تکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران منتکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران منهم سوی خویشم میکشی هم از خودت میرانیم چون باد در بند توام گیسوی سرگردان منابری و ماه کاملی عشقی و پنهان در دلی همچون چراغی روشنی در غربت زندان من در غربت زندان منآینه آهم تویی هرکس که میخوام تویی با یاد تو سر می‌شوم شب های بی پایان منجادوی چشمت میکشد هر سو که میخواد مرا من موجم و آن توام دریای چشمت آن منتکرار شو تکرار شو ای جان جان جان من حرفی بزن شعری بخوان ای ابر بی باران مندلتنگ آواز توام دلبسته ناز توام محتاج اعجاز توام ای درد و درمان من