بازدید 8076
جنبه هاي ديگر شخصيت ستاره؛

فرانچسکو توتي: از مرگ مي ترسم!

من غريزي فوتبال بازي مي کنم. در زمين هر کاري که خوشم بياد انجام مي دهم. هيچ وقت حوصله ام سر نمي رود. البته مصدوميتها مرا مجبور کردند که برخي از قوانين را اجرا کنم. اگر از آنها پيروي نکرده بودم، ديگر نمي توانستم فوتبال را ادامه بدهم
کد خبر: ۷۹۹۲۴
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۸۸ - ۲۱:۱۹ 04 January 2010
فرانچسکو توتي بايد فهميده باشد که بهترين راه پيش بيني کردن آينده، ساختن آن است. به همين خاطر اکنون در تريگوريا محل تمرينات رم، يک دفتر کار براي خودش گرفته که در همان راهرو مديران باشگاه قرار دارد. اتاق توتي شماره 17 است و او تنها بازيکن اين تيم است که يک دفتر کار مخصوص براي خود در تريگوريا دارد. شايد هم توتي تنها بازيکني باشد که در دوران فوتبالش يک اتاق مخصوص با سردري که نام او روي آن حک شده در اختيار دارد.

به نوشته قدس؛ در دفتر کار او ميزتحرير، رايانه، تلويزيون، عکسها و پيراهنهايي که پس از پايان بازيها از بازيکنان حريفان گرفته و به ديوار آويخته، قرار دارد. روي ديوار اتاق نقاشيهاي فرزندانش، نامه هاي هواداران و يادگاريهايي از قبيل «تقديم به کاپيتان و الگوي تيم ما» به چشم مي خورند. خود توتي مي گويد؛ روزهايي هستند که بين بيست تا چهل نفر به دفترکار او مي آيند. همه مي دانند که فرانچسکو توتي يک پديده است، ولي همه فقط فوتبال بازي کردن او را مي شناسند.

توتي هيچ گاه درباره خودش و ايده هايش حرف نزده و براي همين خيلي ها حتي او را جاهل و نادان هم فرض کرده اند. با اين حال او هوش و ذکاوتي دارد که البته در زمين فوتبال هم ثابت شده است، ضمن اينکه توتي انسان شوخ طبعي است.

البته فقط وقتي دو ساعت با او گفتگو کنيد، متوجه همه اين نکته ها خواهيد شد. در نگاه نخست، او يک مرد جوان با کفشهاي ورزشي، زانوهاي بزرگ و عضلات تنومند که روي آنها جاي خراش جراحيهاي متعدد قابل تشخيص است، به نظر مي رسد. خبرنگار نشريه رپوبليکا که اين مصاحبه را با توتي انجام داده، در مقدمه اين گفتگو نوشته به او گفته بودند حرف زدن با توتي در مورد مسايلي غير از فوتبال کم و بيش غيرممکن است و پاسخهاي او به مصاحبه کننده يک سيلابي است. مصاحبه اين گونه شروع مي شود:

* به من گفته اند با تو غير از فوتبال نمي توان حرف زد. براي همين خواستم از اول به اين نکته اشاره کنم.
** معلومه افرادي که به شما اطلاعاتي در مورد من داده اند، خوب مرا مي شناخته اند. من يک فيلسوف نيستم. شايد نادان باشم، اما احمق نيستم.

* تو خيلي کم حرف هستي، البته به جز تبليغات تلويزيوني.
** براي اينکه نمي توانم در مورد احساساتم با افرادي که نمي شناسم حرف بزنم. اصلاً علاقه اي به انجام اين کار ندارم.

* يعني محتاط هستي؟
** محتاط؟ شايد. اما من واژه شخصيت را براي اين ويژگي اخلاقي بهتر و مناسب تر مي دانم.

* خودت رو توصيف کن.
** من خيلي رومانتيک هستم. دوست دارم دوستانم را در آغوش بگيرم و آدمها را لمس کنم. دست روي شانه آنها بگذارم. مي دانم چه چيزهايي مهم هستند و سعي مي کنم همه وجودم را در اختيار آنها قرار دهم. اين کار را حتي با همسر و فرزندانم هم انجام مي دهم.

* با روزنامه ها چه ارتباطي داري؟
** بستگي دارد. اگر بخواهم به حرف شما گوش بدهم، بايد هفته اي سه مصاحبه داشته باشم. هميشه هم پرسشها تکراري است. ديگر حوصله مصاحبه کردن ندارم. هميشه هم همان چيزي که فکر مي کنم را مي گويم. رک و پوست کنده و وجدان راحتي دارم.

* تاکنون چند کتاب خوانده اي؟
** فقط يکي. شاهزاده کوچولو. تازه خيلي سنم کم بود. خوشم آمد. هر از گاهي سعي مي کنم يک کتاب ديگر هم بخوانم، کتاب را باز مي کنم، اولين صفحه را مي خوانم و بعد خسته مي شوم. شايد خوب بلد نيستم کتاب انتخاب کنم.

* براي شنل و کريستين موقع خواب، کتاب مي خواني؟
** نه هنوز، آنها خيلي کوچکند. البته شايد ايلاري همسرم وقتي من نيستم، اين کار را مي کند. اين يعني من بعدها اين کار را انجام خواهم داد.

* اصولاً خوب مي خوابي؟
** بله، خيلي هم رؤيا مي بينم. ولي وقتي بيدار مي شوم، هيچ چيزي يادم نمي آيد.

* از هيچ چيز نمي ترسي؟
** چرا، از دست دادن خانواده ام و مرگ.

* ولي مرگ تنها اتفاق حتمي زندگي است.
** مي دانم، اميدوارم پس از مرگ چيز ديگري باشد. من خيلي به آخرت ايمان دارم. مي خواهم همه آنها را در آن دنيا کنار خودم داشته باشم. مي خواهم بازهم آنها را ببينم. هميشه درباره اين مسايل حرف مي زنم. ولي هيچ کس به من پاسخ قانع کننده اي نمي دهد. برخي به من مي گويند اين اتفاق مي افتد و برخي ديگر مي گويند همه چيز عوض مي شود. شما چه نظري داريد؟

* نمي توانم در اين زمينه بهت کمک کنم. به خداوند اعتقاد داري؟
** بله، خيلي خوش شانس بودم و گمان مي کنم بيشتر اين شانس را مديون او هستم. در دوازده، سيزده سالگي خيلي جثه ظريفي داشتم و هر اندازه غذا مي خوردم اصلاً رشد نمي کردم. هميشه دکتر بودم. ولي يک دفعه رشد کردم. تقدير بود. خواست خدا بود. هر شب دعا مي کنم.

* از اينکه روز به روز پيرتر مي شوي، ناراحتي؟
** نه، من حتي به روزهايي که يک سالخورده خواهم شد هم فکر مي کنم.

* تا چه زماني در سري A بازي مي کني؟
** تا پنج سال ديگر. اگر اتفاقي نيفتد. اکنون 33 سال دارم. نه پير شده ام و نه تمام شده ام. مي خواهم با رم يک اسکودتو ديگر فتح کنم.

* با تيم ملي به جام جهاني آفريقاي جنوبي مي روي؟
** در آوريل در اين مورد تصميم مي گيرم. اگر ليپي مرا دعوت کند، اگر حالم خوب باشد و اگر اعضاي تيم مرا بخواهند، مي روم. تصور مي کنم براي جوانان تيم خوب باشد. با ليپي رابطه اي دارم که فراتر از فوتبال است. هرگز کاري که در جام جهاني آلمان براي من انجام داد را از ياد نخواهم برد. او مرا نمي شناخت. در زمين فوتبال من هميشه دشمن او بودم زيرا او در يوونتوس بود. منتظر من ماند و به من خودباوري لازم را داد. هيچ وقت آن لحظه را از ياد نمي برم.

* پس از فوتبال چه کار خواهي کرد؟
** مربي نخواهم شد. من زياد از حد مهربانم و از عهده اين کار بر نمي آيم. مي خواهم مدير باشگاه رم باشم.

* رم، رم. چرا هيچ وقت از اين شهر جدا نشدي؟
** براي عشق و تنبلي. من خيلي تنبلم. در رئال مادريد و بارسلونا بي گمان جامهاي بيشتري کسب مي کردم، ولي از اينکه فقط يک پيراهن داشتم، خوشحالم. اين يک شرطبندي بود که در آن برنده شدم. براي هواداران مثل يک برادر مي مانم. آنها در خيابان با من خوش و بش مي کنند و حتي برابر من زانو مي زنند. مي دانم اين کار آنها اغراق آميز است، اما خوشم مي آيد. خيلي خوب مي توانم آدمهايي را که مرا به خاطر اينکه توتي هستم مي خواهند و آنهايي که فقط مي خواهند فرانچسکو را بشناسند، از يکديگر تشخيص دهم.

* دوستان تو در دنياي فوتبال چه کساني هستند؟
** من دوستان واقعي خيلي کمي دارم. در دنياي فوتبال، دروسي، بوفون، گتوزو، دي وايو، ويتو اسکالا مربي بدنسازم. رابطه خوبي با دل پيرو دارم با اينکه رقابت ورزشي شديدي بين ما وجود دارد.

* کاسانو ديگر جزو دوستان تو نيست؟
** نه ديگر. ما با هم آشتي کرديم، ولي ديگر با هم در تماس نيستيم. حيف، پسرخيلي خوبي بود.

* چه اتفاقي بين شما افتاد؟
** همه چيز تقصير او بود. آنتونيو از جمله آدمهايي هستند که جزو حزب باد هستند.

* سياست را دنبال مي کني؟
** نه، علاقه اي ندارم. حتي با همسرم هم درباره سياست حرف نمي زنم.

* ولي تو رأي مي دهي. آخرين بار هم در انتخابات سياسي به ولتروني رأي دادي.
** بله، اما فقط به خاطر اينکه ولتروني دوست من است. ولي درست است من هميشه به چپها رأي دادم.

* چه کسي بيشتر در زندگي و فوتبال به تو درس آموخته است؟
** خانواده ام، زمن و ماتزونه. من با کاپلو و اسپالتي هم خوب بودم. از پراندلي خوشم مي آمد اگرچه او فقط يک ماه با ما بود. ولي با کارلوس بيانکي اصلاً روزهاي خوبي نداشتم. او دشمن رم و رميها بود. مي خواست مرا از تيم بيرون کند، اما خوشبختانه هنوز اينجا هستم.

* درآمد تو سالانه چقدر است؟
** نمي دانم. بايد خوب فکر کنم. به گمانم بين هشت تا ده ميليون يورو.

* با اين پولها چه کار مي کني؟
** در بانک مي گذارم. سرمايه گذاري مي کنم. خانه مي خرم. کارهاي خيريه انجام مي دهم. ولي درباره اين موضوع نمي خواهم حرف بزنم.

* بازيکنان فوتبال درآمد زيادي دارند؟
** زياد، اما نه خيلي زياد. دنياي فوتبال خيلي ثروتمند است. همه چيز به باشگاه ها بستگي دارد. اگر بخواهند مي توانند اين مسير را تغيير دهند. ولي گمان نکنم به راحتي محقق شود.

* هنوز هم بازيکنان فوتبال، همان طور که در گذشته گفته مي شد، احمق هستند؟
** ما زياد در کانون توجه هستيم و خيلي تنهاييم. به سختي مي توانيم رشد کنيم. من خبرنگاران احمق، وکلاي احمق، مديران احمق و بازرگانان احمق زيادي را شناختم. در همه اصناف چنين آدمهايي وجود دارند.

* فوق ستاره هاي دوران فوتبال تو چه کساني هستند؟
** رونالدو برزيلي، در درجه اول. بعد زيدان، مسي، کاکا و کريستيانو رونالدو.

* توتي نه؟
** قضاوت در اين رابطه را به ديگران محول مي کنم. من هم به هر حال افتخاراتي کسب کرده ام.

* هميشه تصور مي کردم تو در زمين بازي حريفان را مطالعه نمي کني و يا موقع پنالتي زدن دروازه بان را محک نمي زني و حتي تاکتيکهاي مربي را خيلي اجرا نمي کني. درست است؟
** من غريزي فوتبال بازي مي کنم. در زمين هر کاري که خوشم بياد انجام مي دهم. هيچ وقت حوصله ام سر نمي رود. البته مصدوميتها مرا مجبور کردند که برخي از قوانين را اجرا کنم. اگر از آنها پيروي نکرده بودم، ديگر نمي توانستم فوتبال را ادامه بدهم.

* افسوس چيزي هم مي خوري؟
** چند بار از طرف اطرافيانم به من خيانت شده است. افسوس من اين است که هيچ وقت ديگر نتوانستم يک رابطه از دست رفته را مثل گذشته اش تکرار کنم.

* چه آرزويي داري؟
** دو فرزند ديگر مي خواهم. يک پسر و يک دختر.

* اگر برايت يک کتاب بفرستم، قبول مي کني؟
** حتماً، فقط هميشه اين کار را نکن.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها