بازدید 4262

حضور هر روزه فقدان پلاسکو

محسن آزموده
کد خبر: ۸۷۱۸۴۷
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۷ 21 January 2019

دیروز سالروز فروریختن ساختمان پلاسکو بود. سی‌ام دیماه، و ما هنوز به قول فروغ ایمان نیاورده‌ایم به آغاز فصل سرد. این روزها اگر گذارتان به خیابان جمهوری نرسیده به خیابان فردوسی، بیفتد، کنار بازار معروف کویتی‌‌ها، جای یک حفره می‌بینید، یک سوراخ بزرگ و پرشده از سنگ و خاک و آهن، جای یک زخم، جای ساختمان پلاسکو. اولین میخ بزرگی که پنجاه و شش سال پیش، پای گذاردن جامعه ایرانی در شکلی دیگر از زندگی شهری بر زمین تهران کوبید و مقدمه‌ای شد بر ده‌ها و صدها و هزاران هزار ساختمان بلندمرتبه و برج و آسمان‌خراش. بنایی که حتی نام فرنگی‌اش، سرشت وارداتی و ناهم‌زمان و ناکوک آن را با بافت و فضای فرهنگی ما آشکار می‌ساخت. ساختمان پلاسکو که آنچه بر او رفت، به صورتی نمادین، واگویه تجربه زیسته جامعه ایرانی است و آفتابی شدن اسرار گنج دره جنی.

این روزها اگر به چهارراه استانبول بروید، کمی آن‌سوتر از تقاطعی که دلالان ارز در حال خرید و فروش دلار و یورو هستند، غیاب پلاسکو را می‌بینید، عدم آن را و چگونه می‌گویند فیلسوفان که از عدم نمی‎توان خبر داد و نیستی تاثیری ندارد؟! هایدگر راست می‌گفت «عدم می‌عدماند» یا «نیستی می‎نیستد»! بیان دیگر آن سخن مشهور نیچه که «بیابان می‎بالد، وای بر آن که بیابان‌ها در دل دارد ». در این سال‌های واپسین، پلاسکو چنان خاک بر سر و توسری خور شده بود که کسی حضورش را احساس نمی‌کرد. شده بود مثل یک زخم، یک دمل بزرگ و تو بگو شاید یک آتشفشان به ظاهر خفته و آرام. کسی آن را دوست نداشت. کسی نگاهش نمی‌کرد. مدت‌ها بود دیگر حتی به کسی که از زندگی ناامید بود هم به طنز تلخ نمی‌گفتند «برو خودت رو از ساختمون پلاسکو بنداز پایین»! ساختمان پلاسکو شکوه و فروغ مستعجلش را از دست داده بود و به تجمع‌گاه بزرگ و نامطمئن و ناامن و غیراستاندارد تولیدی‌های خیاطی بدل شده بود. کارگران خیاطی و چرخکارها در هزاران هزار سوراخ سنبه این بنا، مشغول وصله و پینه و دوختن مارک‌های غربی روی شلوار جین‌ها و کاپشن‌ها و تی‌شرت‌ها بودند و برای بوتیک‌های شمال شهر و مگامال‌ها، جنس ترک(!) تولید می‌کردند. پلاسکو شده بود جایی برای جان کندن و دیگر محلی برای قدم زدن طبقه متوسط شیک و مرفه نبود، اگرچه ای بسا بسیاری از آن آدم‌های راحت‌پسند نمی‌دانستند آنچه به تن کرده‌اند، از پلاسکو در آمده است.

حالا اما پلاسکو دود شده و به آسمان رفته، اما فقدانش، بیش از حضور پیشین‌اش توی چشم می‌زند. روی دیوارهای آهنی جلوی فقدان ساختمان پلاسکو دیوارهای آهنی گذاشته‌اند و روی این دیوارها، تصاویر مردانی منقوش شده، آتش‌نشان‌هایی که در آتشفشان پلاسکو، پروانه‌وار سوختند و به آسمان پرواز کردند. در پیاده‌رو، مردم رهگذر و دستفروش‌ها، غوغا کرده‌اند و احیانا کسی یادش نمی‌آید یا بهتر بگوییم نمی‌خواهد یادش بیاید که دو سال پیش در این محل چه اتفاقی رخ داد. هم‌چنان که همگان احیانا فراموش کرده‌اند که 5 سال پیش‌تر دقیقا در پایان فصل سرد(29 دیماه 1392)چند چهارراه پایین‌تر، تقاطع جمهوری و ابوریحان باز در یک کارگاه خیاطی آتش سوزی باعث شد دو کارگر زن از طبقه پنجم خود را به کف خیابان پرتاب کنند! رهگذران خیابان جمهوری اگر حوصله کنند و پیاده یا با اتوبوس سه-چهار ایستگاه پایین‌تر بروند، از کنار ساختمان آلومینوم(ساختمانی که هم‌زمان با پلاسکو توسط یک نفر ساخته شد) می‌گذرند که وضعی بهتر از پلاسکو ندارد و می‌توانند ساختمان خیابان ابوریحان را بینند که هنوز کارگاه خیاطی است. احتمالا ساکنان این ساختمان نیز میل ندارند، در این روزهای سرد، یاد آن روزی بیفتند که دود از پنجره‌ها به آسمان می‌رفت و دو زن با زور و تلاش سعی می‌کردند از شعله‌های آتش فرار کنند.

این روزها لابد رهگذران خیابان جمهوری، تمایل دارند که سرشان گرم مونیتورهای بزرگ و مغازه‌های رنگارنگ موبایل‌فروشی و ساختمان شیک و سرپای چارسو و اتفاقات اقتصادی-فرهنگی رایج در آن باشند و چندان مایل نیستند به پلاسکو و کارگاه خیاطی و ساختمان آلومینیوم و دستفروش‎هایی که هر روز بیشتر می‌شوند، فکر کنند. اما غیاب پلاسکو هست و بیشتر از حضورش خودنمایی می‌کند، به ما یادآوری می‌کند وضعیتی را که در آن زندگی می‌کنیم، حتی بیش از زمانی که هزاران نفر معاش‌شان از طریق آن تامین می‌شد. بسیار در این زمینه بحث می‌شود که به جای پلاسکو و در محل آن بنایی تاسیس شود، در حالی که نگارنده بر آن است، غیاب آن به همین شکل که هست، گویاتر و روشنی‌بخش‌تر از هر چیزی است. بگذاریم پلاسکو با غیابش، حضور هر روزه‌اش در زندگی روزمره‌مان را بیشتر بر ما بنمایاند.

 

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر