چرا در اقتصاد ایران، نقدینگی به جای تولید و بازار سهام، به سمت طلا، زمین و ارز میرود؟
مدتی است غول نقدینگی با تغییر چهره از شبه پول به پول بیدار و همین باعث شده است تا با سرازیر شدن این پول به بازارهای مختلف، اوضاع این بازارها بر هم بریزد و این موضوع به رشد نرخ تورم دامن بزند. یکی از بازارهای مناسب برای ورود نقدینگی به آن، بازار سهام و بورس است؛ اما آیا واقعا راهکاری برای هدایت این نقدینگی به سمت بازار سهام و بورس وجود دارد؟هجوم پولهای رها شده از بند بانکها به بازارهای مختلف، اوضاع این بازارها را بر هم ریخت و این موضوع به رشد نرخ تورم دامن زد. با رشد نرخ تورم، بسیاری از مسئولین و کارشناسان، از لزوم هدایت این نقدینگی به بازارهای مولدی چون بازار سهام و بورس سخن گفتند؛ پرسشی که در این بین مطرح میشود، این که درست است که ورود نقدینگی به بازار سهام و بورس میتواند اثرات مثبتی برای اقتصاد کشور داشته باشد، آیا برای هدایت این نقدینگی به سمت بازار سهام و بورس راهکاری وجود دارد؟
حسین عبده تبریزی، عضو شورای عالی بورس در پاسخ به این پرسش خبرنگار تابناک اقتصادی گفت: هنگامی که نقدینگی خلق میشود به سمت یک دارایی میرود و به یک دارایی تبدیل میشود. وقتی این نقدینگی به یک دارایی تبدیل شد، تغییر جهت دادن این نقدینگی کار آسانی نیست. یعنی کسی که نقدینگی خود را در طلا یا ارز سرمایه گذاری نموده است، دیگر سخت است که به او بگوییم این دارایی خود را دوباره تبدیل به نقدینگی کرده و وارد بازار سهام کند. این موضوع هم به این دلیل است که شخصی که نقدینگی خود را مثلا به ارز یا طلا تبدیل کرده، برای این کار خود دلیل داشته است.

پرسش بهتر این است که بپرسیم چرا این شخص نقدینگی خود را به ارز، طلا، زمین یا ... وارد کرده و این نقدینگی را به سمت تولید یا بازار سهام نیاورده است؟ پاسخ این پرسش این است که یکسری مناسباتی در اقتصاد کشور ما وجود دارد که آن مناسبات باعث شده که این وضع پیش بیاید و فرد به جای سرمایه گذاری در حوزههای مولد، نقدینگی خود را به حوزههای غیرمولد وارد کند. ما باید آن مناسبات را اصلاح کنیم تا سرمایه گذاریها به سمت داراییهای مولد حرکت کند؛ مثلا در همه جای دنیا، مردم عادی نقدینگی خود را یا در بازار پول وارد میکنند یا در بازار سرمایه. فرض هم بر این است، فردی که پول خود را در بانک سپرده گذاری میکند شخص دیگری میآید و آن پول را وام میگیرد و با آن وام یک ارزشهایی خلق میکند. حالا اگر یک نظام بانکی باشد که نتواند این کار را انجام ندهد و این چرخه را ایجاد کند، یعنی نتوانست پول جذب شده را به وامهای مولد اختصاص دهد، فرد هرگز پول خود را به سمت بانک نخواهد برد.
یا مثال دیگر آنکه اگر در نظام بانکی مؤسسات مالی و اعتباری وجود داشت که پول را گرفتند و به مردم پس ندادند، این خود باعث میشود که مردم خود به خود دیگر به نظام بانکی اعتماد نکنند و پول خود را به سایر بازارها وارد کنند. در مجموع میتوان گفت، برای اینکه نقدینگی به سمت بازارهای مولد حرکت کند، باید مناسبات غلط نظام اقتصادی کشورمان را اصلاح کنیم.
با توجه به اینکه در ماههای اخیر در بورس شاهد رشد شاخص کل بودیم و به نوعی بورس رونق گرفته بود، به نظر شما این رونق بورس در ماههای اخیر چقدر واقعی بود؟ این پرسش به این دلیل است که یکباره شاخص کل بورس شروع به افت کرد و از دهم مهر ماه سال جاری و بعد از یک صعود فوق العاده و رسیدن به کانال ۱۹۵ هزار تقریبا روند نزولی در پیش گرفت و در این بین بسیاری از کسانی که پول خود را وارد این بازار کرده بودند، ضرر کردند.
اول باید گفت، افزایش قیمت را نمیتوان رونق دانست. ببینید اگر در چند ماه اخیر هر روز قیمت سهام افزایش مییافت این بدان معنا نبود که ما هر روز در کارخانه هایمان نوآوریهایی داشتیم یا تولید در کارخانه هایمان رو به افزایش بود. بیشتر به این دلیل بود که قیمت دلار در حال افزایش بود و عمدتاً قیمت سهام شرکتهایی که به دلار وابسته بودند افزایش مییافت. به عنوان مثال، عمدتاً قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی، خودرویی، نفتی که به دلار وابسته بودند در حال افزایش بود و این نیز طبیعی بود، چون با افزایش دلار، داراییهای این شرکتها در حال رشد بود. با کاهش دلار این روند برعکس شد و شاخص کل بورس نزولی شد.
ضمنا برخی از دولتها مشخصا برای کار و خدمت آمدند ولی تخلفاتی هم در آن صورت میگیرد مثل دولت محمود.
ولی ظاهرا برخی از دولتها کلا برای ریاست و کاسبی آمدند مثل دولت حسن.
آمریکا چون این موضوع را فهمیده است بهمین دلیل به دولت حسن بیشتر فشار میاورد تا بیشتر امتیاز بگیرد بدون دادن هیچ امتیازی.
لذا مشکل اصلی در داخل است نه تحریم آمریکا.
هیچوقت هبچ کسب و کاری به اندازه مِلک و طلا ارزش و سوددهی ندارد .
ضمنا ملک را نباید در هرجایی و هر شکلی خرید ولی طلا را به هر شکلی و در هر شهری میتوان خرید.
در نتیجه کسی بفکر تولید نیست و پس انداز هم به زمین و طلا و دلار تبدیل میشوند
و تا بحال موفق بوده است ،ولی اکنون با تحریم ها به عدم تعادل می رسیم .
مشکل هم با دور زدن تحریم ها و تولید بازار های غیر عرفی کاملا حل نخواهد شد
تنها راه برنامه ریزی برای اقتصاد مستقل و تولید داخلی است.
که همه آنرا میدانند ولی فقط در حرف و شعار ونه در عمل!
اگه کشوری بخواد خصوصی اداره بشه و بازم شما بخواید به حرف بزرگان گوش بدید وضع میشه مثل الان که بیکاری زیاده و کارخونه ها تعطیل
بترسید از روزی که بیکاران لقمه رو از دهنتون بیرون بکشن
اگر این طرح سرا پا طرح و
جنجال انتخاباتی صرفنظر
از خوب و بد آن اجرایی شود
بهتراست که آنانی که یا خودرو ندارند یا اضافه خواهند آورد .
بجای پرسه زدن درب پمب
بنزین ها و فروش آن به زیر قیمت ، حال که قرار است
کارت های عابر بانک هم نقش کارت سوخت را بازی
کنند ترتیبی اتخاذ شود که
اینگونه افراد از طریق همان
بانک قادر به دریافت وجه
بنزین خود شود که فواید
زیادی خواهد داشت از جمله
یک .. حرمت و شان افراد رعایت خواهد شد.
دو .. مجبور نخواهد شد ارزان تر بفروشد .
سه .. کمکی به معیشت مستقیم افراد با این شق
تسهیل در یافت آن خواهد
شد .
همیشه همین بوده ، هست و خواهد بود
طلا و ملک
والسلام
بقیه ول معطلند. مخصوصا دلار که هم جعلی توش زیاده و هم سیاسی میشه
اگر هم به سلطان سکه تبدیل شدید نگران نباشید. کسی فیلم اعدامتان را باور نخواهد کرد.
علت همه توضیحات فوق ، فساد شدید اقتصادی و اقتصاد ضعیف دولتی است که موجب از بین رفتن امنیت اقتصادی شده است.
ولی این حالت با تمام شدن نفت وگازو...که بیت المال مردم است دیگر جواب نخواهد داد.
برای آیندگان هم باید چیزی بجا گذاشت!
و آنهم استقلال اقتصادی با همین ثروت ملی است!
یعنی اقتصاد مقاومتی ولی نه به این شگل که. بطرف واردات از چین و هند و روسیه برویم برای مخالفت با غرب،بلکه صنایع مادر باید عمومی و در دست دولت باشد و بخش تولیدات داخلی و خصوصی حمایت دولتی بیابند ، اگر لازم دارد اما شفاف.
یعنی بودجه را مناسب تولید داخلی تنظیم باید کرد
فساد اقتصادی و رانت
عدم حمایت دولت از تولید
واردات بی رویه
سیاست خارجی ضعیف
اقتصاد خانوادگی و واگذاری های درون خانواده
احیای نظام فئودالی و خانسالاری
عدم تامین امنیت اقتصادی
سود بالای بانکی و دلال بازی آنان
......
....
..
و از همه مهمتر ، آمار و ارقام دروغ توسط دولت .
بقیه علوم از جمله علم اقتصاد را میتوان بارها خرید و فروخت.
اقتصاد کیلو چنده وقتیکه دلال و رانت وجود داره ؟؟
بلکه قمار ،همگانی است
چرا وقتی واردات هست و دولت هم حمایت میکنه باید به سمت تولید رفت ؟
آیا دولت همان اندازه که به فکر دلالان و رانتخواران و واردکنندگان است به فکر تولید کنندگان نیز هست ؟
نه دولت بفکر نیست ، تولیدکننده یک موجود خسته و درمانده از دست سیستم معیوب هست
یه موضوعی همیشه ازش غافل موندن یا از روی قصد کم رنگش میکنن
مساله نبود شرکت های تعاونی هست که واقعا محصول رو از اعضاش جمع کنه و به دست مصرف کننده برسونه
اینطوری اون پولی که میره جیب دلال ، میره جیب تولید کننده
یه بنده خدایی میگفت فساد سیستماتیک شده بیراه نمیگه
سرمایه دار چه پزشک باشه چه بازاری
سرمایه ش رو در جایی میخوابونه که تضمین سود داشته باشه
این تقصیر پزشک نیست که درامدش یک میلیارده و میخواد از سرمایه ش محافظت کنه !
حکومت و سیستم مالی وظیفه ش اینه که سرمایه رو بسمت کارافرینی هدایت کنه






