زنان ایران ۴۰ سال است از شما کمک نمیخواهند!
فضای حقیقی و مجازی این روزها پر شده از شعارهای دو گروه با عناوین چهل سال پیروزی، ۴۰ سال افتخار و یا عناوینی برعکس! گویا میدان جنگ است این سالگشت! و اما آنچه که بیشتر به چشم میاید یا به چشم ما فعالان حوزه زنان میآید تبدیل موضوع «زنان» به آوردگاهی خونین است که هر لحظه بر گرد و خاک آن افزون میشود!
در این کارزار لحظه ای نیست که از رسانه های خارجی دقیق تر گرفته تا فیک نیوز ها، خبری، گزارشی، خاطره ای و تاریخ نگاری ای پیرامون زنان نبینیم و عجب آنکه همه با روکش آب طلایی از « دفاع ازحقوق زنان» و ما زنان ایران سالهاست غرق این پنداریم که اگر حمایت از بیگانه نخواهیم باید به کجا پناه ببریم؟ اگر بخواهیم بگوییم خودمان میدانیم و دولت و حکومتمان، باید چه کنیم؟! اگر بخواهیم مشکلاتمان را خودمان حل کنیم باید به کدام زبان حرف بزنیم؟
کسی هست به این مثلا طرفداران حقوق زنان بگوید:
اینکه مداوم ۴۰ سال تمام سعی کرده اید زنان را در مقابل نظام قرار دهید چه سودی جز تنگ تر شدن عرصه بر زنان و تبدیل مسائل فنی و اجتماعی زنان ایران به مسائل سیاسی و امنیتی، برای زنان ایران داشته است؟
یک بار پاسخ دهید که مداخلات شما به بهتر شدن وضعیت تنها یک زن ایرانی منجر شده است. تنها یک مثال بزنید که تحریکات شما دول به ظاهر طرفدار حقوق بشر منجر به نجات یک زن ایرانی شده باشد.
مسأله ورزشگاه رفتن زنان یک مسأله ساده و قابل حل بود اما چه کردید برای مطرح شدن خودتان! چه کردید برای سر خط اخبار شدن! چه کردید برای لایک و کامنت بیشتر و فیو استار شدن!
چه کردید؟!
میگویم چه کردید: دخترهای بسیاری را پرونده دار کردید، باعث شکاف دختران و خانواده شان شدید، نهادهای تصمیم گیر و ناظر را تحریک کردید که نگذارند و از این نگذاشتن ها حیات سیاسی خود را تأمین کردید. موضوع به این سادگی را به چالشی غامض برای دختران ورزش دوست تبدیل کردید.
با این مثال ساده میگذارم و میگذرم آنچه در مسائل دیگر انجام دادید و همه سراسر به ضرر زنان ایران!
ساعتها کلیپ و گزارش در رثای آزادی و حقوق زنان، زنان ایران را حق دار تر کرد و به حق رساند یا صرفا سوژه اخبار و رسانه های شما شد و باعث حساسیت بیشتر موضوعات حوزه زنان؟!
پس در ۴۰ سالگی ما، ما را به حال خود بگذارید که مرا به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان!
بنده در اقداماتی که خصوصا در این اواخر اوج گرفته هیچ خیری جز یک مقدار خودنمایی و خود شیرین کنی نمیبینم
یعنی نهاد های مسئول بخاطر لجبازی با 4 نفر اونور آب، از حق نصف جامعه گذشتن؟
پس این نظام هنوز رشد نکرده آقای نویسنده.........همون کودک 4 ساله باقی مونده...لجباز و یکدنده
بنظرم گزاره "باعث شکاف دختران و خانواده شان شدید" قابل راستی آزمایی نیست. اما بقیه گزاره هایی که شما مطرح کردید، یک طرفش به حاکمیت مربوط میشه و تا جایی که سراغ دارم، حکومت اسلامی، نه در این مورد و نه در سایر موارد کوچکترین امتازی به شهروند یا گروهی از شهروندان نمیده که هیچ، براحتی مشکلاتی رو که میشه حل کرد رو تبدیل به بحران و فاجعه میکنه.
برداشت من از مقاله شما اینه که در ایران رسانه های آزاد و احزاب، مطالبات مردم را طلب میکنند! و بنابراین صرفاً با استفاده از ظرفیتهای داخلی امکان حل مشکلات وجود داره. ایکاش اینطور بود. ایکاش یاد میگرفتیم حرفهای مخالفانمون رو حداقل بشنویم. ایکاش از تاریخ و سرگذشت حکومتهای تکصدایی درس میگرفتیم.
يعني اگر فشارهاي سازمان هاي خارج از كشور (نظير فيفا) نبود ، همين دو نفر و نصفي وارد استاديوم مي شدند؟ اگر مي شدند چرا تا قبل از اعمال اين فشارها نشد؟
نهادها نظارتي تحريك شدند؟؟؟؟ مگر نهاد نظارتي بايد تحريك شود؟ قانون كجاي اين معادله قرار گرفته؟
كم بوده حكم سنگسارهايي كه با فشارهاي نهادهاي حقوق بشري لغو شد؟ مگر شما در داخل جرأت ايجاد يك كمپين ، برگزاري يك ميتينگ ، يك همايش ، يك سمينار ....در خصوص بسياري از حقوق زنان را داريد؟
اگر داريد فردا در خصوص لزوم حجاب اجباري در ايران ، يك سمينار برگزار كنيد. حتماً مي گوييد در ايران همه كشته مرده ي حجابند! يك همايش در خصوص حذف قانون سنگسار برگزار كنيد. يك تجمع در دفاع از حق داشتن وكيل براي متهمان سياسي برگزار كنيد. اصلاً يك تجمع برگزار كنيد و صد نفر از زنان فعال كنار هم بايستيد و هيچ كلمه اي هم نگوييد. فقط يك پلاكارد در دست بگيريد و بنويسيد حقوق زنان! همين.






