا هشدار به مردم در خصوص خطرات سیل و اتفاقات سنجاق شده به آن. پیامکهایی حاوی هشدارهای کلیدی که بسیاری از مردم از ستادهای بحران استانهایی که در آنها حضور داشتند، دریافت کرده اند.
اقدامی که همزمان با آن، پوشش وسیع اخبار مربوط به سیلابهای جان کاه در رسانه ملی نیز در دستور کار قرار گرفت و در کنار آن، هشدارهای فراوانی به مردم داده شد که مثلا از سفر پرهیز کنند یا از اقامت در محدودههای پیرامون رودها یا مناطق پر شیب بپرهیزند و در صورت مواجه شدن با سیلاب، چه مواردی را مد نظر قرار داده و رعایت کنند تا در امان بمانند.
سلسله اقداماتی که همه بعد از سیلاب مخرب استان گلستان در دستور کار قرار گرفته بودند، آن هم زمانی که مسجل شده بود بارشهایی مشابه و چه بسا شدیدتر در پیش است و این بار مناطق بسیار وسیع تری از کشورمان را در بر خواهد گرفت. بارندگیهایی که پیش بینیهای هواشناسی از حتمی بودنشان خبر میداد و به غایت ترسناک به نظر میرسید.
آن گونه که اطلاعات ثبت شده در مراکز هواشناسی جهانی نشان میداد، پیش بینی میشد که بارشهایی حتی مهیبتر از بارشهای اخیر گلستان در یکی از آسیب پذیرترین مناطق ایران یعنی استانهای کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، لرستان و دامنههای زاگرس در خوزستان و اصفهان به وقوع بپیوندد؛ بارندگیهای سیل آسا در پهنه وسیعی از کشورمان.
البته به رغم پیش بینیها و هشدارهای مکرر و متعدد، سیلاب با خسارت وسیعی از راه رسید؛ خسارتهایی بعضا غیرقابل جبران، مانند جان باختن شماری از هموطنانمان در شیراز. خسارتی که موجب شد موج هشدارهای مسئولان تشدید شود و رسانه ملی، پمپاژ اخطاریه و هشدارهای مجموعه هایی، چون سازمان هواشناسی، جمعیت هلال احمر، اورژانس کشوری، پلیس و... را در دستور کار قرار دهد.
هشدارهایی که شبکههای اجتماعی نیز به مدد بازتابشان آمده بودند تا موجی از وحشت کشور را در بربگیرد و بسیاری از مردم بکوشند با آگاهی از آخرین اخبار و تماس با بستگان و آشنایان دور و نزدیکشان در نقاط مختلف کشور، از وضعیت ایشان مطلع گردند، از سلامتی شان اطمینان حاصل کنند و در نهایت به ایشان توصیههای ایمنی را گوشزد نمایند.
موج بی سابقهای که نشان میداد وحشتی فراگیر بر کشور سایه افکنده است. وحشتی که مسئولان به جامعه تزریق کردند و، چون نوشدارو، بعد از مرگ سهراب از راه رسیده بود. بعد از آنکه بخشهای وسیعی از گلستان غرق شده بود و روزها بی امدادرسانی رها شده بود و در شرایطی که پیش بینیها در خصوص از راه رسیدن بارشهایی مخربتر در مناطق وسیع تری از کشورمان در آستانه تحقق قرار داشت و جز اقدامات سطحی و اصطلاحا فست فودی نمیشد کاری کرد؛ وحشتی که ظاهرا مسئولان را فراگرفته بود و به این واسطه به جامعه منتقل شده بود و تناسبی با هراس عاقلانه و مسئولانه نداشت!
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۶
به نام خدای حکیم وبصیرسلام علیکم
❤️التماس کمی تامل وتفکر❤️
پاسخ ها
سبوس برنج شمال
| 
| ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
کجایند مردان بی ادعا؟سردار سلیمانی جات واقعا خالیه
ناشناس
| 
| ۲۲:۲۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
جناب سبوس آخه سردار سلیمانی چه ربطی به مشکل فعلی دارد با توپ و تانک علیه سیلاب بجنگد!؟ سیل و زلزله نشاندادند این دولت هیچ است. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
این دولت وتمام دولت های قبلی و .... ناشناس
| | ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
دولتهای قبلی هم هیچ بودند صدا و سیما لالمونی گرفته پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
فقط یک بند سریال طنز و مسابقه و سرگرمی میذاره دولت باید خجالت بکشد پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۲۰:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۰۷
باید اعدام شود 
قبل از شروع بارش ها خیلی از شبکه های اجتماعی نقشه شیراز را نشان می دادند با رنگ قرمز که سیلی مهیب در راه است و مسئولین باید تدابیری می اندیشیدند. با سلام و احترامبا توجه به کمی شغل در چند ساله اخیر شاهد هستیم جوانان با استعداد بسیاری که با تلاش 16 ساله در معتبر ترین دانشگاه های دولتی کشور بدون سهمیه و رانت ، با بهترین کارائی فارغ التحصیل شده اند همچنین ایشان با توجه به اجرای وظیفه دانش آموزی و دانشجویی خود در تمام مقاطع تحصیلی نشان داده اند بجز متخصص بودن با شرافت و متعهد نیز هستند. اما به واسطه دوری از گناه ، نداشتن ارتباط ، عزت نفس ، حسن خلق فاعلی و حتی برخی به واسطه کم سن بودن و نزدیکی به فضای معصومیت پیش از سن تکلیف و نیز هوش و استعداد به مراتب علم الیقین دست یافته و اخلال در نظام استخدام و بهره جویی از بیتالمال از طرق مختلف رانت را عین ظلم برخداو خلق و نفس می شمارند، لذا از هیچ رانتی استفاده نکرده و صرفا هنرو مهارت های خود را حائر ابراز در زمان مراجعه جهت شغل به دستگاه های دولتی حکومتی میدانند.
حال با عنایت به اینکه در بسیاری از دستگاه ها گزیشن و استخدام ظاهرا بر مبنای ضوابط است اما عملا مشاهده میگردد اشخاصی بدون توجه به معیارهای منصفانه ، با استفاده از رانت فامیلی و سفارشات نا مربوط وارد دستگاهی میگردند که بودجه آن از بیت المال است. با ذکر این توصیفات حقوق این افراد ، مال و دارائی که از این راه کسب میکنند چه حکمی دارد؟
جای خالی فرزندان معصوم ترک دیار کرده وطن خالی که جایشان را، رانتی های فامیلی سهمیه ای گرفته اند. ریسک بالاتر تعلل در تصحیح نظام گزینش و استخدام و بکار گیری در دستگاه های حکومتی و دولتی است. همگی این دستگاهها مهم هستند چرا که با امور بیت المال و مسائل مهم حاکمیتی مرتبط هستند.
مردم چوب فامیل و رانت بازی از استخدام تا ارتقاو پست گرفتن مسئولین نالایق را میخورند.
سیل عظیم در راه است اگر تعلل کنیم . جوانان نخبه را دریابیم و در دستگاههای مهم به جای بیمسئولیت ها بکار بگیریم.
بنده ۱۵ ساله بصورت شخصی هواشناسی رو دنبال میکنم از ۱۰ روز قبل این سیستم آب و هوایی رو میدیدیم و میدونستیم بارش سنگینی توی راه هست تا جایی هم که میتونستیم اعلام کردیم و هشدار دادیم اما افسوس.....افرادی که توی اداره هواشناسی استانها کار میکنند حال وارد کردن درست پارامتر ها رو در جداول روزانه و سالیانه ندارن!
دیگه ببینید چه خبره!
حالا هفته دیگه باز هم سیستم داریم ببینیم چکار میکنن!
متاسفانه سیاستی که ریشه در چندین دهه گذشته دارد امروز و فردا آسیب هایش برای مردم ایران شدیدتر دیده خواهد شد وقتی این همه ارگان و دولت و سازمان و نهاد و ... با آن همه دبدبه و کبکبه و ادعا هیچ اثر بخشی در حل مشکلات مردم در این حوادث ندارند نشان می دهد اوضاع مدیریتی کشور بسیار وخیم است.سهمیه بندی دانشگاهها که چیزی جز مدرک داران بی سواد تحویل جامعه نداد و خودی و غیر خودی کردن شهروندان ایران و سپردن همه مسئولیت ها به خودی های بی سواد و بی تعهد و سپردن بسیاری از شهرداری ها به نظامی ها و سپردن بسیاری از پست ها و مسئولیت ها به فک و فامیل بی تعهد و بی تخصص و بی اعتبار کردن کلیه نهادهای انتخابی ( مجلس و ریاست جمهوری) از سوی دستگاههای تایید صلاحیت ریشه نهاد قانون گذاری و نظارت کمیسیون اصل ۹۰ مجلس را نیز خشکاند و بودجه هم که خیرات است و بودجه حوزه علمیه برای کشور از مهمترین ارگان هایی نظیر مدیریت بحران به مراتب بیشتر است و این شده است که استاندار گلستان یک ماه در محل کار حضور ندارند و در خارج از کشور به دنبال مسایل شخصی خودش است و با این حال کاندیدای یک پست مهم دیگر هم شده اند!!! انگار استاندار بودن پاداشی و تشویقی است که به این افراد داده شده است.از این به بعد مردم شاهد فجایع بزرگتر و وسیعتری خواهند بود چون عوارض سوء مدیریت یکی پس از دیگری بر سر مردم فرود خواهد آمد 
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟