پاي مرغابي آقای قطبي!
کميته فني تيم ملي که تشکيل شد، علي الاصول تصور مي شد که بايد همان چشمه اي باشد که بتوان به کمک آن زير دامن بلند حمايت فدراسيون و وعده هاي تکراري آقاي قطبي را ديد. اما اين کميته حتي شايعه درباره پاي مرغابي آقاي قطبي يا همان نداشتن مدرک معتبر مربيگري فوتبال را نيز نتوانست رد يا تاييد کند.
ابتکار؛ در يکي از داستان هاي فولکلوريک اقوام نورس (سوئد، دانمارک، ايسلند، نروژ) آمده است که در زمان هاي دور در اوکسيتانيا، پادشاهي با يک شاهزاده خانم زيبا ازدواج کرد. مردم سرزمين که هم به شاهزاده خانم حسادت مي کردند و هم از او مي ترسيدند و به تدريج او را به نام "ملکه پداک يا ملکه پا مرغابي" ناميدند به اين جهت که مي گفتند يکي از پاهاي شاهزاده خانم پاي مرغابي است زيرا او يک ساحره است.
پادشاه که به تدريج از اين شايعات عصبي شده بود، تصميم گرفت که به دقت نگاهي به پاهاي همسرش بيندازد. ولي چگونه؟ زيرا، در آن دوران زنان دامن و شنل هاي بسيار بلندي مي پوشيدند که نمي شد پاهايشان را ديد. بنا بر اين، پادشاه دستورداد باغ بسيار زيبائي براي ملکه بسازند که از ميانش چشمه اي کوچک عبور کند و بر روي آن پلي نباشد.
ملکه، هنگام قدم زدن در باغ به آن چشمه رسيد و ناچار شد براي اينکه دامنش خيس نشود آن را کمي بالا بگيرد و از روي چشمه بپرد. در اين هنگام، سطح آب مانند آئينه اي عمل کرد و پادشاه توانست دو پاي طبيعي و بسيار زيبا را ببيند. و به اين ترتيب، تمام شايعات درباره پاهاي مرغابي براي هميشه پايان پذيرفتند.
کميته فني تيم ملي که تشکيل شد، علي الاصول تصور مي شد که بايد همان چشمه اي باشد که بتوان به کمک آن زير دامن بلند حمايت فدراسيون و وعده هاي تکراري آقاي قطبي را ديد. اما اين کميته حتي شايعه درباره پاي مرغابي آقاي قطبي يا همان نداشتن مدرک معتبر مربيگري فوتبال را نيز نتوانست رد يا تاييد کند.
در نتيجه، انتظار تاثير گزاري کيفي آنان بر مربيان تيم ملي که از اساس بيهوده مي نمايد. تا به امروز چشمه هاي ديگري نيز بر سر راه آقاي قطبي قرار داشته است مانند بازي هاي مقدماتي جام جهاني، بازي هاي تدارکاتي و بازي مقدماتي ملت هاي آسيا در اردن، تا هنگام پريدن از روي آنها، کارشناسان و مردم بتوانند پاهاي ايشان را ببينند و البته، آنچه که ديده شد چنگي به دل نزد. به هر روي، کميته فني تشکيل شد تا شايد پاياني باشد بر شايعات، انتقادات و نگراني ها.
نگاهي به نام هاي افراد تشکيل دهنده آن اطمينان مي دهد که سطح آب چشمه کميته فني به قدر کافي زلال است تا بتواند منعکس کننده واقعيت باشد پس، يا آنچه مي بينند چندان اميدوار کننده نيست که در اين صورت بايد بگويند که چه بايد کرد و يا همه چيز رضايت بخش است و پاهاي کادر فني تيم ملي بدون مشکل و يا،... شايد اصلا کسي از روي چشمه نمي پرد و همه همان کنار آن مي نشينند و گپي مي زنند.
پادشاه که به تدريج از اين شايعات عصبي شده بود، تصميم گرفت که به دقت نگاهي به پاهاي همسرش بيندازد. ولي چگونه؟ زيرا، در آن دوران زنان دامن و شنل هاي بسيار بلندي مي پوشيدند که نمي شد پاهايشان را ديد. بنا بر اين، پادشاه دستورداد باغ بسيار زيبائي براي ملکه بسازند که از ميانش چشمه اي کوچک عبور کند و بر روي آن پلي نباشد.
ملکه، هنگام قدم زدن در باغ به آن چشمه رسيد و ناچار شد براي اينکه دامنش خيس نشود آن را کمي بالا بگيرد و از روي چشمه بپرد. در اين هنگام، سطح آب مانند آئينه اي عمل کرد و پادشاه توانست دو پاي طبيعي و بسيار زيبا را ببيند. و به اين ترتيب، تمام شايعات درباره پاهاي مرغابي براي هميشه پايان پذيرفتند.
کميته فني تيم ملي که تشکيل شد، علي الاصول تصور مي شد که بايد همان چشمه اي باشد که بتوان به کمک آن زير دامن بلند حمايت فدراسيون و وعده هاي تکراري آقاي قطبي را ديد. اما اين کميته حتي شايعه درباره پاي مرغابي آقاي قطبي يا همان نداشتن مدرک معتبر مربيگري فوتبال را نيز نتوانست رد يا تاييد کند.
در نتيجه، انتظار تاثير گزاري کيفي آنان بر مربيان تيم ملي که از اساس بيهوده مي نمايد. تا به امروز چشمه هاي ديگري نيز بر سر راه آقاي قطبي قرار داشته است مانند بازي هاي مقدماتي جام جهاني، بازي هاي تدارکاتي و بازي مقدماتي ملت هاي آسيا در اردن، تا هنگام پريدن از روي آنها، کارشناسان و مردم بتوانند پاهاي ايشان را ببينند و البته، آنچه که ديده شد چنگي به دل نزد. به هر روي، کميته فني تشکيل شد تا شايد پاياني باشد بر شايعات، انتقادات و نگراني ها.
نگاهي به نام هاي افراد تشکيل دهنده آن اطمينان مي دهد که سطح آب چشمه کميته فني به قدر کافي زلال است تا بتواند منعکس کننده واقعيت باشد پس، يا آنچه مي بينند چندان اميدوار کننده نيست که در اين صورت بايد بگويند که چه بايد کرد و يا همه چيز رضايت بخش است و پاهاي کادر فني تيم ملي بدون مشکل و يا،... شايد اصلا کسي از روي چشمه نمي پرد و همه همان کنار آن مي نشينند و گپي مي زنند.
